بهترین زمان فروش سهام یا یک دارایی سرمایهای چه زمانی است؟ بسیاری از مواقع این سوال برایمان پیش میآید که سهم یا دارایی را که برای سرمایهگذاری خریدیم، چه زمانی بفروشیم. اصلا اگر نگهداری کنیم و یک هولدر باشیم بهتر است یا اینکه تصمیم به فروش سهام بگیریم؟ چه عواملی میتوانند بر تعیین زمان فروش دارایی موثر باشند و ما باید موقع فروش سهام به چه چیزهایی توجه کنیم تا بهترین تصمیم را بگیریم؟
در این مقاله میخواهیم راجع به همین موضوع صحبت کنیم و به تمامی این پرسشها پاسخ دهیم و بگوییم که چرا خیلی از آموزشهایی که به ما دادهاند، غلط هستند.
اگر شما هم علاقمند به مباحث سرمایهگذاری و بازارهای مالی هستید، پیشنهاد میکنم که حتما این مقاله را چندبار بخوانید و برای دوستانتان هم بفرستید.
اکثر سرمایهگذاران وقتی تصمیم به نگهداری یا فروش سهام خود میکنند، معمولا بعدا از تصمیم خود پشیمان میشوند. واقعا چرا ما پشیمان میشویم؟ واقعا علت این پشیمانی چیست؟
من اگر درسال ۲۰۱۲ بیتکوین خود را نمیفروختم، اکنون یک میلیاردر بزرگ بودم. یا اگر فلان سهام را در اوج شاخص سال ۱۳۹۹ میفروختم، اکنون کاسه چه کنم در دست نداشتم. جالب است که بدانیم در زندگی اجتماعی نیز همیشه همینطور است. اکثر تصمیمهای زندگی ما نیز به همین شکل هستند. حتما برای شما هم پیش آمده که در ترافیک همیشه این لاین شما هست که ایستاده و لاینهای دیگر درحال حرکت هستند.
همه اینها تنها بخشی از پشیمانیهای ما هستند. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که این پشیمانیها حاصل عوامل مختلفی هستند مثل عدم اعتماد به نفس، عدم خود آگاهی یا عدم شناخت کافی و نداشتن اطلاعات باعث میشوند که ما مرتبا در ذهن خود دچار نوعی دمدمی مزاجی شویم.
اما همه اینها اشتباه هستند. علت اصلی را در جای دیگری باید جست. گذشته به ما ثابت کرده که اگر میخواهیم علت درست و واقعی یک مساله را بدانیم، باید آن را از اقتصاددانها بپرسیم و در علم اقتصاد علت واقعی آن را جستجو کنیم. علت همه این پشیمانیها یک چیز است، آن هم بهدست آوردن بیشترین سود یا همان (Maximum Profit). اگر تصمیم ما به هر دلیلی منجر به بیشترین سود در بازار یا در زندگی اجتماعی ما نشود، احتمالا بعدا ما از آن تصمیم، پشیمان خواهیم بود.
در مورد بازارهای مالی هم به همین شکل است. شما معمولا بعد از فروش سهام خود، آن را تا مدتها با سهمهای دیگر مقایسه میکنید. از آنجایی که معمولا احتمال بسیار کمی وجود دارد که با تصمیم خود بیشترین سود را گرفته باشیم، از این رو ممکن است تصمیم خود را درحالتهای مختلف با نتیجههای بعدی آن مقایسه کنیم و بعدا از تصمیم خود ابراز پشیمانی کنیم.
حتما این جملات برای شما آشنا هستند. اگر بهجای این سهم یا دارایی، سیبزمینی خریده بودم تا حالا بیشتر سود میکردم. ای کاش هیچوقت این سهم یا دارایی را نخریده بودم. قرار بود از سمت اداره به پدر ما قطعه زمینی در سعادتآباد و شهرک غرب بدهند، ولی پدر ما قبول نکرد.
