اندیکاتور RSI مخفف عبارت Relative Strength Index و به معنی شاخص قدرت نسبی در نمودارهای قیمتی شناخته میشود. یکی از سادهترین و پرکاربردترین مفاهیم ابتدایی که هر معاملهگری، در دنیای بازارهای مالی با آن آشنا میشود، همین مفهوم RSI است. در واقع بهتر است بگوییم که بیشتر معاملهگران در بازار، حتی آنها که خود بهصورت حرفهای ترید میکنند، خیلی از مواقع درک درستی از استراتژی RSI ندارند.
در این مقاله سعی میکنیم قوانین و استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای RSI در بازار تعریف و مورد استفاده قرار میگیرند را برای شما توضیح دهیم.
تاریخچه RSI
فرمول اندیکاتور RSI حدود پنچاه سال قبل توسط یک مهندس هوافضا به نام آقای ویدلر (J. Welles Wilder)، ابداع شد. این اندیکاتور درواقع به ما مومنتوم قیمت (قدرت و جهت قیمت) را نشان میدهد.
مفاهیمی که امروزه در ادبیات کلاسیک بیان میشود، آموزههایی نیست که آقای ویدلر منتقل کرده باشند. امروزه شاهد بهوجود آمدن استراتژیهای معاملاتی عجیب و غریب بر مبنای مفهوم RSI هستیم که حتی بسیاری از معاملهگران حرفهای در بازار نیز آن اشتباهات را تکرار میکنند. در ادامه مقاله، چند مورد از استفادههای ناکارامد از مفهوم RSI را با هم مرور میکنیم.
نحوه محاسبه RSI
ابتدا باید ببینیم که فرمول RSI چطور بهدست میآید و اصلا چگونه عمل میکند:
شاخص قدرت نسبی (RSI) با استفاده از یک محاسبه دو بخشی بهدست میآید که فرمول بخش اول آن بهاینصورت است:
میانگین سود یا زیان استفاده شده در محاسبه، درصد متوسط سود (Gain) یا زیان (Loss) در یک بازه زمانی، در گذشته است. فرمول از مقادیر مثبت برای میانگین زیان استفاده میکند. این فرمول برای اولینبار در بازه ۱۴ دورهای، برای محاسبه ارزش اولیه مقدار RSI استفاده شد، که امروزه آنرا بهصورت یک استاندارد تعریف میکنند. بهعنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته را با افزایش سود با میانگین یک درصد گذرانده باشد. هفت روز انتهایی را نیز با متوسط زیان ۰/۸ درصد بسته شده است. دراین حالت، بخش اول RSI به صورت زیر محاسبه میشود:
حال که دادههای دوره ۱۴ روزه را داریم، میتوانیم بخش دوم فرمول را نیز بهصورت زیر محاسبه کنیم:
بررسی استراتژی RSI: نزدیک شدن به کف و سقف (اشباع خرید و فروش)
همانطور که در فرمول محاسبه پیداست، RSI همراه با افزایش تعداد و اندازه دورههای صعودی بالا میرود و همراه با افزایش تعداد و اندازه دورههای نزولی کاهش مییابد. همچنین بخاطر نوع فرمول، RSI همواره بین بازه صفر تا ۱۰۰ حرکت میکند.
بعضا بعضی از افراد کم اطلاع در بازار، بدون اینکه مفهوم RSI را درک کرده باشند، این نوسانات را بین دو عدد ۳۰ و۷۰ دستهبندی کردند و زمانی که مقدار RSI به سمت 30 میل میکرد آن را "ناحیه اشباع فروش" و همچنین زمانیکه به سمت ۷۰ میل میکرد را "ناحیه اشباع خرید" نامیدند!
بسیاری از معاملهگران مبتدی بازار هم که گول این اسامی را خوردند، در ابتدا به دنبال خرید در ناحیه ۳۰ و فروش در ناحیه ۷۰ رفتند و به اصطلاح در ناحیه ۳۰-۷۰ گرفتار شدند. این دسته از معاملهگران هیچگاه سودی نکردند و در آخر همه تقصیرهای آن را نیز بر سر بازارهای مالی خرد کردند.
اما افرادی که کمی با تجربهتر بودند، برای اینکه در دام ناحیه ۳۰-۷۰ گیر نیافتند، با جابجایی مرزهای علمی ناحیه خرید خود را به ۲۰ و همچنین ناحیه فروش خود را نیز به ۸۰ تغییر دادند. احتمالا این دسته از افراد هم، هماکنون به شغلهای دیگری در دنیا مشغول هستند.
