آسترولوژی مالی چیست؟

آسترولوژی مالی یکی از عجیب‌ترین سبک‌های معامله‌گری است که بر اساس صور فلکی و نجوم به مدیریت معاملات می‌پردازند.

آسترولوژی مالی همان‌گونه که از اسمش مشخص است مبنای اصلی را بر حرکت سیارات و ستارگان قرار می‌دهد و با بررسی‌های نجومی سیستم معاملاتی تریدر تکمیل و انجام می‌شود.

اما سوالی که بسیاری از فعالان بازار سرمایه برایشان مطرح بوده این است که چگونه می‌توان از حرکت سیارات و زوایایی که آن‌ها با یکدیگر می‌سازند، بازار سهام را رصد کرد و متوجه شد که قرار است چه اتفاقی برای بازار رخ دهد؟

بسیاری این روش را خرافی دانسته‌اند و از آن به عنوان یک روش منسوخ و توهمی یاد کرده‌اند. اما آنچه واقعیت دارد این است که معامله گران بسیاری در دنیا با این روش کار می‌کنند و در بازارهای سهام و ارز به کار بر اساس آن می‌پردازند. بنابراین نمی‌توان آن را توهمی دانست چراکه افرادی بوده‌اند که از این سبک جواب گرفته‌اند.

در ایران نیز اساتیدی به تدریس این روش می‌پردازند و تحلیل‌های خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. در برخی مؤسسات مالی جهان از این سبک نیز استفاده می‌شود و نظریه‌پردازان و معامله گران درباره آسترولوژی مالی به نوشتن کتاب و شرح می‌پردازند. پس بهتر است به جای انکار سبک آسترولوژی مالی به بررسی و شناخت بهتر آن بپردازیم.

ریشه‌های آسترولوژی مالی

نخستین کسی که سبک آسترولوژی مالی را بنیان گذاشت، ویلیام دلبرت گن بود. آقای گن ابتدا در یک کارگزاری در ایالات‌متحده و در شیکاگو کار کرد. سپس به مطالعه در مورد بازارهای مالی مشغول شد و سبک‌های مختلفی برای معامله‌گری ابداع کرد.

آقای گن متوجه شد که از طریق چارت و اعداد می‌توان به پیش‌بینی قیمت‌ها پرداخت و از این رو با استفاده از اعداد فیبوناچی به ابداع روش‌های گوناگون اقدام کرد. او با ترکیب اعداد فیبوناچی از طریق افقی و عمودی به یک جدول رسید که به آن گن باکس گفته می‌شود. گن باکس را در تریدینگ ویو و سایر پلتفرم‌های معاملاتی می‌توانید پیدا کنید. آموزش‌های گوناگونی نیز برای استفاده از آن وجود دارد.

سپس آقای گن متوجه زاویه شد و به زوایایی که در چارت‌های مختلف ایجاد می‌شود و روند صعودی و نزولی می‌سازد، توجه کرد. از این رو روش گن فن را ابداع کرد و معتقد بود که می‌توان از طریق زوایا به معامله‌گری پرداخت.

مطالعات آقای گن همچنان پیش رفت و بر اساس نوع نگاه متفاوتی که داشت، به بررسی چارت با شکل‌های گوناگون مکانیکی اقدام کرد. سپس او علاقه بسیاری پیدا کرد که از ریاضیات باستان استفاده کند و بررسی زوایا را با چهارچوب‌های ریاضی برگرفته از مصریان و بابلی‌ها تکمیل کند.

تلاش‌های آقای گن منجر به ابداع سبک معاملاتی دیگری شد که به آن مربع 9تایی گن گفته می‌شود. در این سبک بر اساس اصول ریاضی و هندسی به بررسی چارت و شناخت نقاط حمایت و مقاومت می‌پردازند. اما باز هم ویلیام دلبرت گن به جستجو ادامه داد و مهمترین چیزی که ذهن او را درگیر کرد این بود که عامل زمان را چگونه می‌تواند در چارت پیاده‌سازی کند.