اما آیا این پشیمانیها حس درستی هستند؟ آیا اصلا تصمیمات ما میتوانند به نحوی باشند که بیشترین سود را نصیب ما کنند؟ اصلا این طرز فکر صحیح است یا فقط یک رویاست؟
تعریف سود چیست؟
برای اینکه موضوع را بیشتر درک کنیم باید واژه سود را از اول تعریف کنیم و آن را بهتر بشناسیم. نوع اول سود را که راجع بهش صحبت کردیم و همه ما آن را میشناسیم، سود ماکزیمم (Maximum Profit) یا همان بیشترین سود نام دارد. گفتیم که این همان علت اکثر پشیمانیهای ما در معاملات است. اما سودی که در اینجا میخواهم به شما معرفی کنم کمی متفاوت است.
"سود بهینه" یا Optimal Profit، همان فرمول موفقیتی است که باید دنبال آن بگردیم. نسخهای که درد بسیاری از معاملهگران را در خرید فروش سهام یا داراییهای دیگر درمان میکند؛ ولی کسی آن را نمیشناسد و اکثرا به آن توجه نمیکنند.
فروش در بیشترین قیمت، لزوما نمیتواند ماکزیمم سود را برای ما به همراه داشته باشد. بلکه این سود بهینه است که ما را به سمت سود ماکزیمم هدایت میکند.
سود بهینه چیست؟
در بازارهای مالی، تا به امروز با این واژه (Optimal Profit) به معنی سود بهینه کمی غریب است. اکثر ما به دنبال سود بیشتر در بازار هستیم. اصلا چه معنی دارد که ما به دنبال سود بهینه باشیم. بگذارید مساله را اینطور تعریف کنیم.
اول از همه اینکه باید بپذیریم فروش در قیمت ماکزیمم به همان اندازه دست نیافتنی است که خرید در پایینترین قیمت تقریبا نشدنی است. معمولا ما انتظار داریم که بعد از خرید یک سهم یا یک دارایی، قیمت آن هر روز بالا برود و دیگر به پایینتر از قیمت خرید ما نفوذ نکند. در فروش هم همیشه انتظار داریم که بعد از فروش ما دیگر قیمتهای بالاتر را نبیند. در نهایت هم هر وقت اینکار را کردیم به خود میبالیم که عجب معاملهگری هستم. درصورتی که این طرز فکر کاملا اشتباه است.
سود ماکزیمم یا همان فروش در بیشترین قیمت که همه بهدنبال آن هستیم، در اکثر مواقع منجر به بیشترین سود یا همان سود ماکزیمم نمیشود. درواقع این سود بهینه است که میتواند در مجموع برای ما سودآوری بیشتری ایجاد کند. اما چطور ممکن است؟
مثال فروش با سود بهینه
فرض کنید یک خودرو مدل قدیمی دارید که اکنون بهعلت تورم در بازار، قیمت آن نیز افزایش یافته است. یک خودروی مدل بالاتر با شرایط عالی نیز پیدا کردید که مالک آن قصد فروش آن را دارد و از قضا آدم منصفی هم هست. تصمیم میگیرید با فروش خودروی خود و وامی که قبلا از بانک تقاضا کردهاید، این خودرو را خریداری کنید.
مساله مهمی که در اینجا پیش میآید، این است که اگر خودرو خود را بفروشم، فردا دوباره گرانتر خواهد شد و من ضرر خواهم کرد (پشیمانی از فروش). اما سوال مهم این است که اگر صبر کنید تا خودرو خود را گرانتر بفروشید، آیا سود بیشتری نیز کردهاید؟
مسئلهای که در چنین شرایطی باید به آن توجه کنید، این است که معمولا خودرو مدل بالاتر، بیشتر از خودرو مدل پایین گران میشود. در اینصورت ممکن است زمانی که خودرو خود را در گرانترین حالت ممکن میفروشیم، خودرو مورد نظر ما نیز گرانتر شده است. در چنین حالتی ممکن است حتی با فروش در حداکثر قیمت و حتی درنظر گرفتن مبلغ وام نیز مجبور شویم باز هم پول قرض کنیم.
