از تحلیل تکنیکال چه میدانید؟ شاید برای شما هم سوال باشد که چگونه باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم و از آن در جهت معاملههای خود استفاده کنیم؟ معاملهگران زیادی در بازارهای مالی وجود دارند که هر کدام سبک تحلیلی متفاوتی را ارائه میدهند. تحلیل تکنیکال کلاسیک، هارمونیک، پرایساکشن، الیوت، نئوویو کندل استیک و... همگی سبکهای تحلیلی منحصربهفردی هستند. اگر بخواهید همه سبکها را باهم دنبال کنید، شاید کمی گیج شوید.
ولی من به شما میگویم قبل از اینکه هر سبک تحلیلی را یاد بگیرید، باید یکسری مفاهیم اولیه را بهعنوان پیشنیاز بیاموزید که در تمامی سبکهای تحلیلی به آنها نیازدارید.
نکته: از آنجایی که تمامی مفاهیم تحلیل تکنیکال را نمیتوانیم در قالب یک مقاله شرح دهیم (کیفیت انتقال مطلب پایین میآید)، پس سعی میکنیم با سری مقالات آموزشی خودآموز تحلیل تکنیکال در هر بخش موضوعات مختلف را باهم به جلو ببریم.
پس از خواندن سری کامل این مجموعه مقالات شما تمامی پیشنیازهای آموزشی یک سبک تحلیلی مورد نظرتان را خواهید آموخت.
انواع تحلیل
قبل از هرچیزی باید به درک بهتری از مفهوم تحلیل برسیم. همانطور که گفته شد وقتی بهعنوان یک فرد مبتدی وارد بازارهای مالی میشویم با دنیایی از اطلاعات و نمودارها و قیمتهای مختلف برخورد میکنیم که در نگاه اول شاید بسیار پیچیده و نامفهوم بنظر برسند. بهطور کلی ما دو نوع تحلیل داریم:
- تحلیل فاندامنتال (بنیادی)
- تحلیل تکنیکال
تعریف تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و دیگر متغیرهای مربوط به یک دارایی است که باعث میشود ما بتوانیم ارزش حقیقی فعلی و احتمالی آن دارایی در آینده را با استفاده پارامترهای اقتصادی تعیین کنیم. در این مقاله ما به این قسمت کاری نداریم اگر مایلید با مبحث جذاب تحلیل بنیادی بیشتر آشنا شوید، مقاله تحلیل بنیادی به زبان ساده را مطالعه کنید.
تعریف تحلیل تکنیکال
تاریخ بهوجود آمدن تحلیل تکنیکال به حدود سه قرن قبل برمیگردد. استفاده از مولفههای تحلیل تکنیکال را میتوان در نوشتههای قرن 17 و 18 نیز مشاهده کرد.
درواقع تحلیل تکنیکال هنر مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات و سایر متغیرها در یک دارایی، برای تشخیص قیمت آن در آینده نزدیک/دور است. بعضا دیده شده که تحلیل تکنیکال را بهعنوان پیشگویی تعبیر میکنند که این کاملا اشتباه است.
کارشناس هواشناسی: "فردا تهران بارانی است". درواقع شاید ما به این نکته توجه نکرده باشیم که پشت این جمله، کلی علم و محاسبه و کار تخصصی پنهان است. بهعبارت دیگر کارشناس هواشناسی، فردا را پیشگویی نمیکند. بلکه با هنر مطالعه و بررسی متغیرهای گذشته به صورت کاملا علمی، هوا را در روزهای آینده پیشبینی میکند؛ که این دو باهم بسیار متفاوت هستند.
برای همه ما پیش آمده که بعضی وقتها هم میشود که برعکس اعلام هواشناسی، فردا هوا آفتابی میشود. آیا این قضیه علم هواشناسی را زیر سوال میبرد؟
خیر. تحلیل تکنیکال نیز به همین شکل است. ممکن است تحلیلگر در محاسبات خود دچار خطا و یا اشتباه شود، اما این قضیه باعث نمیشود که ماهیت تحلیل تکنیکال زیر سوال برود.
