پرایس اکشن عرضه و تقاضا از مهمترین سبکهای معاملهگری است که توسط تریدرهای بزرگی همچون سم سیدن sam seiden طراحی شده است و اکنون به عنوان یکی از روشهای پرکاربرد معاملهگری مورد استفاده قرار میگیرد.
به طور کلی معامله گران پرایس اکشن معتقدند که بدون توجه به اخبار و اتفاقات فاندامنتال باید به بررسی چارت و طراحی سیستم معاملهگری پرداخت و بر اساس حرکات قیمت دست به معامله زد.
پرایس اکشن را شاید بتوان یکی از متنوعترین شاخههای تحلیل تکنیکال دانست که هر کدام از صاحبنظران توانستهاند در آن نوآوریهایی داشته باشند و از این جهت، هنگامی که اسم پرایس اکشن به گوشتان میخورد باید فکر کنید که کدام سبک مد نظر است. آیا پرایس اکشن ال بروکس را میخواهید کار کنید؟ یا پرایس اکشن وایکوف؟ یا پرایس اکشن اسمارت مانی؟ یا دیگر سبکهایی که توسط اساتید این حوزه تدریس میشود.
به طور کلی اگر به دنبال استفاده از روشهای تکنیکال هستید و به آن علاقه دارید، پرایس اکشن برای شما جذاب خواهد بود. البته بسیاری از معامله گران بنیادی نیز از تکنیکها و نکات پرایس اکشن برای باز کردن پوزیشنهای معاملاتی خود نیز استفاده میکنند.
بنابراین مهم است که در سیستم معاملاتی خود چه مواردی را قرار دادهاید و چه نکاتی به شما تأییدیههای ورود و خروج از پوزیشن را میدهد. در این مقاله به معرفی اجمالی سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا با تأکید بر آثار و نظرات سم سیدن میپردازیم.
برای آشنایی بیشتر مقاله پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ را مطالعه کنید.
آشنایی با سم سیدن
سم سیدن در ابتدا به عنوان منشی تلفنی در کارگزاریهای بورس آتی و کالای شیکاگو آمریکا کار میکرد. او پس از مدتی متوجه شد که معامله گران بزرگ چگونه به خرید و فروش میپردازند و معامله گران کوچک چگونه متحمل ضرر میشوند.
سیدن معتقد است که بازارهای مالی بر اساس توافق خریدار و فروشنده در نواحی گوناگونی حرکت میکنند که او به آنها میگفت نواحی "عرضه و تقاضا". هنگامی که نواحی عرضه ایجاد میشود، قیمت به سمت پایین حرکت میکند و هنگامی که قیمت به نواحی تقاضا برخورد میکند، رو به بالا میرود.
پس معامله گران باید به خوبی این نواحی را تشخیص دهند. نواحی عرضه و تقاضا همان نواحی هستند که بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و معامله گران حرفهای در آنها به خرید و فروش میپردازند. در مقابل اما دیگر فعالان بازارهای مالی در بین این دو ناحیه ترید میکنند و برای همین عموماً بازنده هستند.
سیدن معتقد بود که اندیکاتورها بعد از حرکات قیمت به ما سیگنالهای خرید و فروش میدهند و برای همین خیلی به آنها نمیتوان اعتماد کرد؛ چون سود کمی از طریق آنها نصیب ما میشود.
همچنین در مورد اخبار نیز میگوید که بزرگان بازار قبل از اخبار از آنها خبر دارند و خرید و فروش خود را انجام میدهند. پس همه چیز پس از حرکات قیمتی رخ میدهد.
حرکات قیمت ایده اصلی پرایس اکشن است و بنابراین باید حقایق بازار را از دل چارت بیرون کشید و به هیچ ابزار یا اخباری به جز نمودار قیمت نیاز نداریم. اگر چارت به نواحی عرضه رسید یعنی فضایی برای فروش ایجاد شده و اگر به نواحی تقاضا رسید یعنی وقت خرید است.