اما رده پیشرفتهتر از معاملهگران مبتدی در بازار گزینههای دیگری را نیز با موارد بالا ترکیب کردند. این دسته از معاملهگران صبر میکردند تا اندیکاتور به بالا و یا پایین ناحیه خرید و فروش نفوذ کند، بهعنوان مثال پس از ورود اندیکاتور به ناحیه بالای ۷۰ ، صبر میکردند تا در روز بعد مقدار آن به زیر این ناحیه نفوذ کند، در آن زمان با اعتماد به نفس کامل که هیچکس جلودارشان نیست، وارد معامله میشدند و در نهایت بازهم ضرر میکردند.
این داستان همچنان ادامه داشت و انواع و اقسام معاملهگران مختلفی در بازار این اشتباهات را تکرار کردند. نکته مهمی که همه اینگونه معاملهگران به آن توجه نداشتند، این بود که مفهوم RSI را درست درک نکرده بودند. زیرا در RSI همواره مومنتوم قبل از قیمت به ناحیه فروش و یا خرید آنها میرسد. بهعبارتی دیگر توانایی عزم مومنتوم برای عبور از ناحیه ۷۰ یا ۳۰ نشان از قدرت خرید یا فروش در آن ناحیه را دارد و نه ضعف!
اشتباه آنها این بود که همواره در نقطهای که به اصطلاح موتور قیمت برای حرکت روشن میشد، وارد معاملهای غیر منطقی میشدند!
بررسی استراتژی RSI: واگراییها
واگراییها یکی از معروفترین و محبوبترین تکنیکها در استفاده از اندیکاتور RSI هستند. درواقع واگراییها زمانی رخ میدهند که قدرت حرکات قیمتی در بازار، از سوی RSI تائید نشوند. به عبارتی دیگر با توجه به نوع فرمول، همواره افزایش قیمت منجر به زیاد شدن مقدار RSI نمیشود. بهعنوان مثال زمانیکه قیمت درحال تشکیل سقفهای بالاتر قیمتی است، اندیکاتور RSI در حال کاهش و تشکیل کفهای جدید است.
انواع واگراییها:
واگراییها بهطور کلی به دو دسته تقسیمبندی میشوند:
- واگراییهای صعودی
- واگراییهای نزولی
واگراییهای صعودی
این نوع از واگراییها زمانی اتفاق میافتد که اولا نموادر قیمت، در حالت نزولی باشد. در این حالت، قیمت در حال کشف کفهای پایینتر بوده، اما در اندیکاتور RSI مقدار آن معکوس قیمت و درحال افزایش است. این موضوع به معنی ضعف، در قدرت فروشندگان بهحساب میآید. عکس شماره(۵)
واگراییهای نزولی
همانطور که مشخص است، این نوع واگراییها دقیقا نقطه مقابل واگراییهای صعودی هستند. یعنی زمانی اتفاق میافتد که نمودار قیمت، در حالت صعودی باشد. در این حالت قیمت در حال تشکیل قلههای بالاتر است، اما در اندیکاتور RSI مقدار آن معکوس قیمت و در حال کاهش است. دوراقع RSI سقفهای قیمتی را تائید نمیکند. این موضوع نیز، به معنی ضعف در قدرت خریداران بهحساب میآید. عکس شماره (۶)
بعد از این کشف تاریخی از مفهوم RSI، معاملهگران زیادی بر این باور رسیدند که میتوانند تنها با تکا به این موضوع معامله کنند. بهاینترتیب که هرگاه در نمودار واگرایی صعودی دیدیم، وارد معاملات فروش شویم و هرگاه نیز واگرایی نزولی دیدیم، پس این یک کف قیمتی مطمئن است و ما میتوانیم با خیال راحت خرید کنیم و به این ترتیب پولدار شویم!
همانطور که در شکلهای قبل دیدیم، بسیار ساده است که به گذشته نمودار نگاه کنید و بگویید که مثلا اینجا واگرایی رخ داده و بعد از آن جهت قیمت تغییر کرده. اما نکتهای که وجود دارد این است که وقتی نمودار در لحظه درحال نشاندادن واگرایی است، معاملهگران هیچگاه نمیدانند که این واگراییها تا کجا ادامه خواهد یافت. همین نکته، به تنهایی دلیل کافی برای منقرض شدن این نسل از معمالهگران واگرایی در اندیکاتور RSI شد.
زیرا وقتی واگرایی رخ میداد و آنها وارد معماله خلاف جهت روند میشدند، معمولا همچنان واگرایی ادامهدار میشد، تا اینکه حساب معاملهگر، کال مارجین (Call Margin) میشد. گروه دیگری هم که زرنگتر از نوع اول بودند نیز، حد ضرر معامله برایشان فعال میشد و باز هم ضرر میکردند.
بهطورکلی نظریههای دانشمندان منقرض شده، در باب معامله و ترید با اتکا به واگرایی زیاد است، که برای رسیدن به مطالب مهمتر در این مقاله، اکتشاف این دانشمندان عزیز را بهعهده شما واگزار میکنیم.
