• تالاربورس
  • /
  • وبلاگ
  • /
  • الگوهای شمعی مهم که هر معامله‌گر باید بشناسد (از چکش تا دوجی)
تاریخ انتشار: مهر 9, 1404

الگوهای شمعی مهم که هر معامله‌گر باید بشناسد (از چکش تا دوجی)


احتمالاً برای شما هم پیش آمده که برای اولین بار به یک نمودار شمعی (کندل‌استیک) نگاه کرده‌اید و احساس سردرگمی کرده‌اید. مثلا علی را در نظر بگیرید؛ او به‌تازگی سرمایه‌گذاری در بورس را شروع کرده و وقتی چارت سهام را می‌بیند، با انبوهی از شمع‌های قرمز و سبز مواجه می‌شود که بالا و پایین رفته‌اند. علی نمی‌داند این الگوهای شمعی چه معنی‌ای دارند. به گوشش خورده که اصطلاحاتی مثل الگوی چکش یا الگوی دوجی بین معامله‌گران رایج است، اما نمی‌داند چگونه باید آن‌ها را تشخیص دهد و ازشان استفاده کند.

اگر شما هم مثل علی هستید، نگران نباشید. الگوهای شمعی چیست و چرا برای سرمایه‌گذاران مهم هستند؟ الگوهای شمعی (کندل استیک) زبان مخفی نمودارها هستند که می‌توانند داستان نبرد بین خریداران و فروشندگان را بازگو کنند. یادگیری این الگوها به شما کمک می‌کند تا حرکات بعدی قیمت را بهتر پیش‌بینی کنید و تصمیمات معاملاتی هوشمندانه‌تری بگیرید. در این مقاله با مهم‌ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال آشنا می‌شویم؛ از چکش گرفته تا دوجی و پوشا و چند الگوی مهم دیگر که هر معامله‌گر تازه‌کاری باید بشناسد. لحن ما داستانی و آموزش‌محور خواهد بود تا قدم به قدم و به زبان ساده، الگوهای شمعی را یاد بگیریم و در پایان شما احساس کنید که همین حالا می‌توانید نمودار را باز کرده و این الگوها را در آن پیدا کنید. آماده‌اید؟ پس بیایید شروع کنیم!

الگوهای شمعی چیست و چرا مهم هستند؟

برای درک الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)، اول باید بدانیم نمودار شمعی چیست. نمودار شمعی یکی از محبوب‌ترین انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال است که از کشور ژاپن ابداع شده؛ به همین دلیل در منابع قدیمی‌تر به آن "شمع‌های ژاپنی" هم می‌گویند. در این نمودار، هر شمع (کندل) نشان‌دهنده تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص است (مثلاً یک روز، یک ساعت یا حتی یک دقیقه). هر شمع چهار جزء اصلی دارد: قیمت باز شدن (Open)، بسته شدن (Close)، بالاترین قیمت (High) و پایین‌ترین قیمت (Low) در آن بازه. شکل بدنه و سایه‌های شمع نشان می‌دهد که در آن بازه چه بر سر قیمت گذشته است.

یک کندل سبز (یا توخالی) یعنی قیمت نهایی بالاتر از قیمت اولیه بوده و رشد کرده‌ایم؛ یک کندل قرمز (یا پرشده) یعنی قیمت کاهش یافته است. الگوهای شمعی در واقع الگوهای خاصی از همین کندل‌ها هستند که در کنار هم یا به تنهایی ظاهر می‌شوند و پیامی درباره ادامه یا تغییر روند قیمت به ما می‌دهند. مثلا بعضی الگوهای شمعی خبر از برگشت روند می‌دهند و بعضی ادامه روند را تأیید می‌کنند.

چرا الگوهای شمعی مهم‌اند؟ چون به زبان ساده، این الگوها روان‌شناسی بازار را آشکار می‌کنند. هر الگو نشان‌دهنده رفتار خریداران و فروشندگان در آن لحظه است. تحلیل‌گران تکنیکال با دیدن یک الگوی آشنا می‌توانند حدس بزنند که مثلاً آیا فروشندگان خسته شده‌اند و وقت قدرت‌نمایی خریداران است، یا برعکس. پرایس اکشن (تحلیل رفتار قیمت) که یک سبک محبوب تحلیل تکنیکال است، تأکید زیادی بر الگوهای شمعی دارد و تقریبا تمام تمرکز معامله‌گران پرایس اکشن روی خواندن همین کندل‌هاست. بنابراین اگر می‌خواهید رفتار قیمت را مستقیم و بی‌واسطه درک کنید، یادگیری الگوهای شمعی راه میان‌بری است به ذهن بازار!

خبر خوب این است که الگوهای شمعی با وجود اسم‌های بعضاً عجیبشان (مثل دوجی، هارامی، ماروبوزو و غیره) قابل یادگیری هستند و با کمی تمرین در چارت به راحتی تشخیص داده می‌شوند. در ادامه، مهم‌ترین الگوهای شمعی را با هم مرور می‌کنیم؛ الگوهایی که هر مبتدی دنیای تحلیل تکنیکال باید بشناسد تا بتواند نمودار را مثل یک کتاب باز بخواند.

مهم‌ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

در این بخش به سراغ معرفی مهم‌ترین الگوهای شمعی می‌رویم. این الگوها یا از یک کندل تشکیل می‌شوند یا ترکیبی از دو و سه کندل هستند. هر الگو داستان متفاوتی از جنگ بین نیروهای عرضه و تقاضا تعریف می‌کند. با یادگیری هر الگو، یک گام به سواد تکنیکال خود اضافه می‌کنید. الگوهایی که بررسی می‌کنیم عبارت‌اند از: چکش (Hammer)، چکش وارونه (Inverted Hammer)، مرد آویخته (Hanging Man)، ستاره دنباله‌دار (Shooting Star)، دوجی (Doji)، ماروبوزو (Marubozu) و پوشا یا انگولفینگ (Engulfing). همچنین به چند الگوی مهم دیگر مانند هارامی، پوشش ابر سیاه، ستاره صبحگاهی و غیره نیز اشاره خواهیم کرد. تک‌تک این الگوها را به زبان ساده توضیح می‌دهیم و نکات شناسایی آن‌ها را مرور می‌کنیم.