سیدن معتقد است که اکثر معامله گران به دلیل تصمیمات احساسی و بازی خوردن از بزرگان بازار سرمایه خود را از دست میدهند، چراکه هنگامی وارد معامله میشوند که قیمت، حرکت خود را کرده است و هنگامی از معاملات خود میخواهند خارج شوند که بزرگان بازار از آن سهم یا ارز خارج شدهاند.
ایده اصلی پرایس اکشن جلو بودن از روندهای بازگشتی و توجه به خرید و فروشهای بزرگ در بازار است. سم سیدن نظرات خود را در سال 2004 به جهان ارائه کرد و پس از او شاگردانش همچون ایف و آلفونسو به تکمیل و ایجاد سبکهای جدیدی مبنی بر آثار او پرداختند.
به عبارتی سم سیدن و دیگر متفکران پرایس اکشن معتقدند که باید احساسات بازار را دریافت اما منطقی تصمیم گرفت و با رصد بازی بزرگان و ناحیههایی که آنها به معامله و چرخش بازار میپردازند، تصمیم گرفت.
هم اکنون پرایس اکشن عرضه و تقاضا به عنوان یکی از مهمترین و پرکاربردترین سبکهای معاملاتی شناخته میشود که توسط معامله گران زیادی در بازارهای فارکس و کریپتو مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین در بازارهای مالی دیگر همچون بورس و کامودیتی نیز به آن توجه میشود.
سطوح عرضه و تقاضا
اگر با دانش تکنیکال کلاسیک بخواهیم به سطوح عرضه و تقاضا نگاه کنیم شبیه به این است که سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنیم. همانطور که در تکنیکال به ما گفته میشود، این سطوح همان سطوحی هستند که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد و تغییر روند و برگشت در آنها رخ میدهد.
بیشتر بخوانید:
مهم این است که تا چه اندازه قیمت به آن سطح واکنش نشان میدهد و از این جهت باید ببینیم تا چه اندازه سطح حمایت و مقاومت قوی است. با این حال برای سطح عرضه و تقاضا ویژگیهای دیگری نیز بر میشمارند که همین موارد میتواند در یک نمودار اعمال شود و بعد متوجه شویم که یک تریدر تکنیکال کلاسیک یک سطح را به عنوان مقاومت انتخاب کرده اما یک معاملهگر پرایس اکشن سطح دیگری را به عنوان سطح عرضه شناخته است.
معامله گران پرایس اکشن معتقدند که هنگامی سطح عرضه و تقاضا ایجاد میشود که یک کندل قوی در آن سطح زده شود. این کندل قوی نشانگر ورود خریدار یا فروشنده قوی در آن سطح است و بنابراین آن سطح به عنوان عرضه یا تقاضا شناخته میشود.
به تصویر زیر نگاه کنید:
همانطور که میبینید در این تصویر نواحی عرضه و تقاضا یا همان Supply and demand zone به شما نشان داده شده است. اگر دقت کنیم متوجه میشویم که وقتی این نواحی شکسته میشوند که یک کندل قوی از آنها عبور کند مثل هنگامی که ناحیه تقاضا شکسته شده و چند کندل قوی پشت سر هم تشکیل شدهاند.
همچنین پولبک به آن ناحیه را هم مشاهده میکنیم که کندلها نتوانستند از آن دوباره عبور کنند و تغییر ناحیه ایجاد شده است. یعنی همین منطقه تقاضا حالا دیگر تبدیل به یک ناحیه عرضه شده است و در ادامه میبینیم که قیمت به این ناحیه واکنش نشان داده است و نتوانسته از آن عبور کند.
