برای تحلیل سهام از چه روشی استفاده می کنید؟ آیا با تحلیل سهام به روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال آشنایی دارید؟ برای فعالیت در هر زمینهای نیاز به تخصص دارید. اگر به شما یک فرصت بدهند که مریضی را جراحی کنید، این پیشنهاد را میپذیرید؟
انواع روشهای تحلیل سهام
دو پاسخ برای این سوال ممکن است. یا شما در این زمینه تخصص ندارید و پیشنهاد را نمیپذیرید یا در حوزه کاری شما است و قبول میکنید. بازارهای مالی نیز به همین صورت هستند. افرادی که تخصص کافی در این زمینه ندارند با احتمال بسیار زیاد شکست میخورند و مغموم و سرخورده بازار را ترک میکنند. اما افراد متخصص همواره در بازارها فعالیت دارند.
این افراد از میان چندین سهم بازار، بهترین آن را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. این کار با بررسی و تحلیل صورتهای مالی شرکتها امکانپذیر است. علاوهبر گزارشات و صورتهای مالی، تحلیلگران، نمودارهای قیمت-زمان سهام شرکتها را نیز بررسی میکنند و بر اساس آنها تصمیم میگیرند.
در این مقاله میخواهیم در رابطه با انواع روشهای تحلیل سهام یعنی تحلیل بنیادی و تکنیکال صحبت کنیم. این تحلیلها میتوانند مهارتهای لازم جهت فعالیت در بازارهای مالی را برای ما فراهم کنند.
تجزیه و تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) سرمایهگذاران، شرکت را از زیربنا بررسی میکنند تا ارزش ذاتی سهام آن را بهدستبیاورند.
برای بهدست آوردن ارزش ذاتی سهم، باید تمامی عوامل موثر بر عملکرد شرکت بررسی شوند.
تحلیلگران بنیادی معمولا شرکت را از لحاظ عوامل کلان اقتصادی مثل وضعیت اقتصادی کشور و صنعتی که شرکت در آن فعال است بررسی میکنند. در کشوری مثل ایران که در آن ریسک سیاسی بالا است، باید تاثیرات سیاستهای سایر کشورها بر صنعت یک شرکت را هم سنجید. چشماندازها و شیوه مدیریتی نیز از عوامل مهمی هستند که برای داشتن تحلیلی دقیق، باید آنها را بررسی کرد.
در تجزیه و تحلیل بنیادی، تمرکز تحلیلگران بیشتر روی صورتهای مالی شرکتها است. ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت جریان وجوه نقد و... از جمله صورتهای مالی هستند که نقش مهمی در این تحلیل دارند.
مقالات پیشنهادی : عرضه اولیه این هفته
اطلاعات مربوط به شرکتها را میتوان از سایت کدال (Codal.ir) جمعآوری کرد.
با جستجوی نماد سهم در این سایت، میتوان تمامی صورتهای مالی و سوابق مربوط به شرکت را دید.
تحلیلگران بنیادی معمولا دادههای مربوط به چند سال را کنار هم قرار میهند و تغییرات شرکت را در طی سالهای اخیر با هم مقایسه میکنند.
صورتهای مالی شرکتهای فعال در بورس ایران بهطور سه ماهه منتشر میشوند (صورتهای مالی 3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه و 1 ساله). گزارش فعالیتهای ماهانه هم در انتهای هر ماه منتشر میشود.
تحلیلگران معمولا بهدنبال محاسبه میزان درآمد، هزینه و سود یک شرکت هستند.
یکی از پرکاربردترین آیتمها در تحلیل بنیادی نسبتهای مالی هستند. نسبت سودآوری، نسبت اهرمی، نسبت فعالیت یا همان کارایی و نسبت نقدشوندگی از جمله نسبتهای مالی مهم هستند که امکان مقایسه راحتتر شرکتهای فعال در یک صنعت را ایجاد میکنند.
یکی از نسبتهای نقدشوندگی پرکاربرد نسبت جاری است. این نسبت از طریق تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری محاسبه میشود. اطلاعات مربوط به محاسبه این نسبت را میتوان از روی ترازنامه آن جمعآوری کرد.
در واقع این نسبت توانایی شرکت را در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت نشان میدهد. یعنی به ما میگوید که آیا شرکت قادر به پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود با استفاده از داراییهای جاری (داراییهایی که نقدشوندگی بالایی دارند و بهسرعت میتوان آنها را فروخت) موجود خواهد بود یا خیر.
مقایسه عملکرد شرکت در دوره فعلی با دورههای قبل به تحلیلگر این امکان را میدهد که از وضعیت رشد و ثباتِ سودآوری آن آگاه شود.
هدف نهایی از تحلیل بنیادی رسیدن به ارزش ذاتی سهام و مقایسه آن با قیمت حال حاضر سهام شرکت است. اگر قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن باشد، یعنی سهم گران است و ریسک سرمایهگذاری در آن بالا است.