آقای گن مبحث واگرایی زمانی و امواج الیوت را به شدت دوست داشت و از آن‌ها استفاده می‌کرد. سپس به سراغ سیکل‌های صعودی و نزولی بازارها رفت و به بررسی آن‌ها پرداخت. برای این کار به سراغ سیکل‌های صعودی و نزولی در بازارهای سهام رفت و سپس به تاریخ‌های قبل از بازارهای سهام رجوع کرد.

برای آشنایی بیشتر مقاله آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.

ویلیام دلبرت گن به افت و خیز قیمت کامودیتی‌ها در بازارها توجه کرد و در قرون مختلف این موارد را دنبال کرد. به عنوان مثال در چه زمان‌هایی قیمت پنبه کاهش و در چه مواقعی به شدت افزایش می‌یافت. او این روند را تا زمان‌های باستان دنبال کرد تا به روش مصریان برای بررسی وضعیت گندم و سال‌های خشکسالی و ترسالی رسید.

در این روش او متوجه شد که مصری‌ها از صور فلکی و ستاره‌شناسی برای بررسی آنچه به عنوان سیکل‌های بازار هستند استفاده می‌کردند. در این روش آن‌ها به دنبال یافتن سیکل‌های افزایش و کاهش محصول و در نتیجه مدیریت بهتر آن بودند.

در اینجا بود که آقای گن به مطالعات آسترولوژی علاقه‌مند شد و خواست تا آن‌ها را نظام‌مند و وارد استراتژی‌های معاملاتی خود کند. از قرار معلوم چیزی که او به آن دست یافته بود برایش ثمرات زیادی به بار آورد و توانست به خوبی در بازارهای مالی موفقیت کسب کند. پس از اینکه روش‌های آقای گن همچون آسترولوژی مالی در کتاب‌هایش معرفی شد؛ بسیاری به آن شک کردند و آن‌ها را خرافه دانستند.

در این زمان وایکوف که یکی از بزرگترین صاحبان سبک پرایس اکشن است در مجلات سهام کار می‌کرد. او برای سنجش اینکه آقای گن چگونه به معامله‌گری و بر چه اساسی مدیریت سیستم معاملاتی خود را انجام می‌دهد، درخواست کرد تا سوابق معاملات آقای گن روزانه بررسی شود.

این پیشنهاد توسط گن پذیرفته شد و وایکوف توانست به بررسی‌ها و معاملات آقای گن دست یابد که نتیجه آن‌ها را منتشر کرد. این نتایج مهر تأییدی بود بر اینکه ویلیام دلبرت گن روشی مبتنی بر نجوم باستانی طراحی کرده و از آن می‌توان به عنوان یک سیستم معاملاتی در بازارهای مالی استفاده کرد.

سیکل‌های زمانی

اگر بخواهیم آسترولوژی مالی را شروع کنیم ابتدا باید با مبحث سیکل‌های زمانی آشنا شویم. در این موضوع توجه اصلی بر روی زمان است. سیکل‌های بازار به زمان‌هایی گفته می‌شود که در طول زمان حمایت‌ها و مقاومت‌هایی در آن ایجاد می‌شود.

سیکل‌ها حالت فراکتالی دارند و تودرتو نیز هستند. بنابراین نباید انتظار داشته باشید که تشخیص سیکل‌های بازار ساده و بر اساس یک نظم هارمونیک اتفاق بیفتد. با این حال می‌توان نوعی همگرایی و هم‌پوشانی را میان چرخه‌های بازار شناسایی کرد و در سیکل‌های بلندمدت آن‌ها را مشاهده کرد. البته ریاضیدانان مدل‌هایی برای درک بهتر و نوسانی ایجاد کرده‌اند که به سایکل‌ها حالت سینوسی می‌دهد، اما خیلی مورد پسند آقای گن قرار نگرفت.

آنچه برای گن اهمیت دارد، این جمله است: تاریخ تکرار می‌شود. یعنی ما می‌توانیم از آنچه در گذشته رخ داده است، دوباره به آینده بپردازیم و آن را پیش‌بینی کنیم. دلیل این موضوع این است که مردم بازیگران اصلی بازار هستند.