اگر به ناحیه عرضه نیز دقت کنیم که در بالای تصویر نشان داده شده است میبینیم که هر بار قیمت به آن برخورد کرده با یک کندل بسیار قوی به سمت پایین کشیده شده است. این کندلهای قوی همان چیزی هستند که معامله گران پرایس اکشن بر روی آنها به شدت تأکید دارند و معتقدند که کار آنها را در شناسایی سطوح برگشتی قیمت با تکنیکالیستهای کلاسیک جدا میکند.
همچنین اگر دقت کنیم میبینیم که پرایس اکشن عرضه و تقاضا به دنبال شناسایی یک ناحیه عرضه و تقاضاست نه خطوط عرضه و تقاضا. بنابراین مشخص کردن یک قیمت واحد یا یک سطح باریک را قبول ندارند بلکه مهم ناحیه عرضه و تقاضاست. چون ممکن است هر بار قیمت به این نواحی برخورد کند و متفاوت عمل کند. بنابراین در باز کردن پوزیشن و بستن آن یا به عبارت سادهتر خرید و فروش باید به ناحیه عرضه و تقاضا توجه کرد.
بیشتر بخوانید:
البته سطوح در پرایس اکشن نیز مهم هستند و بسیاری از معامله گران آنها را به عنوان حمایت و مقاومتهای مهم میشناسند که در تایم فریمهای بالاتر قرار گرفتهاند و بنابراین ستاپ معاملاتی خود را بر اساس آنها قرار میدهند. بنابراین به عنوان یک معاملهگر پرایس اکشن باید به ناحیه و سطح توجه کنیم و در تایمهای متفاوت به نمودار بتوانیم نگاه کنیم تا این سطوح را بهتر بفهمیم.
نکته دیگر در مورد سطوح عرضه و تقاضا این است که شما میتوانید اعداد را گرد کنید. این موضوع باعث میشود که سطح عرضه یا تقاضایی که دارید نه تنها با استفاده از اعداد به دست آمده تکنیکالی معتبر باشد بلکه میتوان به سطوح روانی نیز رسید که با ترکیب این دو با یکدیگر به یک ناحیه یا سطح قوی عرضه و تقاضا میرسیم که میتواند در استراتژی معاملاتی مهم باشد.
کندل استیک در عرضه و تقاضا
گام بعدی برای معاملهگری در سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا استفاده از کندل استیک است. به طور کلی سبکهای پرایس اکشن به شدت برای الگوهای کندلی ارزش قائل هستند، زیرا الگوها میتوانند شرایط بازار و فضایی که در آن هستیم را به خوبی نشان دهند.
هر کندل نشانهای از وضعیت روز بازار و فضای احساسی و سنتیمنت بازار میتواند باشد. بنابراین لازم است تا به طور کامل کندلها را بشناسید و سپس الگوها را نیز یاد بگیرید.
برای آشنایی بیشتر مقاله نمودار کندل (candle) و هر آنچه درباره کندل باید بدانید را مطالعه کنید.
مبحث کندلها بسیار طولانی و مهم است و برای همین زمان زیادی میگیرد که بخواهیم همه آنها را در اینجا توضیح دهیم. برای کندلشناسی از جمله شناخت کندلهای دوجی نیاز به مطالعه و زمان است و میتوانید به مراجع گوناگون رجوع کنید. در تحلیل تکنیکال نیز این موارد آموزش داده میشود.
همچنین در مورد الگوهای قیمت و کندلها نیز بعضی موارد به صورت خاص در پرایس اکشن عرضه و تقاضا مورد تأکید قرار میگیرد همچون الگوی اینگالفینگ Engulfing و پین بار Pinbar که هر کدام یک نکته معاملاتی خاص در این روش هستند.
برای آشنایی بیشتر مقاله پینبار چیست؟ شناخت پترن یا الگوی پینبار را مطالعه کنید.
به طور کلی الگوهای کندلی از این جهت مهم هستند که میتوانند همان کندلهای قدرتمند و ورود بازیگران بزرگ به سهم یا ارز را به ما نشان دهند که بر مبنای آنها بتوانیم پوزیشنهای خود را مدیریت کنیم.