تحلیلگران بیشتر دنبال این هستند که سهام ارزان در بازار را شناسایی کنند و با سرمایهگذاری در آنها علاوهبر کاهش ریسک سرمایهگذاری، به سود برسند.
تحلیل سهام به روی تحلیل تکنیکال
از دیگر روشهای تحلیل وضعیت یک سهم یا دارایی، میتوان به تحلیل تکنیکال (Technical analysis) اشاره کرد. در تحلیل تکنیکال چگونگی تغییرات قیمت در زمان گذشته بررسی میشود تا روند حرکتی احتمالی قیمتها در آینده مشخص شود.
تحلیلگران تکنیکال که به آنها چارتیست هم گفته میشود، بیشتر تمرکزشان بر نمودارهای قیمت-زمان است. درواقع نمودارها، تصویری گرافیکی از روند حرکتی سهم را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهند.
مقالات پیشنهادی : سود تقسیمی یا DPS چیست؟
دو اعتقاد رایج برای تحلیل سهام در بین تحلیلگران تکنیکال
1- تکنیکالیستها بر این باورند که همه چیز در قیمت نهفته است.
آنها معتقد هستند که تمامی اخبار و عوامل موثر بر تغییرات قیمت، تاثیر خود را در رفتار خریداران و فروشندگان گذاشتهاند و این افراد هستند که باعث ایجاد تغییر در قیمتها میشوند. پس تمامی خبرها تاثیرات خود را روی قیمت می گذارند و دیگر نیازی نیست که مواردی مانند صورتهای مالی شرکتها را بررسی کرد.
در واقع اعتقاد بر این است که عوامل خارجی و اقتصادی مختلفی که قبلاً اتفاق افتاده، رفتارهای سرمایهگذاران یا معاملهگران را در آن بازه زمانی ساخته و باعث تغییر قیمت شده است.
برای مثال اخبار مثبتی که در گذشته در رابطه با عملکرد یک سهم منتشر شده، باعث میشود که سهم بعد از بازگشایی یک رشد چشمگیری داشته باشد. بعد از یک رشد چشمگیر معمولا گروهی از سرمایهگذاران سیو سود میکنند؛ در این صورت میزان عرضه سهم افزایش پیدا میکند.
با افزایش میزان عرضه قیمتها تا حدی کاهش پیدا میکنند. با کاهش قیمتها، معاملهگران متوجه میشوند که سهم در جای مناسبی برای خرید قرار دارد و دوباره تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و قیمت بالا خواهد رفت. البته موارد ذکر شده در رابطه با شرکتهایی که عملکرد مثبتی دارند و روند سودآوری آنها رو به رشد است، صادق است.
همین تغییراتی که در عرضه و تقاضا ایجاد میشود، باعث به وجود آمدن سطوح حمایتی و مقاومتی میشود.
در مناطق حمایتی میزان تقاضا بیشتر از مقدار عرضه است. در مناطق مقاومتی رفتار سرمایهگذاران عکس رفتار آنها در مناطق حمایتی است. در این مناطق میزان عرضه بیشتر از تقاضا است که در نهایت مانع حرکت بیشتر قیمتها به سمت بالا میشود.
البته در صورتی که حجم معاملات بالا باشد و قیمت به سرعت به این مناطق نزدیک شود احتمال شکست این نواحی وجود دارد. بعد از شکست یک ناحیه مقاومتی قیمت تا سطوح بالاتر حرکت خواهد کرد.
بنابراین میتوان گفت که الگوهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، بیشتر تحت تاثیر رفتار سرمایهگذاران شکل میگیرند. بنابراین روانشناسی بازار از دیگر مولفههای پرکاربرد در تحلیل بازارهای مالی است.
2- از دیگر اعتقادات تکنیکالیستها این است که گذشته دوباره تکرار میشود.
این موضوع را میتوان با بررسی رفتارهای معاملهگران اصلی یک سهم در گذشته تا حدودی توجیه کرد.
فرض کنید که سهامدار عمده یک شرکت معمولا بعد از هر افت شدید قیمتی، مقدار زیادی از سهم را خریداری می کند. اگر در گذر زمان این سهامدار عمده همواره در این شرکت فعالیت کند، احتمال بروز رفتارهایی شبیه رفتارهای گذشته آن وجود خواهد داشت. به این نکته دقت داشته باشید که گفتیم احتمال بروز رفتارهای شبیه به گذشته وجود دارد اما ۱۰۰% مشابه گذشته عمل نخواهد کرد. تا حدی میتوان گفت که هر سهم رفتاری مشابه با رفتار سهامداران عمده خود دارد.
تکنیکالیستها معمولا با توجه به استراتژیهای معاملاتی خود از اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی استفاده میکنند. از دیگر مواردی که باید هنگام انجام تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار بگیرند قیمت، حجم و عوامل موثر بر عرضه و تقاضا هستند. هر کدام از این عوامل می توانند نقش بسیار مهمی در تایید یا رد تحلیل داشته باشند.