الگوی چکش و مرد آویخته

الگوی چکش (Hammer) یکی از معروف‌ترین الگوهای تک‌کندلی است که شکل آن شبیه یک چکش است! این الگو زمانی ظاهر می‌شود که قیمت پس از یک روند نزولی قابل توجه، نشانه‌هایی از برگشت نشان دهد. خصوصیات و نحوه شناسایی الگوی چکش به صورت زیر است:

  1. محل ظهور: در انتهای یک روند نزولی دیده می‌شود (کندل برگشتی صعودی).
  2. شکل ظاهری: بدنه‌ای کوچک در قسمت بالای کندل و سایه پایینی بلند دارد. طول سایه پایینی معمولاً حداقل دو برابر طول بدنه کندل است.
  3. سایه بالا: بسیار کوتاه است یا کلاً وجود ندارد.
  4. رنگ کندل: می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، اما اگر سبز باشد نشانگر قوی‌تر بودن برگشت صعودی است.
  5. معنی الگو: این شکل نشان می‌دهد که در ابتدای آن بازه زمانی فروشندگان قیمت را حسابی پایین کشیده‌اند (تشکیل سایه بلند به پایین)، اما در پایان خریداران به بازار مسلط شده و قیمت را نزدیک به قیمت باز شدن (یا حتی بالاتر از آن) برگردانده‌اند. نتیجه؟ احتمالی برای پایان روند نزولی و آغاز یک روند صعودی جدید.

به زبان ساده، کندل چکش نشان می‌دهد بازار در حال «چکش کاری» کف قیمت است و ممکن است دیگر پایین‌تر نرود. مثلا علی که نمودار سهام X را نگاه می‌کند، بعد از چند روز سقوط متوالی، یک کندل کوچک با دم بلند در پایین‌ترین قیمت‌ها می‌بیند. این می‌تواند نشانه‌ای باشد که فشار فروش به آخر رسیده و خریداران دارند کنترل را به دست می‌گیرند.

حالا برعکس چکش را در نظر بگیرید: اگر همین شکل (بدنه کوچک و سایه بلند) بعد از یک روند صعودی ظاهر شود، به آن الگوی مرد آویخته (Hanging Man) می‌گویند. مرد آویخته دقیقا شکل ظاهری چکش را دارد اما جایگاهش فرق می‌کند. ویژگی‌های مرد آویخته:

  • در انتهای یک روند صعودی دیده می‌شود (کندل برگشتی نزولی).
  • ظاهر همانند چکش (بدنه کوچک، سایه پایینی بسیار بلند، سایه بالایی ناچیز).
  • نشان می‌دهد خریداران در اوج قدرت بوده‌اند اما ناگهان فروشندگان ظاهر شده‌اند و قیمت پایانی را به نزدیک قیمت آغازین برگردانده‌اند.
  • ممکن است دیگر قدرت خریداران تمام شده و یک روند نزولی در پیش باشد.

اسم "مرد آویخته" شاید ترسناک به نظر برسد، ولی مفهومش ساده است: بازار در اوج، خسته شده و فروشندگان یک شوک وارد کرده‌اند. مثلا سهمی که روزهای زیادی صعود کرده، امروز یک کندل با بدنه کوچک بالا و دم بلند پایین ساخته؛ این یعنی عده زیادی در سقف قیمتی فروشنده شدند. معامله‌گران با تجربه با دیدن مرد آویخته محتاط می‌شوند؛ شاید وقت آن است که سودها را سیو کنند یا حداقل با دقت بیشتری روند را زیر نظر بگیرند.

الگوی چکش و مرد آویخته

الگوی چکش وارونه و ستاره دنباله‌دار

الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer) همان‌طور که از نامش پیداست، شکل چکش را برعکس کنید! یعنی این بار سایه بلند در بالای کندل قرار دارد و بدنه کوچک در پایین. یک چکش وارونه در انتهای روند نزولی می‌تواند نشانه برگشت به صعود باشد، هرچند به قدرت و شهرت چکش کلاسیک نیست. خصوصیات چکش وارونه:

  • محل ظهور: انتهای یک روند نزولی (الگوی برگشتی صعودی ضعیف‌تر).
  • شکل: بدنه کوچک در پایین کندل و سایه بالایی بلند (حداقل دو برابر بدنه). سایه پایینی ناچیز یا صفر.
  • توضیح رفتار: در آن بازه، خریداران تلاش کرده‌اند قیمت را بالا ببرند (سایه بالایی بلند نشان‌دهنده اوج موقت)، ولی فروشندگان دوباره قیمت را نزدیک به قیمت آغازین برگردانده‌اند. با این حال همین تلاش خریداران نشان می‌دهد ممکن است نیروی خرید در حال ورود باشد.
  • تفسیر: اگرچه قیمت نتوانسته صعود را حفظ کند، اما ظاهر شدن خریداران پرقدرت می‌تواند مقدمه‌ای برای چرخش روند در یکی دو کندل بعدی باشد، به‌خصوص اگر کندل‌های بعدی صعودی بسته شوند.

از سوی دیگر، معادل همین الگو در سقف‌های قیمتی الگوی ستاره دنباله‌دار (Shooting Star) نام دارد. ستاره دنباله‌دار دقیقا یک چکش وارونه است که در انتهای روند صعودی شکل می‌گیرد و اخطار تغییر روند به نزولی می‌دهد. مشخصات الگوی ستاره دنباله‌دار:

  • محل: بالای یک روند صعودی (الگوی برگشتی نزولی).
  • ظاهر: بدنه کوچک در پایین، سایه بلند در بالا (شبیه یک ستاره با دنباله بلند).
  • مفهوم: بازار در ابتدای آن دوره زمانی همچنان جو صعودی داشته و قیمت را بالا برده (تشکیل دنباله بلند)، اما ناگهان فشار فروش قیمت را به نزدیکی قیمت باز شدن برگردانده است. نتیجه؟ احتمالاً خریداران آخرین تلاش‌های خود را کرده‌اند و حالا فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند.