همین مردم در گذشته وارد بازار شدند و به گونه‌ای عمل کردند. حالا اگر بخواهیم مردم را بهتر بشناسیم و آن‌ها را قضاوت کنیم، بهترین کار چیست؟ اینکه رفتار آن‌ها را در گذشته بررسی کنیم. به همین دلیل سیکل‌های بازار شکل می‌گیرند. یعنی مردم دوباره کارهایی که باید انجام دهند را انجام می‌دهند.

به عبارتی مردم در یک فرایند عمل و عکس‌العمل قرار می‌گیرند. وقتی شرایط را خوب ارزیابی کنند به یکباره به بازار هجوم می‌آورند و در مواقعی نیز به یکباره ناامید و از بازار خارج می‌شوند. این‌ها همان نقاطی است که از نظر دلبرت گن بازار دچار سوئینگ و نوسان شدید می‌شود.

بنابراین اگر بتوانیم این رفتار را در سیکل‌های زمانی شناسایی کنیم، متوجه چرخه‌های بزرگ بازار می‌شویم. بر این اساس برخی از این سیکل‌ها ماژور هستند و در سیکل‌های 10 ساله، 7 ساله و 5 ساله قرار می‌گیرند و برخی سیکل‌ها مینور هستند که در بازه‌های 3 ساله، 2 ساله و 1 ساله ایجاد می‌شوند.

بحث مارکت سایکل به اندازه یک مقاله بزرگ است و خود نوشته‌ای جداگانه می‌طلبد. بررسی و شناخت و ترید بر اساس آن نیز تبحر لازم خود را دارد؛ بنابراین در اینجا صرفاً می‌خواستیم به آغاز پژوهش آقای گن برسیم و اینکه چگونه سر از آسترولوژی مالی درآورد.

برای ویلیام دلبرت گن توجه به سیکل‌های زمانی مهم است و برای همین به دنبال این بود که بازار را از طریق آن‌ها درک کند اما با بررسی بازار بر اساس تعریف زمان رسمی شاید به او این امکان را نمی‌داد به سادگی بتواند به هدف خود بپردازد. بنابراین مسئله زمان برایش حائز اهمیت شد.

مسئله زمان در آسترولوژی مالی

مبحث زمان از کهن‌ترین مباحث مورد بحث در میان دانشمندان و فیلسوفان بوده است. همه ما بر اساس زمان جهانی با یکدیگر مراوده داریم. هر روز را 24 ساعت می‌دانیم و گرینویچ را به عنوان مبنای این زمان قرار داده‌ایم. همچنین تعداد روزها و فصول را نیز در نظر می‌گیریم و برای خود طول عمر و سال داریم.

در بازارهای مالی نیز محور ایکس بر مبنای همین زمان طراحی شده است و با تنظیم تایم‌فریم بر اساس تایم‌های کوتاه مثل 5 دقیقه یا 15 دقیقه یا تایم‌های بلندتر مثل روزانه و هفتگی به معامله می‌پردازیم. اما این همه ماجرا در مورد زمان نیست. آقای گن به دنبال این بود که نسبت به زمان به گونه‌ای دیگر فکر کند.

اگر به نظریات متفکران در مورد زمان رجوع کنید، اختلاف نظر زیادی بین آن‌ها می‌یابید. به عنوان مثال بعضی همچون ارسطو زمان را حاصل محاسبه حرکت می‌دانند. آگوستین قدیس به زمان نگاهی معنوی دارد. انیشتین زمان را دارای نسبیت می‌داند و زیست شناسان از زمان بیولوژیک صحبت می‌کنند.

ابزارهای بررسی زمان نیز از گذشته تاکنون متفاوت بوده است. ما زمان را از طریق ساعت‌های آبی، شنی، آفتابی و... به دست می‌آوردیم و هر بار با خطاهایی نیز مواجه بودیم مثل سال کبیسه که در آن سال باید 1 روز به تقویم شمسی اضافه شود. اگر تقویم کشورهای عربی را ببینیم متوجه می‌شویم که ماه‌ها در حال تغییر هستند چراکه مبنای این تقویم قمری است.