دقت کنید در اینجا گفتیم که واگراییها در مفهوم RSI، به ما اطلاعات بسیار مفید و قابل توجهی نظیر کاهش قدرت خریداران و فروشندگان را میدهد. اما برای معاملهگری به تنهایی، یکی از بهترین استراتژیها برای بدست آوردن سود کم و ضررهای بزرگ است!
در عکس فوق نمونهای از نقض در واگراییهای نزولی را میبینیم. اگر شما بهعنوان معاملهگر بودید، کدام یک از نقاط واگرایی را برای وارد شدن در جهت خلاف روند اصلی انتخاب میکردید؟
بررسی تکنیک FAILURE SWINGS (نوسانات شکست)
یکی از تکنیکهای کلاسیک، در معاملهگری با استفاده از استراتژی RSI است. این روش بهعنوان یکی از برترین ترکیبیهای (شاخ غول) زمان خود شناخته میشد، که به دلیل عدم وجود امکاناتی نظیر شبکههای اجتماعی، درحقش ظلم شد و خیلی دیده نشد.
این تکنیک در راستای واگراییها بهوجود آمد. همانطورکه در عکس بالا مشخص است بعد از واگرایی در نمودار، معاملهگران منتظر میشدند تا اولین موج برگشتی در RSI را ببینند. کف این نقطه، به عنوان نقطه شکست شناخته میشود. سپس صبر میکردند تا در موج ریزشی بعدی، مقدار RSI از کف نقطه شکست، پایینتر برود. در این حالت معاملهگران انتظار داشتند که واگرایی عمل کرده و قیمت نیز به سرعت کاهش یابد.
برعکس حالت فوق نیز درحالت نزولی قیمت اتفاق میافتد. معاملهگر بعد از رد شدن مقدار RSI از نقطه شکست، وارد معامله خرید میشدند.
نکتهای که باعث شکست این تکنیک شد، این بود که معاملهگران اولین نکته مهمی که در این مقاله به آن اشاره کردیم را درست درک نکرده بودند. زیرا همواره زمانی که مقدار RSI در حال کاهش است، قیمت در نمودار میتواند افزایش یابد/ یا برعکس (تعریف واگرایی). به همین دلیل باز هم در دام واگراییها گیر میافتادند. زیرا زمانی که مقدار RSI از نقطه شکست عبور میکرد، قیمت همچنان خلاف جهت RSI درحال حرکت بود.
دلیل نقض سیستم شکست نوسانات، را در عکس فوق میتوانید مشاهده کنید.
استراتژی سطوح حمایت و مقاومت RSI
برخی از اساتید و کتابهای تحلیل تکنیکال، دیده شده که برای RSI سطوح حمایت و یا مقاومت تعیین کردهاند. وقتی دقیقتر پای حرفشان مینشینیم، میبینیم که سطح ۵۰ را برای مقدار RSI، به عنوان نقطه عطف این حمایت و مقاومت تعیین میکنند. بهاینترتیب که، وقتی مقدار RSI از زیر ۵۰ به بالای آن نفوذ میکند، یعنی قیمت دارای قدرت لازم برای صعودهای بیشتر است. وقتی هم که از بالای ۵۰ به زیر آن نفوذ میکند، یعنی قیمت نزولی است.
اما به کسی این نکته اشارهای نمیکند که سطح ۵۰ تنها یک خط فرضی است که هر لحظه ممکن است قیمت به آن نفوذ و یا مجددا از آن برگردد. در واقع قیمت به آن سطح هیچ واکنشی نشان نمیدهد. تنها خاصیت سطح ۵۰ در مفهوم RSI این است که، به شما میگوید در آن لحظه مقدار قدرت خریداران بیشتر/کمتر از قدرت فروشندگان است. البته این نکته را هم باید اضافه کنم که این برتری لحظهای است و هر لحظه امکان تغییر آن وجود دارد.
تا اینجا با چند مورد از موارد اشتباهی که اکثر معاملهگران در برخورد با RSI از آن برداشت میکنند، آشنا شدیم. در قسمت دوم موارد بیشتری از این اشتباهات در معاملهگری با استراتژی RSI را به شما توضیح میدهیم و درک میکنیم که از استراتژی RSI چگونه بهصورت صحیح استفاده کنیم.
اگر مطلب فوق برایتان مفید بوده لطفا آنرا با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
همچنین سوالات خود را میتوانید در زیر همین مقاله طرح نمایید.
بسیار عالی و مفید بود لطفا تجربیاتتون رو بیشتر به اشتراک بذارید.نکات ریز و آموزنده ای رو بیان کردید
سلام ، وقت بخیر عالی بود ، ممنونم