به بیان ساده، ستاره دنباله‌دار مانند یک اخطار است که می‌گوید "سقوط نزدیک است". معامله‌گران پس از دیدن Shooting Star معمولا انتظار دارند که روز یا دوره بعد قیمت نزولی شود، مخصوصاً اگر حجم معاملات بالا بوده یا کندل تأییدیه نزولی (مثلاً یک کندل قرمز بلند) بعد از آن بیاید.

الگوی دوجی (Doji)

یکی دیگر از الگوهای شمعی معروف که حتماً نامش را شنیده‌اید، الگوی دوجی است. دوجی زمانی رخ می‌دهد که قیمت باز و بسته شدن یک کندل تقریبا یکسان باشد؛ یعنی بدنه‌ی کندل بسیار بسیار کوچک است، به‌طوری که شبیه یک خط نازک یا علامت بعلاوه (+) دیده می‌شود. شکل دوجی نشان‌دهنده بلاتکلیفی و تردید در بازار است. نه خریداران توانسته‌اند قیمت را بالاتر نگه دارند، نه فروشندگان موفق شده‌اند آن را پایین‌تر ببندند. نتیجه: یک نوع تعادل موقت یا استراحت در روند.

ویژگی‌های کلیدی الگوی دوجی:

  • قیمت آغاز و پایان تقریبا برابر است (بدنه بسیار کوچک یا ناموجود).
  • معمولاً سایه‌های بالا و پایین نسبتاً بلندی دارد که نشان می‌دهد قیمت در طول بازه نوسان کرده، اما در نهایت به نقطه آغازین برگشته است.
  • نشان‌دهنده عدم قطعیت در بازار است؛ نه قدرت خرید کافی بوده که کاملاً غلبه کند، نه فشار فروش آن‌قدر که روند مشخصی شکل بگیرد.

دوجی‌ها انواع مختلفی دارند که بسته به محل قرارگیری بدنه کوچک و طول سایه‌ها نام‌گذاری می‌شوند:

  • دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): شبیه حرف T معکوس است؛ سایه بلند در بالا و تقریبا هیچ سایه‌ای در پایین ندارد. انگار یک سنگ قبر بالای نمودار قرار گرفته! این الگو بیشتر در سقف‌ها ظاهر می‌شود و هشدار نزولی می‌دهد.
  • دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji): برعکس سنگ قبر، شبیه حرف T معمولی است؛ یعنی فقط سایه پایینی بلند دارد و سایه بالایی ندارد. یک سنجاقک که بالای آب درجا می‌زند! این حالت عمدتاً در کف‌ها دیده می‌شود و احتمال برگشت صعودی را مطرح می‌کند.
  • دوجی چهارقیمت یا لنگ دراز (Long-Legged Doji): که به شکل علامت + دیده می‌شود و سایه‌های نسبتاً بلند در هر دو طرف دارد. این حالت کلاسیک‌ترین دوجی است و نشانه سردرگمی کامل بازار است.

به طور خلاصه، وقتی دوجی می‌بینیم یعنی بازار مردد است. اگر دوجی در یک روند صعودی قوی ظاهر شود، شاید نشانه‌ای باشد که روند دارد ضعیف می‌شود (خریداران و فروشندگان به تعادل رسیده‌اند). اگر در روند نزولی بیاید، یعنی ممکن است فشار فروش در حال اتمام باشد. معمولاً معامله‌گران صبر می‌کنند تا کندل بعدی جهت حرکت را تأیید کند؛ مثلا یک دوجی در کف همراه با یک کندل سبز بلند پس از آن، سیگنال خوبی برای برگشت روند است. برعکس، دوجی در سقف اگر با یک کندل قرمز بزرگ دنبال شود، اعتبار اخطار نزولی را بالا می‌برد.

الگوی دوجی (Doji)

الگوی ماروبوزو (Marubozu)

کلمه ماروبوزو در زبان ژاپنی به معنای "سر طاس" یا "کله‌گنده" است! در نمودار شمعی، کندل ماروبوزو کندلی است که کلاً سایه (شدو) ندارد یا سایه‌های بسیار کوچکی دارد؛ یعنی تمام بازه معاملاتی در یک جهت پیش رفته است. به عبارت دیگر، قیمت در آغاز دوره از یک سمت حرکت کرده و درست در انتهای دوره در بالاترین (یا پایین‌ترین) نقطه بسته شده، بدون اینکه برگشت قابل توجهی داشته باشد. این الگو نشان از قدرت کامل یکی از طرفین بازار دارد.

دو نوع ماروبوزو داریم:

  • ماروبوزوی صعودی: کندلی یکسره سبز (یا سفید) که هیچ سایه‌ای در بالا و پایین ندارد. قیمت در پایین‌ترین مقدار باز شده و در بالاترین مقدار بسته شده است. این یعنی تمام آن بازه زمانی قدرت در دست خریداران بوده و قیمت با شیب بدون توقف بالا رفته است.
  • ماروبوزوی نزولی: کندلی یکسره قرمز (یا مشکی) بدون سایه. قیمت در بالاترین نقطه بازه باز شده و در پایین‌ترین نقطه بسته شده؛ یعنی فروشندگان از ابتدا تا انتها حاکم مطلق بازار آن دوره بوده‌اند.

ماروبوزو الگوی ادامه‌دهنده روند محسوب می‌شود، چون نشان می‌دهد حرکت قدرتمندی در جهت روند جاری رخ داده است. مثلا اگر سهمی در حال صعود تدریجی بود و ناگهان یک ماروبوزوی صعودی بلند زد، علامت بسیار مثبتی است که روند صعودی شدت گرفته. برعکس در روند نزولی، ماروبوزوی نزولی بلند می‌تواند نشانه وحشت بازار و تسلیم خریداران باشد.