انواع سطوح عرضه و تقاضا در نمودار
اگر بخواهیم نمودار را نگاه کنیم با چند مدل وضعیت عرضه و تقاضا در چارت مواجه میشویم. هر نموداری دارای یک بیس Base یا شروع و منشأ حرکت است. سپس دچار یک رالی Rally یا حرکت پرشتاب به سمت بالا یا پایین است. همچنین در نمودار با ریزش قیمت Drop نیز مواجه هستیم.
حالا اگر بخواهیم این اصطلاحات را به اختصار بیان کنیم، به صورت زیر میشود:
R= Rally
D= Drop
B= Base
پس حرکات ما میتوانند ترکیبی از همین موارد باشد. به عنوان مثال یک حرکت صعودی داریم که از یک منشأ شروع میشود، سپس قیمت در یک نقطه استراحت میکند و دوباره حرکت میکند که به این مدل حرکت میگوییم: RBR
اگر به نمودارها نگاه کنیم، متوجه میشویم که بسیاری از آنها چنین آرایشهایی را پذیرفتهاند و در طول مسیر خود با موارد مشابهی برخورد کردهاند. اینها موارد تکرارشونده در نمودار هستند و میتوانند به خوبی به ما کمک کنند تا سیستم معاملاتی خود را بشناسیم.
پس بعد از اینکه شما الگوهای کندلی را شناختید باید آرایش عرضه و تقاضا را نیز در نمودار تشخیص دهید و بتوانید بر اساس آنها استراتژی معاملاتی داشته باشید.
مدیریت معامله در پرایس اکشن عرضه و تقاضا
در پرایس اکشن عرضه و تقاضا سیستمهای معاملاتی متفاوتی میتوان داشت، اما به طور کلی معاملهگران بر اساس الگوی کندلها و نواحی عرضه و تقاضا به معامله میپردازند.
نکته بعدی که باید در نظر گرفت مبحث تایم فریم است و معاملهگر باید انتخاب کند که بر اساس کدام تایم فریمها میخواهد پوزیشنهای خود را باز کند. همچنین باید نواحی را در یک تایم فریم بالاتر نیز بررسی کند، چراکه وقتی در ناحیه روزانه یک ناحیه به عنوان عرضه شناخته میشود، یعنی با یک ناحیه به شدت قوی رو به رو هستیم نسبت به زمانی که شما تایم فریم 4 ساعته را برای ترید کردن انتخاب میکنید.
بنابراین در هر تایم فریم باید به تایم فریم بالاتر نیز توجه کنید و نواحی را بر اساس آن مشخص کنید تا دچار اشتباه در معاملات نشوید. سپس باید به بررسی تأییدیههای پرایس اکشنی برسید و ببینید که از لحاظ کندل استیک چه پترنی Pattern ایجاد شده و به عنوان مثال آیا تأییدیههای لازم در ناحیه تقاضا برای ورود به معامله ایجاد شده است یا خیر؟
بیشتر بخوانید:
در صورتی که این ناحیه مورد تایید قرار گرفت باید به تنظیم نقطه ورود، خروج و حد ضرر خود بپردازید و بر اساس پلن معاملاتی که دارید در نقاط مختلف به حجم خود اضافه کنید یا از معامله خارج شوید. همچنین با تعیین ریسک به ریوارد و حد ضرر به مدیریت ریسک و سرمایه خود توجه کنید تا بتوانید معاملات خود را کاملاً در دست داشته باشید.
ویژگیهای معامله گران پرایس اکشن عرضه و تقاضا
معامله گران پرایس اکشن نیاز دارند تا خود را نسبت به آنچه خارج از چارت است بینیاز کنند و برای همین اگر میخواهید پرایس اکشن کار کنید باید توجه به چارت را در اولویت خود قرار دهید. البته بعضی از معامله گران این سبک به رویدادها و اخبار نیز توجه دارند.