همواره بهیاد داشته باشید که بازار قسم نخورده تا تحلیل شما را عمل کند!
درواقع وقتی مردم سهمی را میخرند و یا میفروشند، این خرید و فروشها در نمودار قیمتی آثاری را بهجا میگذارند. یک تحلیلگر با هنر تحلیل تکنیکال میتواند این آمار را در گذشته تجزیه و تحلیل کند، تا با استفاده از آنها بتواند قیمت را در آینده نزدیک/دور پیشبینی کند.
تحلیل بر اساس جنس دارایی
برای آنکه بتوانیم تحلیلگر خوبی باشیم، از همین اول باید یاد بگیریم که هر دارایی را با توجه به جنس خودش باید تحلیل کنیم. این مورد را در هیچ کتاب آموزش تحلیلی به شما نمیگویند.
یک مثال: نمودار زیر را تحلیل کنید:
- قیمت همچنان ریزشی است
- قیمت همچنان صعودی است
جواب:
بعضی از تحلیلگران ممکن است گزینه اول را انتخاب کنند و عدهای هم گزینه دوم.
شاید یکم عجیب باشد، اما یک تحلیگر تکنیکال با تجربه نمیتواند نمودار فوق را تحلیل کند. زیرا اصلا جنس نمودار را نمیشناسد.
درست است که هنر تحلیل تکنیکال بر روی اعداد و ارقام تمرکز دارد اما برای اینکه تحلیلگر بهتری باشیم، جنس دارایی را نیز باید در تحلیل درنظر بگیریم. بهعبارتی دیگر شما نمیتوانید همانطور که نمودار یک ارز دیجیتال را تحلیل میکنید، به همان روش نمودار دلار/ریال و یا نمودار قیمت پیاز را نیز تحلیل کنید. زیرا جنس و ماهیت اینها باهم فرق میکند. پس نوع مولفههایی که برای تجزیه و تحلیل درنظر میگیریم نیز باید فرق کند و نگاه ما به نمودار باید متناسب با جنس دارایی باشد.
به عنوان مثال مولفههایی که برای هواشناسی هوای ایران درنظر میگیرند با هواشناسی کره مریخ قطعا متفاوت است. و ما نمیتوانیم با مولفههای یکسان با کره زمین، هوای فردای مریخ را نیز بررسی کنیم.
حرکات قیمتی (روند قیمتی) در تحلیل تکنیکال
وقتی به یک نمودار قیمتی نگاه میکنیم اولین نکاتی که در نگاه اول جلب توجه میکند این است که:
- تاریخچه قیمت در یک نمودار از مجموعهای از حرکات قیمتی تشکیل شده است.
- گاهی حرکات قیمت صعودی و گاهی نزولی هستند.
- این حرکات صعودی و نزولی با یک سری حرکات خنثی (افقی) به هم وصل شدهاند.
انواع روند از لحاظ زمانی
همیشه در نمودارهای قیمتی ما دو مولفه را باهم درنظر میگیریم که این دو مولفه متشکل از قیمت و زمان هستند. تا اینجا انواع روند را از نظر قیمتی بررسی کردیم. اما روندها جدا از اینکه صعودی و یا نزولی و یا خنثی باشند، دارای مولفه زمان نیز هستند. از اینرو روند را از لحاظ زمانی به سه دسته زیر تقسیمبندی میکنند:
- روند کوتاه مدت
- روند میان مدت
- روند بلند مدت
از این رو تحلیلگران با ترکیب مولفههای قیمتی و زمانی میگویند، فلان سهم در روند صعودی میانمدت است و یا فلان سهم در روند نزولی بلندمدت قرار دارد.
حرکات قیمتی صرفهنظر از جهت حرکت، به دو شکل ایجاد میشوند و ما میتوانیم از این دو روش به حقیقت پشت پرده قیمتها پیببریم.