اگر فیلم بین ستاره‌ای (Interstellar) ساخته کریستوفر نولان را ببینید، مقوله زمان بر حسب سیارات بررسی شده و در سریال‌هایی همچون تاریک (Dark) به زمان از طریق جهان‌های موازی و نسبیت پرداخته شده است. همه این استدلال‌ها می‌توانند ما را همچون آقای گن به این نتیجه برسانند که به جای بررسی محور ایکس نمودار بر مبنای زمان جهانی به جایگزین دیگری فکر کنیم.

پیشنهاد ویلیام دلبرت گن این بود که به جای زمان جهانی بیاییم و از زمان سیاره‌ای استفاده کنیم. این گونه محور ایکس ما تغییر می‌کند و به جای اینکه یک خط صاف داشته باشد، با روند قیمت چرخش زمانی هم دیده می‌شود.

به عنوان مثال اگر روند حرکتی و زمانی سیاره مریخ را در نظر بگیریم به یک روند صعودی یا نزولی در محور ایکس می‌رسیم که همراه با قیمت در حال تغییر است. این روند می‌تواند صعود یا نزول بازار را نشان دهد یا همچون حمایت و مقاومت عمل کند.

بنابراین آسترولوژی مالی سعی می‌کند به جای استفاده از زمان جهانی از زمان سیاره‌ای استفاده کند و آن را در استراتژی معامله‌گری وارد کند.

سیکل‌های بازار بر اساس چرخه‌های نجومی

حالا بیایید تا بازارها را بر اساس چرخه‌های مالی از سه نگاه متفاوت بررسی کنیم. در حالت کلی ممکن است بر اساس تقویم ساده و جهانی بخواهیم مارکت سایکل‌ها را تشخیص دهیم. برای این کار کافی است تا چارت را بر مبنای رویدادها بررسی کنیم و تاریخ‌ها را به دست آوریم. در این حالت چارت حالت فراکتالی پیدا می‌کند و نمی‌توان به سادگی آن را تحلیل کرد.

در حالت دوم موج چرخه‌های بازار را به صورت سینوسی و ریاضی می‌بینیم. در این حالت به نحو منظمی چرخه‌های بازار را می‌توان درک کرد اما تصور دقیقی نسبت به نوسانات بازار نمی‌توان داد. نکته مهم دیگر این است که سایکل‌های سینوسی یک ابزار برای همه بازارها در نظر گرفته می‌شود و نمی‌توان هر تک سهم یا کالا را بر اساس آن بررسی کرد.

در نگاه سوم چرخه‌های بازار را بر اساس سایکل‌های سیاره‌ای بررسی می‌کنیم. برای این کار ابتدا باید به نجوم قدیم رجوع کنیم. در نجوم قدیم وضعیت سینوسی در نظر گرفته می‌شود چراکه سیاره‌ها به صورت دایره‌ای و بیضوی به دور زمین و یکدیگر می‌چرخند. دوم اینکه زمان چرخش هم شبیه به زمان طبیعی است و بررسی‌ها شبیه همان زمان طبیعی است.

اما تفاوت در چیست؟ 

اول اینکه در مورد زمان طبیعی، نحوه قرار گرفتن خورشید در هر ماه یکسان در نظر گرفته می‌شود اما در نگاه نجومی وضعیت قرار گرفتن خورشید در هر ماه متفاوت است، زیرا طول روز متفاوت است پس کیفیت قرارگیری خورشید و سیارات در ماه مرداد با دی‌ماه متفاوت هستند که این نکته باید لحاظ شود.

در برابر چرخه‌های ریاضی هم که به یکسان نگاه می‌شود در نگاه نجوم قدیم باید به ویژگی‌های هر کدام از سیارات و سیکل چرخه آن‌ها توجه شود. پس هر سیاره وضعیت سینوسی خاصی دارد و سیکل گردش آن متفاوت است. بنابراین معامله‌گران آسترولوژی باید حرکت همه سیارات را در نظر بگیرند و تفاوت‌هایی که هر کدام دارند را نیز متوجه شوند.

آشنایی با زودیاک و سیارات

آسترولوژی مالی به شدت با نجوم در هم تنیده است و وقتی می‌خواهید این سبک را بشناسید باید همه سیارات و نحوه حرکت آن‌ها را یاد بگیرید. برای این کار شما باید با زودیاک آشنا شوید. زودیاک ابزاری است که در آن چرخه سیارات ثبت می‌شود.