دومین نکته عادت دادن چشم به دیدن نمودارهاست. برای این کار میتوانید در سایتهایی همچون تریدینگ ویو و دیگر سایتهای مرتبط با فارکس و بورس به تحلیلها توجه کنید، آنها را بخوانید و برای خودتان تمرینهای پرایس اکشنی طراحی کنید تا چشم شما به چارت عادت کند.
در پرایس اکشن عرضه و تقاضا چیزی که برای شما مهم است تشخیص درست و به موقع نواحی عرضه و تقاضاست و از این رو مهم است تا بتوانید به خوبی و سریع این کار را انجام دهید. این مهارت را به دست نمیآورید، مگر اینکه بتوانید به خوبی چارت را بشناسید و پس از مدتها تمرین شاید با یک نگاه تمرین به شناخت صحیح نواحی برسید.
نکته بعدی که معامله گران این سبک دارند، ژورنال نویسی از معاملاتشان است. برای اینکه معامله گران بتوانند به خوبی در این سبک به تبحر برسند باید بتوانند آنچه را در معاملاتشان میگذرد، ثبت و بررسی کنند. از این جهت ژورنال معاملاتی و نوشتن هر آنچه که در معاملات شما گذشته به خوبی میتواند چراغی باشد برای آیندهای که شما میخواهید در آن به درآمد خوبی برسید.
برای آشنایی بیشتر مقاله ژورنال معاملاتی چیست؟ را مطالعه کنید.
همچنین این دسته از معامله گران مدیریت ریسک و سرمایه بالایی دارند و از این رو میتوانند در معاملات خود دوام زیادی بیاورند و به تارگتهایی که میخواهند برسند. همیشه حد ضرر و مدیریت ریسک در این سبک مورد توجه است.
معامله گران پرایس اکشن بر چیزی که به شدت تأکید دارند، پایبندی به سبک معاملهگری و استراتژی آن است. به این دلیل که اگر شما به استراتژی خود پایبند نباشید، ممکن است دچار ضرر و زیانهای بسیار شوید. بنابراین اگر وارد این حوزه میشود، نظم و دقت در معاملهگری را فراموش نکنید.
جمعبندی
پرایس اکشن عرضه و تقاضا یکی از سبکهای تکنیکالی و از زیرشاخههای پرایس اکشن است. اگر به تحلیل تکنیکال علاقه دارید و در این میان نیز پرایس اکشن را ترجیح میدهید بهتر است با انواع این سبکها آشنا شوید و ببینید که کدام یک برای شما راحتتر است.
به طور کلی هیچ سبکی را نمیتوان سرآمد سایر سبکها دانست بلکه سبکها متناسب با شخصیت و روحیه افراد تغییر میکند. از این رو برای شما بهتر است که سبکهای معاملهگری را بشناسید و در انتها سبکی را که برای شما جذاب است و با آن میتوانید خوب ترید کنید را برگزینید.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا در سالهای اخیر تغییراتی داشته و معامله گران بزرگی نیز آمدهاند که توانستهاند موارد مختلفی را به آن اضافه کنند. بنابراین در صورتی که به این سبک علاقه دارید، میتوانید آموزش کامل آن را در آموزشگاهها یا از طریق فیلمهای آموزشی ببینید و سپس مراحل پیشرفته آن را نیز بگذرانید.
این نکته را در نظر داشته باشید که تبحر در ترید کردن و معاملهگری یک فرایند تدریجی است و هیچ کسی یک شبه و در یک زمان محدود نمیتواند به نقطه بسیار بالایی در این مهارت دست پیدا کند.
اگر که شما نیز میخواهید وارد دنیای معاملهگری در ارزهای دیجیتال، فارکس و بورس شوید باید در نظر داشته باشید که زمان زیادی برای یادگیری و مهارت صرف کنید تا به درآمد مناسب و سوددهی بالا برسید.
مرسی
عالی