قیمت همه چیز را نشان میدهد
همواره به یاد داشته باشیم که هرگونه تغییرات قیمتی که در نمودار میبینیم، ناشی از تصمیمات هیجانی ناشی از عرضه و تقاضای معاملهگران دیگر شکل میگیرد. این تصمیمات باعث تغییر قیمت و در نهایت ایجاد حرکات قیمتی میشود. اما همانگونه که هر علتی از یک یا چند معلول تشکیل شده، پس این حرکات قیمتی قبل از تغییر نشانههایی را از خود به جای میگذارند. برای همین یک ضربالمثل معروف در دنیای تحلیل تکنیکال وجود دارد که میگوید " نمودار هیچوقت به ما دروغ نمیگوید! ".
تاریخ مجددا در نمودار تکرار میشود
معمولا قیمت در طول روندهای مختلف حرکت میکند و روندهای گذشته را تکرار میکند. طبیعت روند قیمت به همین گونه است که تمایل به تکرار دارد. براساس روانشناسی بازار، احساساتی مثل ترس و هیجان همواره در چرخههای قیمتی گذشته باعث تکرار روندهای گشته میشود که در نمودار به یک شکل است.
در گذر زمان، اهالی بازار در نتیجه احساساتی چون طمع، ترس، نادانی و امید، اساسا کنشها و واکنشهای مشابهی داشتهاند. به همین دلیل است که الگوها و ساختارهای عددی بر طبق یک مبنای ثابتی تکرار میشوند.
بهعنوان مثال حرکات قیمتی در بیتکوین در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷ تکرار شده یک صعود بزرگ و بعد چند سال اصلاح و دوباره مجددا تاریخ تکرار شده است.
انواع نمودار قیمتی
بهطور کلی در تحلیل تکنیکال، سه نوع نمودار برای نشان دادن قیمت وجود دارد
نمودار خطی
تقریبا همه با با این نوع نمودار آشنا هستیم. اگر قیمتهای یک دارایی را هر روز یادداشت کنیم و آنها را بهصورت یک نقطه روی کاغذ درنظر بگیریم و در انتها این نقطهها را بههم متصل کنیم، یک نمودار خطی رسم کردهایم.
نمودار شمعی (کندل)
این نوع نمودار معروفترین و پرکاربردترین نوع نمودار در دنیای تحلیل تکنیکال محسوب میشود. کندلها بازههای زمانی خاصی هستند که به ما اطلاعات قیمتی را در نمودار نشان میدهند. بهعنوان مثال کندل روزانه اطلاعات یک روز یک سهم را به ما نشان میدهد و کندل یکساعته، اطلاعات قیمتی در بازه یکساعته.
برای اینکه بدانیم نمودارهای شمعی چگونه ایجاد میشوند، آنها را بیشتر بررسی میکنیم
درواقع اگر معاملات یک سهم در روز را درنظر بگیریم چهار نوع قیمت را میتوانیم بدست آوریم:
Open: همان قیمت ابتدای شروع کندل است. (O)
Close: همان قیمت پایانی کندل است. (C)
High: بیشترین قیمت معامله شده در یک کندل. (H)
Low: کمترین قیمت معامله شده در یک کندل. (L)
وقتی این اطلاعات را به شکل فوق در کنار هم قرار دهیم میتوانیم یک کندل (شمع) را به شکل فوق ایجاد کنیم. رنگ کندل به ما جهت حرکت را نشان میدهد. به عبارت دیگر شما با رنگ کندلها میتوانید بفهمید که قیمت در آن بازه زمانی کاهش داشته و یا افزایش.
رنگ در کندلها برای راحتی دید بصری لحاظ میشود. بدیهی است که، حتی اگر کندلها رنگ هم نداشته باشند، شما میتوانید با مقایسه قیمت شروع و قیمت پایانی جهت حرکت قیمت را متوجه شوید. بهاین ترتیب که اگر قیمت ابتدایی از قیمت پایانی کندل کمتر باشد، یعنی قیمت در آن بازه زمانی افزایش داشته و همینطور برعکس. وقتی قیمت ابتدایی کندل از قیمت پایانی آن بیشتر باشد، یعنی قیمت در آن بازه زمانی کاهش یافته است.