مسئله بعدی این است که حتی اگر این شرایط را درنظر بگیریم که هر دو خودرو به یک اندازه گران شوند، آیا در آن زمان، خودرویی که با آن شرایط عالی پیدا کرده بودیم، هنوز برای فروش وجود دارد یا فروخته شده است (فرصت از دست میرود)؟
فروش سهام با سود بهینه در بازارهای مالی
در بازارهای مالی هم فروش در قیمت حداکثر و سود ماکزیمم به همین شکل عمل میکند. به عبارت دیگر فروش در قیمت ماکزیمم همیشه ما را به بیشترین سود نمیرساند، بلکه این فروش در زمان سود بهینه است که بیشترین سود را برای ما فراهم میسازد. برای اثبات این موضوع به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید شما سهم فزرین را در بورس تهران و در قیمت ۳۰۰ ریال خریداری کردید. همچنین با تحلیلی که از قبل دارید، حداکثر قیمت آن را محدوده ۷۵۰۰ ریال برای فروش برآورد کردهاید.
بعد از مدتی مشاهده میکنید که قیمت سهم رشد خوبی میکند و به محدوده قیمتی ۴۶۰۰ ریال میرسد. به عبارتی دیگر حدود ۶۱% از سود پیشبینی شده را محقق ساخته است. در همین حین یک تحلیل دیگر از سهم جا مانده ایرانخودرو نیز دارید که هنوز صعود خود را شروع نکرده است. فرض کنیم که طبق تحلیل، این سهم نیز تا محدوده ۷۵۰۰ ریال برایش پیشبینی سود شده باشد.
با در نظر گرفتن این که قیمت متناظر با سهم خودرو در همان لحظه ۵۹۰ ریال باشد، با کمی حساب و کتاب ساده متوجه میشویم که ارزش خرید سهم ایرانخودرو بیشتر از نگهداری سهم فزرین است. حتی با اینکه فزرین هنوز تمامی مسیر خود را نرفته باشد.
اگر درمثال فوق صبر میکردیم تا فزرین را در قیمت حداکثری بفروش برسانیم، سود خرید سهم ایرانخودرو را از دست میدادیم. بنابراین نتیجه میگیریم که لزوما فروش در قیمت حداکثری نمیتواند ماکزیمم سود را برای ما به ارمغان بیاورد بلکه اینجا سود بهینه (Optimal Profit) است که ما را به سمت سود حداکثری هدایت میکند.
فروش سهام با سود بهینه چگونه ممکن است؟
برای اینکه بتوانیم متوجه شویم چه زمانی برای فروش سهام با سود بهینه فرا رسیده، راههای پیچیده زیادی وجود دارد. اما من برای شما همه آنها را در پاسخ به سه سوال مهم خلاصه کردهام که در ادامه به هر یک از آنها اشاره میکنیم:
۱-سهام یا دارایی دیگری با سود بیشتر وجود دارد یا خیر؟
لزوما اگر سهم یا دارایی بیشتر از نصف پیشبینی سودش را محقق کند، نباید به دنبال فروش آن بود. بلکه باید از خود بپرسیم که آیا سهم بهتری وجود دارد که سودآوری بیشتری را بتواند برای من محقق کند یا خیر؟
اگر جواب ما منفی بود و شرایط بازار به نحوی بود که سهم بهتری برای خرید نداریم، همچنان متعقد به نگهداری سهم هستیم. اما اگر سهم بهتری مانند مثال فوق وجود داشت، فروش سهام برای ما گزینه بهتری خواهد بود.