از ماروبوزوها می‌توانید به عنوان تأییدیه استفاده کنید؛ مثلاً بعد از یک الگوی برگشتی (مثل چکش)، مشاهده یک کندل ماروبوزوی سبز قوی نشان می‌دهد خریداران واقعاً وارد عمل شده‌اند و برگشت روند جدی است. یا در شکست سطوح مقاومت/حمایت، یک ماروبوزو حاکی از شکست قدرتمند آن سطح است.

الگوی ماروبوزو (Marubozu)

الگوی پوشا (پوشش‌دهنده یا Engulfing)

حالا برویم سراغ یکی از مهم‌ترین الگوهای شمعی دوکندلی به نام الگوی پوشا یا انگولفینگ (Engulfing). این الگو شامل دو کندل پشت سر هم است که کندل دوم به طور کامل بدنه کندل قبلی را می‌پوشاند (در بر می‌گیرد). دو حالت داریم: پوشای صعودی و پوشای نزولی.

الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing): این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و نشان‌دهنده احتمال برگشت به روند صعودی است. ویژگی‌ها:

  • کندل اول یک کندل نزولی کوچک است (بدنه کوتاه و قرمز).
  • کندل دوم یک کندل صعودی بلند است (بدنه بزرگ و سبز) که کاملأ بدنه کندل اول را می‌پوشاند. یعنی قیمت باز شدن کندل دوم پایین‌تر یا مساوی بسته شدن کندل اول است، و قیمت بسته شدنش بالاتر یا مساوی باز شدن کندل اول.
  • تعبیر: در روز/دوره اول همچنان فروشندگان کمی قدرت داشتند (کندل قرمز کوچک). اما در روز دوم خریداران با قدرت وارد شده‌اند؛ به حدی که کل افت روز قبل را جبران کرده و قیمت را از ابتدای محدوده روز قبل بالاتر برده‌اند. این یک سیگنال قوی است که روند نزولی احتمالاً تمام شده و روند صعودی در راه است.

الگوی پوشای نزولی (Bearish Engulfing): عکس حالت بالا، در انتهای یک روند صعودی رخ می‌دهد و اخطار تغییر روند به نزولی می‌دهد. خصوصیات:

  • کندل اول صعودی کوچک (سبز کوتاه) است.
  • کندل دوم نزولی بزرگ (قرمز بلند) که بدنه‌ی کندل سبز قبل از خود را کاملاً می‌پوشاند. به عبارتی قیمت باز شدن کندل دوم برابر یا بالاتر از بسته شدن کندل اول، و قیمت بسته شدنش پایین‌تر یا برابر با باز شدن کندل اول است.
  • معنی: خریداران در روز اول هنوز فعال بودند، اما ناگهان در روز بعد فروشندگان چنان غلبه کرده‌اند که تمام رشد روز قبل و بیشتر از آن را از بین برده‌اند. این نشانه برگشت احتمالی به روند نزولی است.

هر چه بدنه کندل دوم بزرگ‌تر و بلندتر باشد و کندل اول کوتاه‌تر، اعتبار الگوی پوشا بیشتر است. همچنین اگر حجم معاملات در کندل پوشا (کندل دوم) بالا باشد، تأیید بیشتری بر تغییر روند خواهد بود. تریدرهای حرفه‌ای معمولاً صبر می‌کنند پس از الگوی پوشا، یک کندل تأییدی دیگر هم در جهت برگشت تشکیل شود تا با اطمینان وارد معامله شوند.

الگوی پوشا (پوشش‌دهنده یا Engulfing)

چند الگوی شمعی معروف دیگر

علاوه بر الگوهای مهمی که بالاتر تشریح کردیم، الگوهای شمعی معروف دیگری هم وجود دارند که آشنایی مختصر با آن‌ها برای یک تحلیل‌گر تازه‌کار مفید است. در این بخش به صورت کوتاه به چند مورد رایج اشاره می‌کنیم:

