در قسمت قبل اشاره کردیم که برای ارائه تحلیل بهتر باید علت حرکات قیمتی را دنبال کنیم تا معلول. و فهمیدیم که علت اصلی حرکات قیمتی، درواقع در تصمیم معاملهگران نهفته است. یک تحلیلگر حرفهای باید در روانشناسی بازار هم خوب باشد، تا بتواند اثرات تصمیم معاملهگران، در دستههای مختلف را نیز در نمودار ببیند. حال برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنیم ابتدا باید بفهمیم که این تصمیمات چگونه گرفته میشود تا بتوانیم روانشناسی بازار را نیز بهتر درک کنیم.
چگونه ما سود میبریم؟
مسلم است که سود با ورود ما به یک معامله و به دنبال آن، حرکت قیمت در جهت معامله ما ایجاد میشود. بهعنوان مثال در نمودار زیر اگر ما در نقطه A وارد معامله خرید شده باشیم و قیمت به دنبال آن افزایش داشته باشد، میتوانیم در نقطه B سود خود را برداشت کنیم. یا در حالت دوم وقتی در نقطه C وارد معامله فروش شده باشیم، بهدنبال کاهش قیمت تا نقطه D میتوانیم به سود برسیم.
در مثال فوق مشاهده کردیم که لازمه سود کردن فقط نقطه ورود به معامله نیست، بلکه مهم این است که بعد از ورود، قیمت در جهت معامله ما حرکت کند. لذا لازم داریم که تعریف سفارشات قیمت را نیز بشناسیم.
جریان سفارشات قیمت در معاملات خرید
حرکت صعودی قیمت از جریان سفارشهای صعودی در بازار ایجاد میشود. این جریان از تمایل خالص صعودی معاملهگرانی ایجاد میشود که به دلایل مختلف تصمیم به خرید گرفتهاند.
جریان سفارشات قیمت در معاملات فروش
حرکت نزولی و کاهش قیمت از جریان سفارشهای فروش در بازار ایجاد میشود. این جریان از تمایل خالص نزولی معاملهگرانی ایجاد میشود که به دلایل مختلف تصمیم به فروش گرفتهاند.
نکته: اگر جریان سفارشات بعد از نقطه ورود به معامله، هم جهت با معامله ما نباشد، ما سود نخواهیم کرد!
روانشناسی بازار
فرض کنید شما یک سهم را میخرید.
سوال: چه تضمینی وجود دارد که قیمت سهم بعد از خرید ما افزایش یابد؟ آیا ما بهعنوان یک معاملهگر میخریم چون ارزان است یا میفروشیم چون گران است؟ از کجا معلوم که بعد از خرید ما قیمت ارزانتر نشود؟
شاید پرسیدن همین سوالها در دل شما کلی استرس ایجاد کند. اما دقیقا همین احساسات معاملهگران (گروه C) هستند که باعث ایجاد جریانات قیمتی کوتاه مدت میشوند (یادآوری: جریانات قیمتی بلند مدت را معاملهگران گروه A ایجاد میکنند).
ما بهعنوان معاملهگر باید نقاطی از بازار وارد معامله خرید شویم که جریانات قیمتی بعد از ما خرید کنند. همچنین در مناطقی وارد معامله فروش شویم که بعد از ما سایرین نیز بفروشند. برای اینکار، تحلیلهای ما باید بر مناطق تجمع تصمیمگیری معاملهگران متمرکز شود.
بیشتر تماشا کنید. سعی کنید هرجا و هر موقعیتی از بازار را تحلیل نکیند تا درگیر احساسات در معامله و تحلیل خود نشوید!
روند تصمیمات معاملهگران در روانشناسی بازار چگونه است؟
گفتیم که علت اصلی حرکات قیمتی ناشی از تصمیمات انواع معاملهگران است. درصد زیادی از تصمیمات معاملهگران در بازار منشا احساسی و هیجانی دارد (90-80 درصد) و درصد کمی از آن نیز براساس شواهد منطقی و تحلیلی است (20-10 درصد). برای درک بهتر، روانشناسی معاملهگران در بازار را بهشکل نمودار زیر میتوان تعریف کرد، که باهم آن را مرحله به مرحله بررسی میکنیم.