۲-مقدار ریسکی که قرار است تا رسیدن به تارگت نهایی تحمل کنیم، بیشتر از مقدار ریسکی است که تا کنون برای نگهداری سهم متحمل شدیم یا خیر؟
جواب این سوال در شرایط متفاوت، ممکن است تغییر کند. فرض کنید که بعد از اپیدمی کرونا و ریزش بازار، ما در قیمت ۵۰۰۰ دلار یک واحد بیتکوین خریداری کردهایم. تحلیلی که از قبل برای بیتکوین داشتیم هم هدف ۳۰ هزار دلار را نشان میداد. حال بعد از گذر حدود یکسال، قیمت بیتکوین تازه توانسته سقف تاریخی خود درسال ۲۰۱۷ را پشت سر گذاشته و تا قیمت ۲۳ هزار دلار نیز صعود کند.
در این حالت کاملا مشخص است که ریسک نگهداری این معامله از قیمت ۵ هزار دلار تا ۲۳ هزار دلار، بسیار بیشتر از مقدار ریسک نگهداری معامله از ۲۳ هزار دلار تا ۳۰ هزار دلار است. زیرا درقیمت ۵ هزار دلار هنوز روند نمودار در حالت نزولی و رنج بود. اما اکنون در قیمت ۲۳ هزار دلار میتوانیم ببینیم که روند اصلی از حالت نزولی خارج شده است و حتی قیمت از سقف تاریخی ۲۰۱۸ نیز عبور کرده و وارد فاز جدیدی شده. بنابراین در قیمت فعلی، نگهداری گزینه بهتری نسبت به فروش سهام خواهد بود.
اما زمانی که یک سهم، صعودی یکباره میکند و از آخرین کف حمایتی خود، فاصله زیادی میگیرد، کاملا قضیه برعکس خواهد شد. زیرا نگهداری چنین سهمی ریسک بیشتری دارد تا فروش آن در نمودار فوق بعد از شکست سقف کانال، قیمت تا ۳۰۰۰% درصد رشد کرده است.
بنابراین با توجه به فاصله زیادی که قیمت از سقف کانال گرفته است، نگهداری سهم با هدف سود ۵۰% درصدی از قیمتهای فعلی، ریسک بیشتری را برای ما خواهد داشت.
نکته: دقت کنید که در اینجا به استراتژیهای فروش مثل ریسک فری، سیو سود، خروج پلهای و... کاری نداریم. صرفا راجع به نگهداری یا فروش کل صحبت میکنیم.
۳- آیا در شرایط فعلی حاضر به خرید مجدد سهم هستید؟
این سوال نیز به ما کمک میکند تا بهتر درک کنیم که چه زمانی به سود بهینه رسیدهایم و برای ما روشن میکند که در این حالت آیا فروش سهام بهتر است یا نگهداری آن. گاهی ممکن است احساسات در معامله باعث شود تا شرایط واقعی بازار را نبینیم. از دید روانشناسی، در این حالت یک حس تعصب نسبت به آن سهم یا آن دارایی پیدا میکنیم. به شکلی که هر نوع تحلیل یا احتمال دیگری را که خلاف عقیده ما باشد، بهطور کامل رد میکنیم. باید بدانیم که این حالت یکی از خطرناکترین حالتهای ممکن برای یک معاملهگر است که میتواند نقطه عطفی برای ایجاد ضررهای بزرگ نیز باشد.
اما راهکاری که برای مقابله با چنین حالتی وجود دارد به دو شکل مطرح میکنیم:
۱- تحلیل با نمودار برعکس
برخی اوقات احساسات نمیگذارند که ما واقعیتهای بازار را آنطور که هستند ببینیم. درواقع تحلیلهای ما به سمت این میرود که دوست داریم چه اتفاقی بیوفتد. از طرفی این امر نیز ثابت شده که ذهن ما حرکات صعودی را بهتر و بیشتر درک میکند تا حرکات نزولی.
طرح مشکل:
بیشتر چیزهایی که در عمر زندگی ما به آنها برخورد کردیم، در ذهن ما نمودار صعودی دارند. ذهن ما عادت دارد که از همین سو به قضایا نگاه کند، درحالی که یک سوی دیگر هم برای آن وجود دارد. همه میگویند سن ما رو به افزایش است و ما یکسال بزرگتر شدیم، کمتر کسی هست که بگوید هرسال یکسال از عمرم کاسته میشود. برای همین تولدمان را جشن میگیریم. چون احساس بزرگتر شدن میکنیم. اگر کسی از دید نزولی به این قضیه نگاه کند، باید در روز تولدش عذاداری کند.