  • الگوی هارامی (Harami) صعودی/نزولی: هارامی در زبان ژاپنی یعنی "حامله". در این الگو که عکس پوشاست، یک کندل بزرگ به دنبال آن یک کندل کوچک‌تر می‌آید که کاملاً در دل بدنه کندل قبلی جای می‌گیرد. هارامی صعودی وقتی رخ می‌دهد که پس از یک کندل قرمز بلند نزولی، یک کندل کوچک سبز کاملاً داخل محدوده بدنه‌ی قرمز قبلی بسته شود. این نشان می‌دهد فشار فروش کم شده و احتمال برگشت صعودی هست. هارامی نزولی برعکس آن در سقف‌ها اتفاق می‌افتد (کندل سبز بزرگ + کندل قرمز کوچک داخل آن) و اخطار نزولی است. هارامی به قدرت پوشا نیست ولی باز هم نشانه‌ای از تغییر مومنتوم بازار است.
  • الگوی پوشش ابر سیاه و خط نفوذی: این دو نیز الگوهای دوکندلی برگشتی هستند و شباهت زیادی به پوشاها دارند، با این تفاوت که کندل دوم لزوماً کل کندل اول را نمی‌پوشاند بلکه تا حد قابل توجهی در آن نفوذ می‌کند. پوشش ابر سیاه (Dark Cloud Cover) یک الگوی نزولی است: ابتدا یک کندل صعودی بلند و پس از آن یک کندل نزولی که بیش از نیمی از بدنه کندل اول را به سمت پایین می‌پوشاند (اما لزوماً نه به طور کامل). الگوی خط نفوذی (Piercing Line) بالعکس یک سیگنال صعودی است: یک کندل نزولی بلند و سپس یک کندل صعودی که بیش از نصف بدنه قرمز قبلی بالا آمده است. این دو الگو اگرچه مثل پوشا قدرتمند نیستند، اما وقتی در سقف/کف تشکیل می‌شوند معامله‌گران را آگاه می‌کنند که احتمال تغییر روند وجود دارد.
  • الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی: این‌ها جزو الگوهای کلاسیک سه‌کندلی هستند. ستاره صبحگاهی (Morning Star) یک الگوی برگشتی صعودی قوی محسوب می‌شود که معمولاً بعد از یک روند نزولی می‌آید. شکل آن: ابتدا یک کندل نزولی بلند (نشان از قدرت فروشندگان)، سپس یک کندل با بدنه کوچک (می‌تواند دوجی یا هر چیز - نشان از تردید و توقف روند)، و در نهایت یک کندل صعودی بلند که بخش عمده کندل اول را بازیابی می‌کند. این ترکیب به معنی تغییری اساسی در احساسات بازار از فروش به خرید است؛ گویی یک ستاره درخشان در آسمان شب روند نزولی طلوع کرده و خبر از صبح (روند صعودی) می‌دهد. ستاره شامگاهی (Evening Star) دقیقاً الگوی معکوس آن است در انتهای روندهای صعودی که اخطار نزول شدید می‌دهد (کندل سبز بلند + کندل کوچک مردد + کندل قرمز بلند که بخش زیادی از کندل اول را پایین می‌آورد).
  • سه سرباز سفید و سه کلاغ سیاه: این نام‌های جالب به ترتیب به سه کندل صعودی بلند پشت سر هم و سه کندل نزولی بلند پشت سر هم گفته می‌شود. سه سرباز سفید (Three White Soldiers) الگویی بسیار قوی از ادامه روند یا برگشت به روند صعودی است: سه کندل سبز پی‌در‌پی که هر کدام بالاتر از قبلی بسته می‌شوند و تقریباً بدون سایه پایینی هستند (قدرت خالص خریداران را نشان می‌دهند). سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) برعکس، سه کندل قرمز بلند متوالی که هر یک در قیمت‌های پایین‌تری نسبت به قبلی بسته می‌شود و سایه بالایی چندانی ندارند؛ این یعنی فروشندگان در حال چیره شدن کامل هستند. دیدن چنین الگوهایی تایید محکمی است بر تداوم روند جدید.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، تعداد الگوهای شمعی زیاد است و اسم بعضی از آن‌ها نیز عجیب و غریب! اما نگران نباشید؛ لازم نیست از همان ابتدا همه را حفظ کنید. مهم این است که مفاهیم پشت آن‌ها را درک کنید: مثلا بدانید چه الگویی نشان‌دهنده برگشت است و کدام یک ادامه روند را تأیید می‌کند. در عمل، 10-12 الگوی مهم (همین‌هایی که معرفی کردیم) بخش عمده الگوهای قابل اعتماد در معاملات روزمره را تشکیل می‌دهند. بقیه الگوها یا ترکیبات پیچیده‌تر، به مرور و با کسب تجربه برایتان معنا پیدا خواهند کرد.

خلاصه الگوهای شمعی مهم و سیگنال‌های آن‌ها

برای راحتی شما، جدول زیر ویژگی کلی و سیگنال هر الگوی شمعی مهم را به صورت خلاصه ارائه می‌کند:

نام الگو

شکل کلی کندل‌ها (ویژگی‌ها)

سیگنال و مفهوم (جهت روند)

چکش (Hammer)

تک‌کندل؛ بدنه کوچک بالا، سایه پایینی بلند

برگشت صعودی پس از روند نزولی

مرد آویخته

تک‌کندل؛ بدنه کوچک بالا، سایه پایینی بلند

برگشت نزولی پس از روند صعودی

چکش وارونه

تک‌کندل؛ بدنه کوچک پایین، سایه بالایی بلند

احتمال برگشت صعودی (اخطار ضعیف‌تر)

ستاره دنباله‌دار

تک‌کندل؛ بدنه کوچک پایین، سایه بالایی بلند

برگشت نزولی (اخطار قوی در سقف‌ها)

دوجی

تک‌کندل؛ بدنه بسیار کوچک، سایه‌های بلند یا متقارن

بلاتکلیفی بازار؛ ممکن است تغییر روند نزدیک باشد (بستگی به کندل بعدی)

ماروبوزو

تک‌کندل؛ بدون سایه (کاملاً یک‌رنگ و بلند)

ادامه روند جاری با قدرت (صعودی یا نزولی)

پوشای صعودی

دوکندلی؛ کندل نزولی کوچک + کندل صعودی بزرگ

برگشت به روند صعودی (پایان نزول)

پوشای نزولی

دوکندلی؛ کندل صعودی کوچک + کندل نزولی بزرگ

برگشت به روند نزولی (پایان صعود)

هارامی صعودی

دوکندلی؛ کندل نزولی بزرگ + کندل صعودی کوچک درون آن

تضعیف روند نزولی؛ احتمال صعود

هارامی نزولی

دوکندلی؛ کندل صعودی بزرگ + کندل نزولی کوچک درون آن

تضعیف روند صعودی؛ احتمال نزول

ستاره صبحگاهی

سه‌کندلی؛ نزولی بلند + کندل کوچک مردد + صعودی بلند

برگشت قوی به روند صعودی

ستاره شامگاهی

سه‌کندلی؛ صعودی بلند + کندل کوچک مردد + نزولی بلند

برگشت قوی به روند نزولی

این جدول کمک می‌کند تا هنگام مشاهده نمودار، به سرعت الگو را تشخیص داده و مفهوم آن را به خاطر بیاورید. اما توجه داشته باشید که هیچ الگوی شمعی‌ای در تحلیل تکنیکال قطعیت ۱۰۰٪ ندارد.

آیا می‌خواهید همواره از ترفندهای کاربردی و آموزش‌های جذاب در زمینه‌های مختلف باخبر باشید؟


پس حتما برای دریافت نکات آموزشی کوتاه و جذاب روزانه، صفحه اینستاگرام تالاربورس را دنبال کنید. در این صفحه کلی ویدیو و محتوای کاربردی درباره بورس، ارز دیجیتال، تحلیل بازار و نکات معامله‌گری منتشر می‌کنیم که مکمل یادگیری‌های شما خواهد بود.