میله و یا شدو (Shadow):
اگر در عکس قبلی مشاهده کنید، میتوانید در قسمت ابتدا و انتهای کندل شدو (میله) را ببینید. میله به این معنی است که قیمت در آن بازه زمانی تا آنجا نیز نفوذ کرده اما در انتها تنوانسته قیمت را حفظ کند و در آخر کمی برگشته. به عنوان مثال در یک سهم قیمت در ابتدا از 300 تومان شروع و به قیمت 200 تومان نیز کاهش مییابد. اما در آن قیمت خریداران زیادی وجود داشتند که باعث شدند در انتهای روز قیمت پایانی در 250 تومان بسته شود. پس به این ترتیب کندل تشکیل شده، از سمت پایین به اندازه 50 تومان میله یا شدو خواهد داشت. این کندل در نمایش به شکل کندل شماره 1 در عکس زیر خواهد بود.
انواع اشکال مختلف کندلها:
همانطور که در عکس زیر مشاهده میکنید. کندلها از لحاظ قرارگیری محل بدنه کندل و میله میتوانند به اشکال مختلف در نمودار خود را نشان دهند.
بهعنوان مثال شکل شماره 1 یعنی قیمت از یک سمتی با قدرت شروع و در پایان روز دچار نوسان شده است، که در نتیجه این نوسانات آخر روز میله یا شدو در انتهای کندل را بوجود آورده.
در شکل شماره 3 و 4 نیز وجود میله در ابتدا و انتهای کندل است. به این معنی که هم در ابتدای شروع کندل و هم در تایم پایانی، بازار دارای نوسان قیمتی بوده است. در شکل 5 و 6 نیز نشان میدهد که بازار در ابتدا و هم در انتها دارای نوسان بوده، که این امر باعث بهوجود آمدن میله هم در ابتدا و هم در انتهای کندل شده است. لازم به ذکر است که کندل ها نیز میتوانند بدون میله نیز شکل بگیرند که میتوانید در شکلهای 7 و 8 مشاهده کنید.
کندلهای دوجی
در کندلهایی که از دوطرف دارای میله هستند اگر میزان نوسانات بازار شدت یابد، طول میله نسبت به بدنه کندل میتواند بیشتر شود. بهطوری که، قیمت شروع و پایانی کندل به هم خیلی نزدیک و یا حتی کاملا بر هم منطبق شوند. به این نوع کندلها در بازار به اصطلاح کندل دوجی میگویند. این نوع کندلها نشان دهنده این است که عرضه و تقاضا در قیمت، قدرت برابر دارند و بازار به اصطلاح در آن تایم خنثی است.
شکل کندلهای دوجی میتواند در ابتدا و یا انتها و یا در وسط کندل بهوجود بیاید و حتی طول میله آن نیز میتواند کوتاه و یا بلند باشد. در شکل زیر میتوانید انواع کندلهای دوجی را مشاهده کنید.
نمودارهای میلهای
این نمودارها نیز همانند کندلها تشکیل میشوند اما نحوه نمایش دادن آنها کمی متفاوت است.شما میتوانید نحوه نمایش کندلهای میلهای را در شکل زیر مشاهده کنید.
در عکس فوق میتوانید کاربرد نمودارهای میلهای را در نمودارها ببینید. همانطور که مشخص است، میله نیز همانند کندل دو حالت صعودی و نزولی دارد. تفاوت این دو حالت، در محل باز شدن و بسته شدن است. در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده.
نکته اینکه چون همیشه نمودارهای قیمتی از سمت چپ به راست نمایش داده میشوند، پس طبیعی است که همیشه میله افقی سمت چپ به ما قیمت ابتدایی را نشان میدهند و میله افقی سمت راست نیز قیمت پایانی را نشان میدهند. به این ترتیب در نمودار میلهای نیز برای تشخیص صعودی و یا نزولی بودن میله به رنگ نیازی نداریم.