فاز اول
معاملهگر با خوشبینی وارد بازار میشود و وقتی جریانات قیمتی در جهت خرید او حرکت میکند، بعد از مدتی سود کردن به ناحیه شوق میرسد. پس از آن قیمت همچنان بالا میرود و معاملهگر دچار احساس هیجان میشود.
در این مرحله معمولا معاملهگران طمعکار میشوند و حجم معاملات خود را افزایش میدهند تا سود بیشتری نیز ببرند. بعد از اینکه قیمت بازهم بالاتر میرود، معاملهگر به ناحیه رضایتمندی میرسد که دیگر من بهترین معاملهگر و یا تحلیلگر دنیا هستم.
در روانشناسی بازار اینناحیه ماکزیمم فشار روانی مثبت روی معاملهگر است. در این حالت هرچه بگویید که قیمتها ممکن است ریزش داشته باشد، او حرف شما را قبول نخواهد کرد!
فاز دوم
در این مرحله بعد از اینکه قیمت کمی افت میکند معاملهگر دچار کمی اضطراب میشود که شاید حرفهای بقیه درست باشد. اما به دلیل غالب بودن احساس هیجان بازهم این اضطراب خیلی بهچشم نمیآید. در این مواقع معاملهگر سعی میکند تا بهدنبال افرادی بگردد که تحلیل او را تائید میکنند.
با ادامه ریزش معاملهگر دچار ترس میشود و هنگامی که قیمت به محدوده خرید اولیه میرسد، دیگر دچار ناامیدی شده است. در این مرحله معمولا تحلیلگرانی که احساسی عمل میکنند، سعی دارند نمودار را طوری ببینند که میخواهند، و با اینکار چشم خود را روی واقعیت میبندند.
به عنوان مثال در این مرحله که قیمت به زمان قیمت اولیه ورود برگشته، تحلیل الگوی کف دوقلو ارائه میدهند. درصورتیکه هنوز کف دومی تشکیل نشده. این تحلیل توهمی بیش از خیالات تحلیلگر و معاملهگر نیست، که میخواهند الگو را پیشبینی کنند (به هیچ عنوان اینکار را انجام ندهید).
بعد از اینکه قیمت از کف قبلی نیز عبور کرد، معاملهگر وارد فاز وحشت میشود. اما چون از قیمت خرید خود فاصله زیادی ندارد، همچنان امید به برگشت جریانات قیمتی را دارد (امید به بازگشت، دشمن سرمایه شماست). در مرحله بعد و با ادامه ریزش، معاملهگر اصطلاحا تسلیم میشود زیرا قیمت از نقطه خرید او فاصله زیادی گرفته و او را متحمل ضررهای سنگینی نموده است. با ادامه ریزش دیگر وارد فاز دلسردی شده و معمولا بهخود میگویند که این وضعیت برای همه یکسان است. بعد از این مرحله، قیمت همچنان در آنناحیه باقی مانده و دیگر معاملهگر افسرده میشود چرا که سرمایهاش از بین رفته است و همه خیالاتی که داشته برعکسش اتفاق افتاده. در روانشناسی بازار، این قسمت اوج فشار روانی منفی بر روی معاملهگر است.
فاز سوم
در این فاز قیمت بعد از کفسازی دوباره به سمت بالا حرکت میکند. در ابتدای این دوران تمامی جریانات قیمتی صعودی از طرف معاملهگر بهعنوان یک پولبک موقتی شناخته میشود. این قضیه تا جایی ادامه دارد که معاملهگر وارد فاز امید شود. بعد از اینکه صعود قیمت همچنان ادامه پیدا میکند و از کف قبلی خود فاصله میگیرد، معاملهگر امید بیشتری به برگشت قیمت پیدا میکند و وارد فاز آسایش میشود. در این مرحله تا حدی ضررهای معاملهگر جبران شده و همچنان امیدوار است. معمولا در این مرحله معاملهگر میگوید پس از رسیدن قیمت به نقطه خرید قبلی خود، در اولین فرصت و بدون ضرر از معامله خارج میشوم.
این سیکل احساساتی بود که در دوران صعودی و نزولی و همچنین دوران برگشت قیمتی، تمامی معاملهگران ممکن است تجربه کنند. لازم به ذکر است که این احساسات را معمولا در گروه B و C میتوان مشاهده کرد. اما گروه معاملهگران A به دلیل اینکه پشتوانه قوی در بازار دارند معمولا در معاملات خود دچار این احساسات نمیشوند.