نکات مهم در استفاده از الگوهای شمعی

حالا که با الگوهای شمعی مهم آشنا شدیم، وقت آن است که بدانیم چگونه از این الگوها در تحلیل واقعی استفاده کنیم. صرف شناختن الگو کافی نیست؛ باید نکات کاربردی را هم در نظر بگیریم تا دچار اشتباه نشویم. در ادامه چند نکته و ترفند کلیدی برای به‌کارگیری الگوهای شمعی در معاملات را بررسی می‌کنیم.

  • تاییدیه (Confirmation) را فراموش نکنید: یک ضرب‌المثل در بین تحلیل‌گران هست که می‌گوید "یک کندل هیچ‌گاه کافی نیست!" معنی‌اش این است که بهتر است بعد از ظهور یک الگوی شمعی، صبر کنید تا کندل (یا کندل‌های) بعدی حرکت مورد انتظار را تأیید کنند. مثلاً صرف دیدن الگوی چکش به معنی خرید قطعی نیست؛ بهتر است صبر کنید کندل بعدی حتماً سبز و رو به بالا باشد تا مطمئن شوید برگشت شروع شده است. یا پس از یک پوشای نزولی، دیدن افت قیمت در روز بعد اطمینان‌بخش‌تر است.
  • مکان الگو بسیار مهم است: الگوهای برگشتی فقط زمانی معنا دارند که واقعاً در انتهای یک روند ظاهر شوند. اگر الگوی چکش را جایی در میانه یک روند خنثی ببینید، خیلی قابل اعتماد نیست. یا الگوی پوشا وسط یک حرکت رفت و برگشتی کوچک ممکن است صرفاً نوسان عادی بازار باشد. پس همیشه به روند قبلی نگاه کنید: آیا نزولی قابل توجهی بوده که چکش بخواهد آن را برگرداند؟ آیا صعود پرقدرتی داشتیم که حالا یک مرد آویخته بخواهد اخطار پایانش را بدهد؟ الگو + روند قبل = سیگنال معتبر.
  • سطوح حمایت و مقاومت را در نظر بگیرید: شکل‌گیری الگوهای شمعی در نزدیکی سطوح کلیدی حمایت و مقاومت اعتبارشان را چندبرابر می‌کند. مثلاً مشاهده الگوی چکش دقیقاً روی یک حمایت معتبر، احتمال برگشت صعودی را بسیار بالا می‌برد چون هم خریداران تکنیکالی (به خاطر سطح حمایت) وارد می‌شوند و هم الگوی چکش سیگنال خرید داده است. برعکس، یک پوشای نزولی در نزدیکی مقاومت مهم می‌تواند مهر تأییدی بر بازگشت نزولی باشد.
  • حجم معاملات را چک کنید: حجم معاملات ابزار خوبی برای سنجش قدرت الگوهاست. اگر الگویی مثل پوشا یا ستاره صبحگاهی با جهش حجم معاملات همراه شود، یعنی مشارکت معامله‌گران در آن حرکت بیشتر بوده و پیام الگو معتبرتر است. به عنوان مثال، الگوی پوشای صعودی وقتی قوی‌تر می‌شود که حجم در کندل سبز دوم بسیار بیشتر از میانگین حجم روزهای قبل باشد؛ این یعنی خریداران به صورت جمعی وارد بازار شده‌اند.
  • در همه بازارها کاربرد دارند: ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که آیا الگوهای شمعی فقط برای بورس یا سهام است؟ پاسخ این است که هر جا نمودار شمعی باشد، این الگوها معنا دارند! فرقی نمی‌کند بازار سهام ایران باشد، فارکس یا ارز دیجیتال. شما می‌توانید همین الگوهای چکش، دوجی، پوشا و... را در نمودار بیت‌کوین یا اتریوم هم پیدا کنید و تحلیل کنید. تنها نکته این است که در بازارهای بسیار پرنوسان (مثل کریپتو با تایم‌فریم‌های خیلی کوتاه) شاید سیگنال‌های کاذب بیشتری ببینید. اما در کل، مفاهیم روان‌شناسی پشت کندل‌ها مربوط به رفتار انسان‌هاست که در همه بازارهای مالی کمابیش یکسان است.
  • ترکیب با ابزارهای دیگر: الگوهای شمعی یک ابزار از جعبه‌ابزار تحلیلگر هستند، نه همه آن. حتماً الگوها را در کنار سایر روش‌ها استفاده کنید. می‌توانید آنها را با اندیکاتورها (مثلاً RSI، میانگین متحرک و غیره) ترکیب کنید یا از سطوح فیبوناچی کمک بگیرید. برخی معامله‌گران از الگوهای شمعی برای ورود/خروج استفاده می‌کنند و از اندیکاتورها برای تأیید روند یا قدرت آن بهره می‌برند. برخی دیگر برعکس، اندیکاتورها را سیگنال می‌دانند و الگوهای شمعی را تاییدیه. در هر صورت، داشتن چند دلیل برای انجام معامله همیشه بهتر از تکیه بر یک نشانه است.
  • تمرین و تجربه: هیچ‌چیز جای تماشای هزاران کندل در نمودارهای واقعی را نمی‌گیرد! توصیه می‌کنم بعد از خواندن این مقاله، به نمودار سهم‌ها یا ارزهای مورد علاقه‌تان سر بزنید و سعی کنید الگوهای گفته‌شده را پیدا کنید. مثلا گذشته نمودار را بررسی کنید و ببینید آیا می‌توانید چکش‌ها، دوجی‌ها، پوشاها و غیره را بیابید و حرکت بعد از آن‌ها را ببینید. این کار به چشم شما عادت می‌دهد و کم‌کم ناخودآگاه الگوها را تشخیص خواهید داد. در واقع با تجربه عملی است که این مفاهیم برایتان کاملاً جا می‌افتد.
  • مدیریت ریسک را فراموش نکنید: حتی مطمئن‌ترین الگوها هم گاهی شکست می‌خورند. مثلا ممکن است همه چیز برای یک برگشت مهیا به نظر برسد اما ناگهان یک خبر بد بنیادی بیاید و بازار برخلاف انتظار شما حرکت کند. بنابراین همیشه در معاملات خود حد ضرر (Stop Loss) بگذارید و حجم معقولی را در هر معامله وارد کنید. الگوهای شمعی ابزار پیش‌بینی احتمالات هستند، نه قطعیت‌ها. پس سناریوی جایگزین داشته باشید و اگر بازار طبق آن پیش نرفت، سریعا استراتژی خروج را اجرا کنید.
  • شباهت‌ها و تفاوت‌ها را بشناسید: برخی الگوهای شمعی ساختار مشابه دارند (مثل چکش و مرد آویخته، یا پوشا و هارامی). یادگیری این شباهت‌ها به شما کمک می‌کند سریع‌تر الگوها را در ذهن دسته‌بندی کنید. همچنین، به دام نام‌ها نیفتید! مهم نیست اسم الگو چیست، مهم مفهومش است. مثلا اگر جایی دو کندل دیدید که کندل دوم بیشتر کندل اول را گرفته اما نه کاملاً، سخت نگیرید که "این حالا پوشاست یا خط نفوذی؟" به جوهره پیام توجه کنید که احتمالاً بازار دارد تغییر جهت می‌دهد.
  • تفاوت الگوهای شمعی با الگوهای دیگر: توجه کنید که الگوهای شمعی با برخی دیگر از الگوهای تحلیل تکنیکال (مثل الگوهای هارمونیک، الگوهای کلاسیک قیمتی نظیر سر و شانه، مثلث و ...) فرق دارند. الگوهای شمعی همان‌طور که دیدیم از شکل خود کندل‌ها ساخته می‌شوند. اما مثلاً الگوهای هارمونیک مجموعه‌ای از حرکات قیمتی بزرگ‌تر هستند که با چندین نقطه و نسبت‌های فیبوناچی سروکار دارند و پیچیده‌ترند. معامله‌گری با الگوهای هارمونیک روش جداگانه‌ایست که نیازمند دانش فیبوناچی است. پس این دو را با هم اشتباه نگیرید. اگر دوست دارید درباره آن‌ها بدانید، می‌توانید بعداً به منابع مربوط به الگوهای هارمونیک نیز مراجعه کنید. ولی توصیه ما این است که ابتدا همین الگوهای شمعی پایه را خوب یاد بگیرید که برای شروع کار کاملاً کافی هستند.