درواقع انواع نمودارهای دیگری نیز در سایتهای مختلف نیز نظیر نمودارهای حجمی و نقطهای و ...وجود دارند. اما بیشترین مورد استفاده نمودارها برای تحلیل تکنیکال از همین سه مورد ذکر شده استفاده میکنند. لذا در این سری از مقالات از توضیح نمودارهای شکل دیگر پرهیز میکنیم.
خطوط روند
خوب تا اینجا با نحوه حرکات قیمتی و انواع نحوه نمایش قیمت بر روی نمودارها، آشنا شدیم. اگر کندلهای قیمت در یک حرکت قیمتی را پشت سر هم در نمودارها نگاه کنیم، میتوانیم در برخی مواقع با کشیدن یک خط حرکات قیمتی را به هم وصل کنیم. این خط که حرکات قیمتی را به هم وصل میکند و جهت قیمت را بهما نشان میدهد، خط روند میگویند.
خط روند رایجترین ابزار تحلیل تکنیکال است، که روند جهت کلی و سمت و سوی قیمت را به ما نشان میدهد. با توجه به ماهیت نمودارهای قیمتی، ما دو نوع خط روند داریم:
- خط روند صعودی
- خط روند نزولی
خط روند صعودی
همانطور که از اسمش مشخص است، روند صعودی قیمت تمایل به تقویت و بالا رفتن دارد. یکروند رو به رشد یک خط با شیب مثبت است که از وصل کردن پایینترین قیمت در حداقل دو و یا چند کندل بهدست می آید.
در روندهای صعودی پایینترین قیمت در نقطه اول همواره باید از پایینترین قیمت در نقطه دوم، پایین تر باشد تا شیبخط مثبت شود. روندهای صعودی نقش حمایت را ایفا میکنند و این موضوع را نشان میدهند که با بالا رفتن قیمت، تقاضای خالص افزایش مییابد. بدین ترتیب سهم رشد میکند.
نکته اول: تا زمانی که قیمت سهم بالای خط روند حرکت کند روند مثبت، محکم و بدون تغییر باقی میماند (تا زمانیکه قیمت به داخل خط نفوذ کند).
نکته دوم: هرچه تعداد برخوردهای قیمت به خط روند بیشتر باشد و همچنین فواصل برخورد نیز یکنواختتر باشد، خط روند دارای اعتبار بیشتری خواهد بود (حداقل دو برخورد لازم است).
نکته سوم: در خط روند صعودی همواره، کفهای قیمتی جدید از کف قبلی بالاتر خواهد بود.
خط روند نزولی
روند نزولی یا کاهشی نیز همانطور که اسمش پیداست، درنتیجه پایین آمدن قیمتها از نقاط بالایی به صورت پیدرپی به وجود میآید. خط روند نزولی یک حرکت قیمتی رو به کاهش با شیب منفی است که از وصل کردن بالاترین قیمت در حداقل دو و یا چند کندل بهدست میآید. یعنی دقیقا برعکس خط روند صعودی، اینبار خط روند نزولی را در بالای قیمت رسم میکنیم.
نکته اول: تا زمانی که قیمت سهم زیر خط روند حرکت کند روند نزولی، محکم و بدون تغییر باقی میماند (تا زمانیکه قیمت به داخل خط نفوذ کند).
نکته دوم: هرچه تعداد برخوردهای قیمت به خط روند بیشتر باشد و همچنین فواصل برخورد نیز یکنواختتر باشد، خط روند دارای اعتبار بیشتری خواهد بود (حداقل دو برخورد لازم است).
نکته سوم: در خط روند نزولی همواره، سقف قیمتی جدید از سقفهای قبلی کمتر خواهد بود.
چگونه خطوط روند را رسم کنیم؟
اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است که به آن اشاره کردیم. بهعبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود.
