آیا میدانید فرق بین سهام رشدی و سهام ارزشی چیست؟ با سرمایه گذاری ارزشی یا رشدی آشنایی دارید؟ انتخاب شما چیست و در کدام یک از این دو گروه سرمایهگذاری میکنید.
معمولا زمانی که صحبت از سرمایهگذاری میشود انتظار داریم که روی یک دارایی یا شیء ارزشمند سرمایهگذاری انجام شود. معمولا کمتر کسی پیدا میشود که تمایل داشته باشد، روی یک دارایی بیارزش سرمایهگذاری کند. در این مطلب قصد داریم که راجعبه سرمایهگذاری ارزشی صحبت کنیم و با داراییهای ارزشی آشنا شویم.
سرمایه گذاری ارزشی
سرمایه گذاری ارزشی (Value Investing) یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری است که در آن افراد بهدنبال سهمی هستند که دیگران به آن توجه چندانی ندارند و به بیان دیگر آن را دستکم گرفتهاند. درواقع در این استراتژی سرمایهگذارن بهدنبال سهمی هستند که پایینتر از ارزش ذاتی و واقعی خود در حال معامله است.

برای درک بهتر این موضوع سراغ مستطیل سبز میرویم. بسیاری از بازیکنان مطرحِ این روزها، زمانی تنها یک بازیکن ساده بودند که کسی آنها را نمی شناخت. این افراد توسط شخص یا گروهی شناسایی شده، تمرین میدیدند و سرانجام به یک بازیکن حرفهای تبدیل میشدند.
در واقع گروهی با شناسایی و سرمایهگذاری روی فرد مستعدی که توجهی به او نمیشد، چیز ارزشمندی که کسی به او توجه نمیکرد را شناسایی کرده و توانستند از او یک ستاره بسازند. بعد از چندسال این ستارهها که با مبلغ اندکی به یک باشگاه جذب شده بودند، حالا با مبلغی بسیار بالا به فروش میرسند. درواقع میتوان گفت که در این حالت شاهد یک نمونه سرمایه گذاری ارزشی هستیم.
چیزی ارزشمند، در زمان درست که کسی با آن آشنا نبوده شناسایی شده، روی آن سرمایهگذاری انجام گرفته و در آینده به فروش رسیده است.
این موضوع در بازارهای مالی هم صدق میکند. درواقع اگر خود را یک سرمایهگذار ارزشی میدانیم، باید بهدنبال خرید سهام شرکتهای ارزشمندی باشیم که قیمت فعلی آنها زیر ارزش ذاتیاشان است و در آنها با دید بلندمدت سرمایهگذاری کنیم.
مقالات پیشنهادی : سهام رشدی و سهام ارزشی چیست
بنجامین گراهام بنیانگذار مفهوم سرمایه گذاری ارزشی
مفهوم سرمایه گذاری ارزشی توسط بنجامین گراهام (Benjamin Graham) و دیوید داد (David Dodd)، در سال 1934 ایجاد شد.
بعد از آن این مفهوم بهوسیله کتاب سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) که در سال 1949 توسط بنجامین گراهام نوشته شده بود، به شهرت رسید. او معتقد است که در بازارهای مالی افراد بیش از اندازه به اخبار واکنش نشان میدهند. این امر باعث میشود که قیمت سهام شرکتهای موفق و ارزشمند نیز کاهش پیدا کند. در پی افت قیمتها، فرصت مناسبی برای خرید سهام شرکتهای ارزنده به قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی آنها ایجاد میشود.
وارن بافت (Warren Buffett) و کریستوفر اچ براون (Christopher H. Browne) نمونهای از سرمایهگذاران ارزشی بزرگ هستند که از قضا شاگردان بنجامین گراهام نیز بودند.
سرمایه گذاری ارزشی و چگونگی یافتن سهام ارزشمند
سرمایهگذاران ارزشی از معیارهای مختلفی برای یافتن ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای محاسبه ارزش ذاتی باید موارد زیادی را بررسی کنیم که در مقالات گذشته بهطور کامل در رابطه با آنها صحبت کردیم.
اما بهطور خلاصه میتوان گفت برای این کار ابتدا باید صورتهای مالی شرکتها را تجزیه و تحلیل کرد. موارد مهمی که هنگام تجزیه و تحلیل صورتها استفاده میشوند عبارتاست از، مطالعه عملکرد مالی و درآمدهای شرکت، بررسی جریان نقدی ورودی و خروجی، سودآوری و بررسی عواملی مثل نام تجاری شرکت، مدل کسب و کار آن، بازار هدف و مزیت رقابتی.
همچنین محاسبه نسبتهای مالی شرکتها که یکی از اصلیترین مباحث تحلیل بنیادی هستند، میتوانند در این راه کمکهای بسیاری به ما کنند.
پس از بررسی این آیتمها و محاسبه ارزش ذاتی سهم، قیمت فعلی را با ارزش ذاتی سهم مقایسه میکنیم، اگر قیمت فعلی نسبت به ارزش واقعی سهم پایینتر بود، خرید میکنیم.
چرا باید قیمت سهم پایینتر از ارزش ذاتی آن شود؟
عوامل متعددی وجود دارند که باعث افت قیمت سهم به زیر ارزش ذاتی خود میشوند. سوگیریهای شناختی مثل تازهگرایی و رفتار گلهای، چرخههای احساسی بازار و سرمایهگذاران مثل دوران رکود و ناامیدی، اخبار بد و گمنامی سهم از جمله دلایلی هستند که باعث نزول قیمت سهم میشوند.