در پایان این بخش، یادمان باشد که الگوهای شمعی به ما کمک می‌کنند داستان قیمت را بفهمیم. هر کندل مثل یک کلمه در کتاب تاریخچه قیمت‌هاست و الگوهای شمعی جملاتی هستند که این کلمات می‌سازند. با تسلط بر این زبان، نمودار قیمتی دیگر برای شما خطوط بی‌معنی نخواهد بود، بلکه گویی دیالوگی بین خریداران و فروشندگان را خواهید شنید. ترکیب این مهارت با سایر دانش‌های بازار، شما را تبدیل به معامله‌گری توانمندتر می‌کند که می‌تواند با چشمانی بازتر تصمیم بگیرد.

نتیجه‌گیری

تا اینجا با مهم‌ترین الگوهای شمعی و کاربرد هر کدام آشنا شدیم. اگر ابتدای مطلب را به خاطر داشته باشید، علی تازه‌کاری را مثال زدیم که با دیدن نمودارهای شمعی سردرگم بود. حالا احتمالاً علی (و شمای خواننده) درک بهتری از این شمع‌های جادویی دارید. هر کدام از الگوهایی که یاد گرفتیم (از چکش و دوجی گرفته تا پوشا و ستاره صبحگاهی) نشانه‌ای از رفتار جمعی معامله‌گران هستند. این نشانه‌ها به ما کمک می‌کنند تا یک قدم جلوتر از بقیه حرکت کنیم و تغییرات روند را زودتر تشخیص دهیم.

البته فراموش نکنید که بازار همیشه می‌تواند ما را غافلگیر کند. هیچ روش تحلیلی قطعی نیست و الگوهای شمعی هم از این قاعده مستثنی نیستند. اما ترکیب آگاهی از الگوها با مدیریت ریسک و صبر و انضباط می‌تواند شانس موفقیت شما را در سرمایه‌گذاری بالا ببرد. سعی کنید همین امروز چند نمودار مختلف (بورس، ارز دیجیتال یا هر بازار مورد علاقه‌تان) را بررسی کنید و الگوهای شمعی را در عمل پیدا کنید. خواهید دید که چیزی که ابتدا پیچیده به نظر می‌رسید، کم‌کم برایتان بدیهی و واضح می‌شود.

در مسیر یادگیری الگوهای شمعی، هر سوال یا تجربه‌ای داشتید، می‌توانید با دیگران به اشتراک بگذارید یا از افراد حرفه‌ای‌تر بپرسید. یادگیری بازار یک سفر بی‌انتهاست؛ هر چه جلوتر می‌روید، نکات جدیدتری کشف می‌کنید. از این مسیر لذت ببرید و هر روز یک قدم به مهارت بیشتر نزدیک شوید. همین حالا شروع کنید به تمرین الگوهای شمعی در نمودارها تا دانش شما به مهارت عملی تبدیل شود. موفق باشید!

یادگیری تحلیل تکنیکال و الگوهای شمعی مهارتی است که با آموزش مستمر و تمرین تقویت می‌شود. اگر دوست دارید این مباحث را عمقی‌تر و حرفه‌ای‌تر دنبال کنید، می‌توانید در دوره‌های آموزشی تالاربورس شرکت کنید. با شرکت در دوره‌های ما، مسیر یادگیری شما ساختارمندتر و سریع‌تر خواهد بود.