اگر قیمت مرغ ارزان شود، کسی آن را نمیبیند یا خبر آن در کشور سر و صدا نمیکند. اما اگر گران شود، نقل صحبت در هر مجلس و مهمانی میشود. همه جا صف مرغ است و... قیمت بیتکوین ازسال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ در روندی نزولی بود، اما کمتر کسی را میدیدیم که راجع به بیتکوین صحبت کند. اما به محض اینکه قمیت آن افزایش یافت، همه به یاد خرید بیتکوین افتادند. اینها همه دلیل این هستند که ذهن ما صعود قیمتها را بهتر درک میکند تا نزول آن. اما واقعا چه اتفاقی میافتد که چنین عمل میکنیم؟
برای اثبات موضوع به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید به شما بگویند قیمت سهمی قرار است افزایش پیدا کند، ذهن شما بهصورت اتوماتیک به این فکر میکند که مقداری از آن سهم را بخریم تا سود کنیم. اما اگر به شما بگویند که همان سهمی که قبلا خریداری کردید قرار است ارزان شود، کمتر کسی به این فکر میکند که آن سهم را بفروشم و دوباره همان را ارزانتر بخرم. در حالی که این حالت هم میتواند برای شما سودآوری داشته باشد. بنابراین این به ما ثابت میکند که ذهن ما درک بهتری از حرکات صعودی دارد تا حرکات نزولی.
راه حل:
خوب حالا که با مشکل واقعی آشنا شدیم، برای این که دیگر ذهن ما درگیری چنین حالتی نشود باید یک راهحل نیز ارائه کنیم. یکی از راه حلهایی که وجود دارد این است که شما نمودارهای قیمتی را در حالت عکس تحلیل کنید و ببینید که آیا نظرتان معکوس خواهد شد یا خیر؟
برای اثبات موضوع به مثال زیر دقت کنید:
فرض کنید به شما بگویند قیمت سهمی قرار است افزایش پیدا کند، ذهن شما بهصورت اتوماتیک به این فکر میکند که مقداری از آن سهم را بخریم تا سود کنیم. اما اگر به شما بگویند که همان سهمی که قبلا خریداری کردید قرار است ارزان شود، کمتر کسی به این فکر میکند که آن سهم را بفروشم و دوباره همان را ارزانتر بخرم. در حالی که این حالت هم میتواند برای شما سودآوری داشته باشد. بنابراین این به ما ثابت میکند که ذهن ما درک بهتری از حرکات صعودی دارد تا حرکات نزولی.
راه حل:
خوب حالا که با مشکل واقعی آشنا شدیم، برای این که دیگر ذهن ما درگیری چنین حالتی نشود باید یک راهحل نیز ارائه کنیم. یکی از راه حلهایی که وجود دارد این است که شما نمودارهای قیمتی را در حالت عکس تحلیل کنید و ببینید که آیا نظرتان معکوس خواهد شد یا خیر؟
هر دو نمودار فوق مربوط به نمودار طلا در تایم فریم هفتگی هستند. اما جالب اینجا است که در نگاه اول هرکدام میتوانند حس متفاوتی را به ما القا کنند.
۲- تحلیل با تجدید ارزیابی
مشکلی که در راه حل قبلی وجود داشت این است که حتما باید تحلیل تکنیکال بلد باشیم. اما اگر تحلیل تکنیکال بلد نیستیم نیز باز هم راه حلی وجود دارد که میتوانیم به سوال سوم پاسخ دهیم. در خیلی از اوقات نسبت ریسک به ریوارد در معاملات تعیین کننده پاسخ ما است. بهطور مثال اگر ما بیش از ۵۰% پیشبینی سودآوری در سهمی را طی کرده باشیم، احتمال اینکه در شرایط مذکور دوباره حاضر به خرید آن سهم باشیم، کمی سخت است. اما اگر کمتر از ۵۰% میزان پیشبینی سود ما محقق شده باشد، همچنان جای امیدواری وجود دارد که سهم را در قیمت بالاتر هم خریداری کنیم.