این نکات را در هیچ کتابی به شما نمیگویند:
ما میتوانیم از طریق تحلیلهایمان و باتوجه به روانشناسی بازار، نقاطی را تشخیص دهیم که گروه زیادی از معاملهگران در حالت فشار بیش از حد و احساسی قرار دارند و میتوانند جریانات قیمتی را در آن ناحیه از بازار ایجاد کنند.
بهعبارتی دیگر در زمان اوجگیری احساسات، تصمیمگیری و عمل انسان بهخاطر نیاز شدید به واکنش اضطراری، بسیار قابل پیشبینی است. این خصوصیتی است که ما بهدنبال آن هستیم. در این نقطه ما نمودار را تحلیل میکنیم و به دنبال یک ستاپ معاملاتی با ریسک به ریوارد مطلوب میگردیم تا بتوانیم از آن به نفع خود سود ببریم.
نکات مهم در زمان تحلیل
بازی واقعی معاملهگری باید بر تحلیل در مورد تصمیمگیری دیگر معاملهگران متمرکز باشد (روانشناسی بازار).
همواره هدفتان درک حرکات قیمت، از دید تصمیمها و عمل سایر معاملهگران باشد (درک بهتر موقعیت نمودار).
هدفتان تعیین محلی که تعداد زیادی از معاملهگران در تصمیمگیری هایشان اشتباه میکنند باشد(بهعنوان مثال ناحیه حمایت و مقاومت).
بعد از تحلیل و با درنظر گرفتن روانشناسی بازار، ستاپ معاملاتی را پیدا و باتوجه به جریانات قیمتی، حد ضرر و سود را مشخص کنید و تا آخرین لحظه نیز به تحلیل خود پایبند بمانید (داشتن ایمان به تحلیلی که میکنید بسیار مهم است و این موضوع نباید به تعصب تبدیل شود).
عجله نکنید!
فرصتهای معاملاتی مانند قطار هستند، هميشه يکیدیگر در حال آمدن است...
تاثیرگذاری گروههای مختلف معاملهگر در جریانات قیمتی
در قسمت قبل انواع گروههای معاملهگر در بازار را بهطور کامل توضیح دادیم. حال میخواهیم ببینیم که هریک از این گروهها چگونه در ایجاد جریانات قیمتی نقش خود را ایفا میکنند. برای اینکار قصد داریم مرحله به مرحله نقش هریک از این گروهها را در یک نمودار باهم بررسی کنیم.
مرحله اول
در نمودار فوق یک سیکل جریان قیمتی را مشاهده میکنیم که در آن، هم دوره صعودی بازار نشان داده شده و هم دوره نزولی. ابتدای شروع جریان حرکت صعودی، طبق آنچه که گفتیم توسط گروه A بهوجود میآید. این حرکت معمولا بهصورت سریع و بدون اصلاح انجام میشود. در این قسمت گروههای B و C اصلا خبری از شروع یک حرکت جدید و خریدهای سنگین گروه A ندارند.
مرحله دوم
بهعلت حجم بالای سرمایهای که گروه A در اختیار دارد، معمولا این گروه بین خریدهای خود کمی فاصله ایجاد میکنند تا واکنش بازار را به این افزایش قیمت بسنجند. بعد از کمی استراحت و اصلاح نمودار، مجددا گروه A در قیمت پایینتر وارد خرید شده و سعی میکنند که اینبار با حمایتهای سنگین خود و بازیگردانی سهم، سقف مقاومتی قبلی را که ایجاد کردهاند، بشکنند. در عکس بالا مشاهده میکنید که بعد از شکست مقاومت اول، این گروه B هستند که با دیدن علائم و تحلیل تکنیکال زودتر از سایر معاملهگران متوجه این جریان حرکتی جدید شدهاند و همراه با گروه A وارد خرید میشوند.