از دیگر مواردی که در تحلیل تکنیکال باید به آن توجه داشت این است که تغییرات قیمت باید ناشی از از تغییر نیروهای عرضه و تقاضا باشد قیمت گذاری دستوری باعث می شود که نتوان تحلیلی درست از وضعیت قیمت ایسم در آینده ارائه داد.
البته در بازار سرمایه عواملی مثل تقسیم سود شرکت، ادغام، افزایش سرمایه، ایجاد مشکل در خطوط تولید، توزیع یا تامین مواد اولیه و... میتواند باعث به وجود آمدن گپهای قیمتی در نمودار سهم شود. برای همین اگر بخواهیم نمودار سهم را بررسی کنیم باید از نمودار تعدیل شده آن استفاده کنیم.
درست است که میگوییم در تحلیل تکنیکال معاملهگران به اخبار و وضعیت بنیادی سهم توجهی ندارند، اما گاهی برای پیشبینی چگونگی حرکت قیمت لازم است به برخی اخبار توجه کنند تا بتوانند پیش از روی دادن آن اتفاق، تاثیرش را بر بازار تشخیص دهند و عملکرد مناسبی در زمان رویداد داشته باشند.
روانشناسی فردی و بازاری
این موضوع که الان بازار در کدام مرحله از چرخه احساسات قرار دارد بسیار مهم است. آیا پول در حال ورود به بازار است یا دارد از آن خارج میشود به طور کلی میتوان گفت مدیریت سرمایه و مدیریت احساسات از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازارهای مالی است. بدون کنترل احساسات و مدیریت سرمایه نمیتوان در این بازار باقی ماند.
مقالات پیشنهادی : روانشناسی ضرر و زیان
نکته با اهمیت در تحلیل سهام
بطور کل اگر دیدگاه بلندمدتی برای سرمایهگذاری دارید، میتوانید در مرحله اول از تحلیل بنیادی استفاده کنید. سپس شرایط بازار را بررسی کنید، آیا روابط با سایر کشورها خوب است؟ آیا تنشهای منطقهای وجود دارد؟ آیا اعتماد به بازار برگشته و سرمایهگذاران دید مثبتی به آینده آن دارند؟
سوالهایی نظیر موارد گفته شده میتوانند در دسته روانشناسی بازار قرار گیرند. یعنی افرادی که قصد سرمایهگذاری برای بلندمدت دارند، ابتدا از تحلیل بنیادی استفاده کرده، سپس شرایط و جو روانی بازار را بررسی میکنند. در نهایت با استفاده از تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج مناسب را جهت سرمایهگذاری انتخاب میکنند.
اما این روند برای معاملهگرانی که دید کوتاهمدتی دارند، متفاوت است. آنها زیاد به وضعیت بنیادی سهم توجه ندارند و پیش از هر چیزی سهم را از لحاظ تکنیکال بررسی میکنند. سپس اخبار مهم در بازار را بررسی کرده و اگر وضعیت بازار موافق با جهت تحلیل آنها بود اقدام به خرید می کنند. در نهایت نیز گاهی یک نگاه اجمالی به وضعیت بنیادی هر سهم میاندازند.
نتیجه گیری
همانطور که گفتیم روشهای مختلفی برای تحلیل سهام شرکتها وجود دارد. تحلیلگران هر کدام با توجه به استراتژیهای متفاوت مختص خود، از یکی از تحلیلهای تکنیکال و بنیادی یا هر دوی آنها استفاده میکنند.
توجه داشته باشید که آشنایی با روانشناسی بازار، بخشی جدا نشدنی از انواع تحلیل سهام است و به شما کمک میکند تا تصمیمهای درستی را در زمان مناسب، برای معاملات خود بگیرید. می توانید تجربه و یا دیدگاه خود درباره مقاله ۳ روش برتر تحلیل سهام را با ما در میان بگذارد.
باسلام.بیش از35سال است که درخرید وفروش سهام بصورت خرده سهامدارفعالم البته فکر میکنم این کار یک سر گرمی است.تمام تجزیه وتحلیل های گفته شده را تجربه کرده ام چه موارد سیاسی تاثیر گذار وچه موارد تولیدی وبازار وچه مقایسه نمودارهای قیمت سهام درگذشته وحال وفراز ونشیبهای آنها ولی هنوز بااینهمه تجربه گاهی تحت تاثیر احساسات درتصمیم گیریها عجله میکنم وبامقایسه قیمت سهام مورد نظر با سهام مشابه نسبت ب خرید سهام اقدام میکنم که این مورد بعدها باعث پشیمانی وناراحتی ام میشود چون با افت قیمت سهام روبرو میشوم بعضی از سهام که رشد نسبتا مناسبی داشته اند برای جبران… ادامه مطلب »