پس در حالت کلی هرچه معامله ما ریسک به ریوارد کمتری داشته باشد، گزینه جذابتری برای ورود مجدد ما به آن دارایی یا سهم خواهد بود. اما نکتهای که باید به آن دقت کنیم این است که با توجه به تغییر قیمتی از زمان ورود اول ما، باید مقدار ریسک به ریوارد را مجددا محاسبه کنیم تا بتوانیم به سوال سوم پاسخ دهیم.
نمودار فوق مربوط به قیمت طلای جهانی در تایم فریم هفتگی است. همانطور که مشخص است، ما یک ستاپ معاملاتی تعیین کردیم که نسبت ریسک آن یکسوم ریوارد آن است. این حالت برای ما حتی ورود در قیمتهای مارکت را نیز توجیه میکند. اما اگر قیمت کمی از اینجا فاصله بگیرد، ممکن است همه چیز تغییر کند.
این حالت به شکل واضح به ما نشان میدهد که تغییر قیمت و تاثیر آن در میزان ریسک به ریوارد معامله به چه صورت است. با اینکه مقدار تارگت ثابت است و ما مقدار حد ضرر را نیز بالاتر درنظر گرفتیم، اما بازهم مقدار ریسک به ریوارد یک معامله ۵۰ – ۵۰ را نشان میدهد. یک معامله ۵۰-۵۰ نیز دقیقا مانند شیر یا خط در سکه است.
پس یاد گرفتیم که با این دو شیوه میتوانیم متوجه شویم که نگهداری یا فروش سهام، کدام یک ریسک بیشتری برای ما دارند. اگر جواب ما به پرسش این بود که بله در این قیمت نیز خرید سهم به صرفه است، یعنی میتوانیم سهم را نگهداری کنیم و اگر به این نتیجه رسیدیم که در قیمتهای فعلی خرید سهم مناسب و بهصرفه نیست، پس بقیه مردم نیز میتوانند چنین فکری کنند و این نشان میدهد که داریم به سود بهینه و زمان فروش سهام نزدیک میشویم.
جمعبندی مقاله بهترین زمان فروش سهام چه موقعی است؟
در این مقاله برای اینکه بدانیم چه زمانی برای فروش سهام بهترین زمان است، ابتدا عوامل موثر در فروش سهام را بررسی کردیم و فهمیدیم که سود حداکثر مهمترین هدفی است که معاملهگران برای پیدا کردن بهترین زمان فروش دنبال آن میگردند. همچنین برای این که موضوع را بهتر درک کنیم، واژهای جدیدی به نام سود بهینه (Optimal Profit) تعریف کردیم و یاد گرفتیم که فروش در بیشترین قیمت لزوما نمیتواند ماکزیمم سود را برای ما به همراه داشته باشد. بلکه این سود بهینه (Optimal Profit) است که ما را به سمت سود ماکزیمم هدایت میکند.
در ادامه نیز راههایی برای این که بفهمیم چه زمانی به سود بهینه نزدیک شدهایم بیان کردیم و گفتیم که تنها کافی است تا دو پاسخ (از سه سوال مطرح شده) شما در یک جهت باشند تا بدانید که آیا به بهترین زمان فروش سهام نزدیک شدیم یا خیر.
اگر مقاله بهترین زمان فروش سهام برای شما مفید بوده لطفا آن را برای دوستان خود بفرستید. همچنین اگر در موضوعات مطرح شده سوالی دارید، حتما آن را در بخش کامنتها مطرح کنید تا به آن پاسخ دهم.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
نازی هستم لطف کنیدبرای توضیحات خودمثال بزنیدتادرک ان برای همه اسان باشد اززحمات شما متشکرم
سپاس از نظر شما