تمامی موارد ذکر شده باعث میشود تا سرمایهگذاران در بازار منطقی فکر نکنند. همین موضوع ساده باعث نقض فرضیه بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) میشود.
در واقع هیچ بازار مالی وجود ندارد که کاملا کارا و شفاف باشد و همیشه عدهای زودتر از بقیه به اطلاعات دسترسی پیدا میکنند.
ویژگیهای سهامداران ارزشی!
1. ریسکگریزند
یعنی بهدنبال کسب سود هنگام خرید محصول هستند و نه در زمان فروش آن. آنها بر این باور هستند که خرید سهام در قیمت مناسب شانس کسب سود بیشتر را در هنگام فروش سهم فراهم میکند. در واقع سرمایهگذاران ارزشی یک حاشیه ایمنی برای خود در نظر میگیرند و مطابق با آن استراتژیهای سرمایهگذاری خود را طراحی میکنند.
مثلا ممکن است شخصی زمانی که قیمت سهم 0.75 ارزش واقعیاش است، به سهم جذب شود. اما سرمایهگذار ارزشی دیگر آن را گران بداند.
2. عدم اعتقاد به تئوری بازار کارا
سرمایهگذاران ارزشی به فرضیه بازار کارا اعتقاد ندارند. این فرضیه بیانگر این است که تاثیر همه اطلاعات در قیمت سهم منعکس شده است. اما سرمایهگذاران ارزشی نظری متفاوت دارند. همانطور که در بخش قبلی گفتیم، دلایل متعددی برای برابر نبودن قیمت فعلی سهم با ارزش واقعی آن وجود دارد.
در تابستان سال 1399 همه سرمایهگذاران چه ارزشی و جه رشدی این موضوع را به چشم خود دیدند. رفته رفته قیمت همه سهمها افزایش یافت؛ چه شرکتهایی با وضعیت بنیادی بد و چه خوب.
وجود سوگیریهای شناختی مختلف و تقلید از رفتار گلهای سایر سهامداران، باعث بوجود آمدن چنین شرایطی میشود. این موضوع نه تنها در بازار صعودی بلکه در بازار نزولی هم دیده میشود.
زمانی که بازار نزولی میشود و قیمتها در حال کم شدن است، بهترین فرصت برای سرمایهگذاران ارزشی است تا بتوانند سهامی ارزنده را با تخفیف بخرند. یعنی یک چیز ارزشمند را ارزان تر از ارزش واقعیاش خریداری کنند.
3. از سایرین تقلید نمیکنند
سرمایهگذاران ارزشی از رفتارهای دیگران تقلید نمیکنند، بهبیان دیگر وارد گله نمیشوند. زمانی که بازار خرید سهم داغ است، معمولا میفروشند یا نگهداری میکند و اگر قیمتها سقوط کند، معمولا خریدار هستند.
در سرمایه گذاری ارزشی، سرمایه گذاران تنها به ارزش ذاتی سهام اهمیت میدهند. در خاطرم است که در ریزش اخیر بورس یکی از دوستانم که درصد بالایی از سهام یک شرکت فولادی را داشت، بسیار خرسند بود. اگر با او صحبت میکردی از اینکه میتوانست در قیمت پایین تعداد سهم بیشتری خریداری کند بسیار رضایت داشت.
4. صبور و با پشتکار هستند
بررسی صورتهای مالی پروسهای طولانی است ولی ریسک سرمایهگذاری شما را بسیار کاهش میدهد.
در سرمایه گذاری ارزشی، سرمایهگذاران به شیوهای متفاوت از هم عمل میکنند و الزاما یک شیوه خاص برایش تعریف نشده است.
آنها معمولا منابع مالی، جریانهای نقدی ورودی و خروجی، پتانسیل رشد و سودآوری شرکتها، داراییها و بدهیهای شرکت را از تمامی جنبهها بررسی کرده و براساس شرایط سیاسی و اقتصادی کشورشان، سناریوهای مختلفی برای آینده شرکت طراحی میکنند.
سخن آخر در مورد سرمایه گذاری ارزشی
بهطور کلی سرمایه گذاری ارزشی، بهمعنی خرید سهام یک شرکت به قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی و نگهداری آن برای بلندمدت است. در واقع نکتهای که پشت مبحث سرمایه گذاری ارزشی نهفته است این است که اگر ارزش واقعی چیزی را بدانیم، هنگام خرید آن میتوان پول زیادی را پس انداز کرد. برای مثال هنگام خرید دو گوشی با امکانات یکسان با مارکهای متفاوت میتوان کاری مشابه تعریف بالا کرد. همانطور که میدانیم گوشیهای آیفون صرفا به خاطر برند خود قیمتهای بالایی نسبت به سایر گوشیها با امکانات مشابه دارند. مثلا اگر یک گوشی سامسونگ با امکانات مشابه یا حتی بیشتر بخریم، میتوانیم پول پسانداز کنیم.
سهام شرکتها نیز به همین شکل است، اگر ارزش واقعی آنها را بدانیم، دیگر سهام شرکتی که که فقط اسمش بزرگ شده را خریداری نمیکنیم و بهجای آن سهمی مناسب زیر ارزش ذاتی برای خرید انتخاب میکنیم.
توجه داشته باشید که از طریق سرمایه گذاری ارزشی یک شبِ به سودهای کلان نمیرسید؛ اما میتوان با اطمینان گفت که اگر انتخابهای مناسبی داشته باشید، ثروتمند خواهید شد.