زودیاک یا دایره‌البروج ابزاری است که نشان می‌دهد هر کدام از سیارات در مدار خود از مناطقی عبور می‌کنند که به آن منطقه‌البروج گفته می‌شود. هر کدام از این مناطق همان ماه‌های سال هستند. پس هنگامی که به زودیاک نگاه می‌کنید، 12 خانه را می‌بینید که هر کدام به تنهایی یک نماد محسوب می‌شود و هر کدام نام خاص خود را دارد.

اگر ابزارهایی که با آن می‌توانید از آسترولوژی مالی استفاده کنید همچون گن زیلا Gannzila را نصب کنید در وهله اول با زودیاک رو به رو خواهید شد. زودیاک در نگاه اول به شدت پیچیده به نظر می‌رسد اما با آموزش بیشتر می‌توانید اسامی و ویژگی‌های آن را درک کنید و پیچیدگی‌های آن برای شما آسان می‌شود.

هر کدام از برج‌ها یا ماه‌ها نیز به اسامی گوناگونی شناخته می‌شود به عنوان مثال ماه مهر به برج میزان یا لیبرا LIBRA نیز اسم‌گذاری شده است یا ماه مرداد به برج اسد یا لئو LEO نیز شناخته می‌شود. از این جهت بهتر است همه اسامی را یک‌بار بشناسید یا حفظ کنید تا دچار خطا نشوید.

علاوه بر این می‌توانید یک جدول از اسامی و نام‌های آن‌ها داشته باشید. ضمن اینکه هر کدام از این ماه‌ها یک نماد نیز دارند که در بسیاری از تحلیل‌ها صرفاً نماد آن قرار می‌گیرد به عنوان مثال نماد ماه مرداد ♌︎ است.

تمام سیارات منظومه شمسی در زودیاک قرار می‌گیرند و باید بررسی شوند. هر کدام از این سیارات، دوره‌های گردش متفاوت و ویژگی‌های مختلفی دارند به عنوان مثال سیاره مرکوری یا عطارد هر 88 روز یک‌بار به دور خورشید می‌گردد.

در طول سالیان مختلف آقای گن و دیگر معامله گران آسترولوژی مالی به دنبال پیدا کردن چرخه بازارهای گوناگون با سیارات برآمده‌اند به عنوان مثال برریت و مارتین در مورد سیاره مارس یا مریخ زمان‌بندی‌هایی در رابطه با بازارهای کالا به ویژه مواد پروتئینی و فلزات پیدا کرده‌اند. همچنین ماریمن در مورد مارس متوجه شد که یک سیکل 6 هفته‌ای در رابطه با مارس و قیمت ذرت، گندم و سویا قابل شناسایی است.

آسترولوژیست‌ها یک جمله مشهور دارند: معامله گران خود را با ترس در ساترن (زحل) و با طمع در ژوپیتر (مشتری) اداره می‌کنند.

اگر بخواهیم این جمله را تفسیر کنیم یعنی اینکه ژوپیتر برای پیدا کردن سیکل‌های صعودی و ساترن برای پیدا کردن سیکل‌های نزولی مناسب است و می‌توانند کارایی داشته باشند.

اجزای سیستم معاملاتی آسترولوژی مالی

برای اینکه بتوانید در زمینه آسترولوژی مالی حرفه‌ای شوید نیاز به مطالعه و تمرین دارید. پس از اینکه اجزای زودیاک را شناختید و با حرکات سیارات آشنا شدید باید وارد مبحث اسپکت‌ها (Aspect) یا رخدادها شوید. اسپکت‌ها در اصل زوایایی هستند که سیارات نسبت به یکدیگر می‌سازند و از این رو نیاز است تا زاویه آن‌ها را با یکدیگر بسنجید.

در گذشته همه این موارد را ثبت می‌کردند و بعد محاسبه می‌کردند اما اکنون در برنامه‌هایی همچون گن زیلا زاویه‌ها به سادگی به دست می‌آیند. هر کدام از زوایا نیز نام خاص خود را دارد به عنوان مثال زاویه 180 درجه را آپوزیشن (Opposition) یا مخالف می گویند و به زاویه صفر یا 360 درجه کانجانکشن (Conjunction) گفته می‌شود.