مرحله سوم
پس از اینکه گروه A و B موج صعودی دوم را ایجاد کردند، نوبت به گروه C میرسد که با افزایش بیشتر قیمت، تحریک شوند و به بازار ورود کنند. پس ببینید، قبل از اینکه گروه C وارد بازار شوند، گروههای قبلی(A و B) خریدهای خود را تکمیل کرده و در سود هستند. معمولا گروه C بهعلت عملکرد هیجانی که دارند، همیشه در انتهای موجها وارد بازار میشوند. لذا انتظار داریم که پس از آن بازار اصلاح کند. این اصلاح معمولا زیاد عمیق نیست و نهایتا تا سقف قبلی که اکنون خود بهعنوان یک سطح حمایتی شناخته میشود، ممکن است ادامه یابد.
اما از لحاظ روانشناسی بازار چه کسانی این اصلاح را ایجاد میکنند؟
پاسخ: گروه A و گروه B با فروش و سیو بخشی از سود بهصورت مشترک این موج را ایجاد میکنند. ضمن اینکه دستهای از معاملهگران گروه C نیز بهعلت اینکه تحمل دیدن ضرر را ندارند، سهم را با ضرر خارج میشوند و با فروش در ضرر به ایجاد این موج کمک میکنند.
نکته: در این موج اصلاحی دقت کنید که شروع کننده موج، ابتدا گروه A هستند. به دنبال آن گروه B نیز به تبعیت از گروه A وارد فروش میشوند و سیو سود میکنند. اما با ادامه ریزش این گروه C هستند که با فروش احساسی همانند دوره صعود قبلی، بازهم در انتهای موج وارد فروش میشوند.
این مسئله را شاید بارها شنیدید که معاملهگران آماتور میگویند: هرجا من میخرم قیمت میریزد و هرجا که من میفروشم دوباره نمودار قیمت صعودی میشود!
اکنون دیگر میدانیم که چه مسئلهای باعث ایجاد اینطرز فکر میشود. درواقع معاملهگرانی که این حرف را میزنند جز دسته معاملهگران گروه C هستند که در دام معاملهگران گروههای A و B قرار گرفتهاند.
مرحله چهارم
در این مرحله وقتی قیمت به محدوده حمایتی خوبی رسید، مجددا گروه A با خرید خود از قیمت حمایت کرده و باعث ایجاد جریان سفارشات خرید میشود. در این بین برخی معاملهگران گروه B نیز که عملکرد محدوده حمایتی را خوب میشناسند، مجددا همجهت با گروه A وارد معامله خرید میشوند.
این خریدها و حمایتها آنقدر ادامه پیدا میکند تا قیمت از مقاومت سقف قبلی، عبور کند. بعد از شکستن مقاومت بعدی، معمولا شدت رشد قیمت در این مرحله افزایش مییابد. با این صعود، اینبار افراد بیشتری از گروه C تحریک میشوند و از ترس جاماندن از بازار وارد معاملات خرید میشوند.
اما تا بهحال فکر کردید که در این بین چه کسانی درحال فروش سهم خود به گروه C هستند؟
وقتی گروه C در این مرحله با خریدهای هیجانی خود درحال افزایش قیمت هستند. این گروه A و B هستند که با فروش سهم خود در قیمتهای بالاتر، آنها را به گروه C میدهند. اگر میزان سرمایه جدید و تقاضا برای خرید سهم ادامه داشته باشد، گروه A نیز به عرضه سهم خود بهصورت قطرهچکانی ادامه خواهد داد و قیمت همچنان صعود خواهد کرد. این موج صعودی تا جایی ادامه پیدا میکند که ورود سرمایه از سمت گروه C کم شود و دیگر تقاضای کمتری برای خرید سهمهای گروه A وجود داشته باشد.
نکته: معمولا در انتهای این موج صعودی، خبرهای مثبت زیادی از سهم و همچنین شایعات و خبرهای دروغین در بازار بهگوش میرسد. اما این خبرهای مثبت همگی توسط رانت خبری گروه A از قبل سوخته و به اصطلاح میگویند که خبر پیشخور شده است!
مثال: نمونه بارز پیشخور شدن، خبر پاره کردن برجام توسط ترامپ در بهار سال 1397 و خبر اعمال تحریمهای جدید از پاییز 1397 بود. در این فاصله قیمت دلار رشد کرد و زمانیکه ترامپ میخواست تحریمهای جدید را در ابتدای پاییز 1397 امضا کند همه صحبت از رشد قیمت دلار میکردند، اما دیگر قیمت دلار صعودش را کرده بود و توسط گروههای A و B به اصطلاح پیشخور شده بود!