سوالات پرتکرار (FAQ)

الگوهای شمعی چیست و چه کاربردی دارد؟

الگوهای شمعی آرایش‌های خاصی از یک یا چند کندل در نمودار قیمت هستند که هر کدام پیام مشخصی درباره روند بازار می‌دهند. کاربرد اصلی آن‌ها پیش‌بینی حرکات احتمالی قیمت است؛ به عنوان مثال تشخیص نقاط برگشت روند یا ادامه آن. تحلیل‌گران با شناخت این الگوها می‌توانند رفتار خریداران و فروشندگان را از دل کندل‌ها بخوانند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.

کدام الگوهای شمعی نشان‌دهنده تغییر روند هستند؟

الگوهای شمعی برگشتی متعددی وجود دارند که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به الگوی چکش (برگشت صعودی در کف)، مرد آویخته (برگشت نزولی در سقف)، پوشای صعودی و نزولی، چکش وارونه و ستاره دنباله‌دار، ستاره صبحگاهی و شامگاهی و الگوی هارامی اشاره کرد. ظهور هر یک از این الگوها در انتهای یک روند صعودی یا نزولی هشداری است مبنی بر این‌که احتمال تغییر جهت روند زیاد شده است.

آیا باید همه انواع الگوهای شمعی را حفظ کنم؟

لزومی ندارد همه الگوهای شمعی را حفظ باشید، مخصوصاً الگوهای کم‌کاربرد یا پیچیده را. بهتر است ابتدا ۱۰-۱۲ الگوی مهم و پرتکرار را که تاثیر بیشتری در معاملات روزمره دارند یاد بگیرید (مثل چکش، دوجی، پوشا، هارامی، ستاره‌ها و غیره). با تمرین و مشاهده نمودار، این الگوها خودبه‌خود در ذهن شما حک می‌شوند. به مرور که تجربه‌تان بیشتر شد می‌توانید سراغ الگوهای پیشرفته‌تر (مثل انواع ترکیبی یا نادر) بروید. مهم درک مفهوم پشت الگوهاست؛ وقتی مفهوم را بفهمید حتی اگر اسم الگویی را یادتان برود از شکل کندل‌ها پیامش را متوجه می‌شوید.

الگوی دوجی چه چیزی را نشان می‌دهد؟

الگوی دوجی نشان‌دهنده بلاتکلیفی و تعادل نسبی قدرت بین خریداران و فروشندگان است. در کندل دوجی قیمت باز و بسته شدن برابر (یا بسیار نزدیک) است، به این معنی که بازار نتوانسته در آن بازه جهت مشخصی پیدا کند. دوجی به تنهایی تضمین‌کننده تغییر روند نیست اما بیان‌گر تردید در ادامه روند فعلی است. بنابراین معمولاً پس از یک روند طولانی (صعودی یا نزولی) ظاهر شدن دوجی اخطار اولیه‌ای است که شاید روند در حال متوقف شدن یا معکوس شدن باشد، به‌خصوص اگر کندل بعدی خلاف روند قبلی حرکت کند.

آیا الگوهای شمعی در بازار ارز دیجیتال و فارکس هم کاربرد دارند؟

بله، قطعاً. الگوهای شمعی در تمام بازارهایی که از نمودار کندل‌استیک برای نمایش قیمت استفاده می‌کنند کاربرد دارند، از جمله بازار فارکس، ارزهای دیجیتال، کالاها و... . این الگوها بر پایه رفتار انسانی در معاملات شکل می‌گیرند (ترس و طمع، عرضه و تقاضا)، و این رفتارها مختص به یک بازار خاص نیست. فقط باید توجه داشت که ممکن است بسته به ویژگی‌های هر بازار (مثلاً میزان نوسانات، ۲۴ ساعته بودن بازار ارز دیجیتال و غیره) تعداد سیگنال‌های اشتباه یا صحیح کمی متفاوت باشد، اما اصل قضیه یکسان است. بسیاری از معامله‌گران از همین الگوهای شمعی در چارت بیت‌کوین یا جفت‌ارزهای فارکس برای تحلیل استفاده می‌کنند.

آیا می‌توان فقط بر اساس الگوهای شمعی معامله کرد؟

برخی از معامله‌گران سبک پرایس اکشن تقریباً صرفاً بر پایه الگوهای قیمت و شمعی معامله می‌کنند و نتایج خوبی هم می‌گیرند. اما برای بیشتر افراد مخصوصاً مبتدیان، توصیه می‌شود که الگوهای شمعی را در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال به کار ببرند. دلیلش این است که الگوهای شمعی اگرچه اطلاعات بسیار مفیدی می‌دهند، اما گاهی اوقات ممکن است سیگنال‌های اشتباه (False Signal) هم صادر کنند یا بازار به دلایلی خارج از تحلیل تکنیکال (مثل اخبار) رفتاری متفاوت نشان دهد. با ترکیب کردن الگوهای شمعی با شاخص‌هایی مثل حجم معاملات، سطوح حمایت/مقاومت، اندیکاتورها یا تحلیل بنیادی، احتمال موفقیت تصمیم شما بالاتر می‌رود. همچنین مدیریت سرمایه و تعیین حد ضرر را نباید فراموش کنید؛ حتی اگر یک الگو ۹۰٪ مواقع درست عمل کرده باشد، باز هم برای آن ۱۰٪ خطا باید آماده باشید.

امتیاز این مقاله

درباره نویسنده

زهرا قهرمانی

اشتراک
اطلاع از
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه دیدگاه ها
{"email":"آدرس ایمیل وارد شده نامعتبر است","url":"آدرس وب‌سایت وارد شده نامعتبر است","required":"لطفا فیلد‌های مشخص شده را تکمیل نمایید"}

مقالات پیشنهادی



Success message!
Warning message!
Error message!
0
شما هم نظر بدهیدx