در گام بعدی آشنایی با حرکات سیاره‌ای و نحوه تعامل آن‌ها با یکدیگر و الگوهایی که آن‌ها را می‌سازد، مهم تلقی می‌شود. مثلاً باید چرخه‌های ماه را بشناسید و متوجه شوید که چه تأثیری می‌تواند بگذارد. در قدم بعدی نیز لازم است تا الگوهای سیاره‌ای را بشناسید که به شدت مهم هستند. به عنوان نمونه تی کراس tee cross زمانی اتفاق می‌افتد که دو سیاره در حالت آپوزیشن با یکدیگر قرار می‌گیرند.

در پایان نیز می‌توانید سیکل‌های زمانی به دست آمده را با دیگر سیکل‌های زمانی ترکیب کنید به عنوان مثال سیکل به دست آمده از مارس را با سیکل سینوسی یا زمان طبیعی بسنجید و آن‌ها را مقایسه کنید. در پایان باید زمان را به قیمت تبدیل کنید و نقاط حمایت و مقاومت را به دست آورید و با شناسایی سیکل‌ها در جهت روند به معامله بپردازید.

آسترولوژی مالی یک دنیای عجیب و بزرگ است و هر کسی می‌تواند استراتژی خود را در آن داشته باشد، بازار خود را انتخاب کند و در نهایت به معاملات موفقی دست یابد. مهم این است که شما از کار با آسترولوژی و زودیاک لذت ببرید و بتوانید از آن اطلاعات لازم خود را استخراج کنید. ممکن است شما از چرخه‌های بطلمیوسی در این راه استفاده کنید یا از اشکال هندسی و هارمونیک یا از دیگر مواردی که در آسترولوژی پیدا می‌شود.

جمع‌بندی آسترولوژی مالی

آسترولوژی مالی یکی از پیچیده‌ترین سبک‌های معاملاتی جهان است اما در نظر داشته باشید که هر کدام از سبک‌های معاملاتی دیگر همچون پرایس اکشن و ایچیموکو نیز پیچ و خم‌های خاص خود را دارند. بنابراین اگر واقعاً علاقه به آسترولوژی داشته باشید می‌توانید زمان خود را به یادگیری آن اختصاص دهید.

همان‌طور که گفتیم در حال حاضر افراد زیادی هستند که از این سبک استفاده می‌کنند و آن را آموزش می‌دهند. کتاب‌های زیادی نیز در مورد آقای گن و آسترولوژی مالی نوشته شده است. بنابراین انکار این سبک راه به جایی نمی‌برد.

البته انتقادات و دفاعیاتی نیز از سبک آسترولوژی مالی شده است. مهم‌ترین انتقاد به آسترولوژی مالی این است که معامله‌گران بر اساس این روش باید نگاه پیچیده‌ای به چارت قیمت و بازار داشته باشند و آقای گن به جای اینکه بازار را برای معامله گران ساده‌تر کرده باشد، کار را برای آن‌ها پیچیده‌تر کرده است.

مدافعان آسترولوژی مالی بر عنصر زمان تأکید می‌کنند و معتقدند که این سبک نسبت به سایر سبک‌های معامله توجه ویژه‌ای به عامل زمان داشته است و بنابراین مزیت بالایی نسبت به سایرین دارد. همچنین در این سبک سعی شده تا نگاه متفاوتی به چارت قیمت داشت.

به طور کلی، آسترولوژی مالی یک سبک معامله‌گری است و در صورتی که به نجوم علاقه دارید و یا خواندن در مورد این سبک برای شما جذاب و هیجان‌انگیز بوده است می‌توانید آموزش آن را شروع کنید. البته در نظر داشته باشید که آسترولوژی به معنای یافتن قطعیت در سیکل‌های بازار نیست و باید همواره مدیریت سرمایه در بازار را در نظر بگیرید.

برای آشنایی بیشتر مقاله مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟ را مطالعه کنید.