جمعبندی
تا اینجای نمودار با چگونگی ایجاد جریان قیمتی صعودی آشنا شدیم و فهمیدیم که سهم انواع معاملهگران در شکلگیری این امواج به چهشکل است. به یاد داشته باشید که روانشناسی بازار در معاملهگری، یک عامل مهم و تاثیرگذار در نتیجه تحلیلها و معاملات شماست!
در قسمت بعد از چگونگی ایجاد بازار نزولی و سهم هریک از گروههای معاملهگر میگوییم و میبینید که هیجانات و احساسات چقدر در روانشناسی بازار موثر هستند. اگر ما این هیجانات رو بهخوبی بشناسیم و تحلیل رفتاری هریک را بدانیم، میتوانیم تحلیلگر و معاملهگر بهتری باشیم.
لینک سریهای قبلی آشنایی با تحلیل تکنیکال:
Page [tcb_pagination_current_page] of [tcb_pagination_total_pages]
اگر سوالی دارید در زیر همین مقاله طرح کنید حتما به آن پاسخ خواهم داد.
درصورت مفید بودن مطلب فوق لطفا آنرا با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
با سلام و احترام و تشکر بابت مطالب خوب و ارزنده ای که می نویسید.
اگر شخصی اندکی تحلیل تکنیکال یاد داشته باشد می داند که، معمولاً مقاومت شکسته شده، نقش عوض می کند و تبدیل به حمایت می شود. سوالی که برای من مطرح است اینکه با وجود این مساله، قاعدتاً گروه A نباید در این حمایت ها اقدام به خرید نماید!! به دلیل اینکه این مساله، تقریباً برای فعالین بازار واضح است. به نظر می رسد گروه A باید رفتار پیچیده تری داشته باشد!!
سلام دوست عزیز این تنها یک مثال بود برای اینکه با نحوه عملکرد انواع گروه های معامله گران در بازارهای مالی آشنا بشید. وگرنه شما درست میگید و گاهی ممکنه بازار پیچیده تر از این حالت معمول باشه. حتی ما هم اشاره کردم که گاهی برای اینکه گروه A بتونه خریدش رو تکمیل کنه، در بازار وارد معاملات فروش میشه تا قیمت رو کننرل کنه و مانع از بالارفتنش بشه! بهرحال مهمترین مسئله این هست که ما به عنوان یک تحلیل گر یا معامله گر بتونیم این رفتارها رو دست بشناسیم و با درک بهتر از محیط پیرامونمون تحلیل و… ادامه مطلب »
ممنون بابت اموزش های عالی فقط کاش از بخش اول تا اخرش ب صورت پی دی اف میذاشتید تا دانلود کنیم واسه چاپ کردن چون رو کاغذ چشم اذیت نمیشه ولی موبایل مانیتور چشم ها اذیت میشه
سلام
چشم انشاالله بعد از تکمیل مطالب این کار رو انجام میدیم
سلام این آموزشهای عمومی بسیار جالبند، هر چی بیشتر میخونم بهتر میفهمم تو بازار بورس چه خبره، و البته ترسم بیشتر میشه چون بازیگردانها کارشونو خوب بلدن؛ ما فقط باید یاد بگیریم چطور موج سواری کنیم، اما در کل مسئول ایجاد تغییرات روند گروه A هستند.
بله کاملا درست هست. درواقع اگر شما بدونید در کجای مارکت قرار دارید پس همه احتمالات ممکن را در نظر میگیرید و در اینصورت همیشه بهترین نتیجه را خواهید داشت. البته در بورس ایران اگر دیدتون رو بلند مدت کنید جای نگرانی زیادی وجود ندارد. اما مسئله اینجاست که وقتی ما وارد بازارهای مالی میشیم، ریسک کردن رو هم باهاش انتخاب کردیم. پس بهتره با آموزش بیشتر و بهتر این ریسک رو کاهش بدیم.
ممنون از آموزشهای عمومی
چه جالب…مطالب مفیدی گذاشتید.ممنون.ما تازه واردها که از بورس سر درنمیاریم اینارو باید دنبال کنیم.
سلام خوشحالم که مورد توجه شما قرار گرفت