خطوط روند ترسیم شده در دورههای زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به صورت پلهای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. در هر تایمفریمی (بازه زمانی) که به نمودار نگاه میکنیم، به اندازه همان تایمفریم از نمودار توقع داشته باشیم. مثلا وقتی خط روند صعودی در تایم 5دقیقه شکست، انتظار اینکه قیمت سهم تا هفته آینده یکسره نزولی باشد را نداشته باشیم. در جلوتر این موضوع را بیشتر میشکافیم و همبستگی بین تایمفریمها را بیشتر شرح میدهیم.
همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمعهای قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمعهای قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا اینگونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود.
سوال: کدامیک از خطوط روند در نمودار زیر صحیح است؟
- خط روند سبز
- خط روند بنفش
- خط روند زرد
- خط رند قرمز
جواب:
تمامی خطوط روند فوق دارای اعتبار هستند. و همگی صحیح هستند. نکتهای که در این سوال وجود دارد این است که وقتی یک خط روند نزولی شکست، همواره یک روند صعودی آغاز نمیشود! ممکن است مثل نمودار فوق زاویه روند نزولی تغییر کند و روند نزولی دیگری شکل بگیرد. این مسئله به ما نشان میدهد که نزول اصلی این نمودار در تایم دیگری در حال اتفاق افتادن است. در این حالت ما باید تایمفریم نمودار خود را بزرگتر کنیم و مجددا خطوط روند را رسم کنیم.
در مثال فوق تایم فریم روزانه بود. پس باید تایم فریم را به هفتگی و یا ماهانه تغییر داده و خط روند جدید رسم کنیم.
جمع بندی
تا اینجای کار با نحوه کار حرکات قیمتی و تشکیل روندهای قیمتی صعودی، نزولی، خنثی در بازههای زمانی مختلف و همچنین خطوط روند صعوی و نزولی آشنا شدیم. لازم به ذکر است همانطور که قدیمیها میگفتند "کار نیکو از پر کردن است"، در هنر تحلیل تکنیکال نیز شما نیاز به تمرین مداوم دارید تا مطالبی را که آموختهاید، بهتر درک کنید. در قسمتهای بعدی بیشتر مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال را پیش میبریم و با کانال های قیمتی و خطوط حمایت و مقاومت و همچنین الگوهای قیمتی مختلف برای تحلیل تکنیکال آشنا میشویم.
اگر سوالی دارید در زیر همین مقاله طرح کنید حتما به آن پاسخ خواهم داد.
درصورت مفید بودن مطلب فوق لطفا آنرا با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
با سلام واحترام این مبحث که عنوان میشه در برخورد چهارم قیمت با خط روند حالا صعودی یا نزولی احتمال شکست اون خط روند خیلی خیلی زیاده . مبحث درستی هست یا خیر؟ اگر بله لطفا”
با سلام و احترام.
موردی که شما میفرمایید بیشتر برای نواحی حمایتی یا مقاومتی استاتیک (خطوط غیر مورب) مورد استفاده قرار میگیرد و بصورت کلی با هر برخورد به ناحیه از قدرت بازدارندگی آن ناحیه کاسته میشود. دیدگاه به این صورت است که تا برخورد سوم ما امید به بازگشت قیمت و عدم شکست سطح داریم و از برخورد چهارم دیگر به برگشت قیمت فکر نمیکنیم و منتظر شکست ناحیه خواهیم بود.
سلام
ببخشید چه چیزی پشت این جریان هست که میگند اگر قیمت به خط روندصعودی رسید و واکنش داد بخریم و مفهوم و علت این موضوع چیست در واقع منظورم اینکه روانشناسی این خط حمایتی چیه چرا باید خریدارن بخرند در اونجا چه اتفاقی اون پشت در حال رخ دادن هست
سلام، تو علم روانشناسی چنین بیان میشه که آدمها بهطور عادی بهدنبال پیدا کردن الگو تو هر چیزی هستند و تو ذهنشون دوست دارن دنبال روابط و الگو بگردن و براساس اون عمل کنن. برای همین تحلیل تکنیکال شکل گرفته
مثلا وقتی یک بار قیمت به یک سطح رسیده و گروهی تصمیم گرفتن که سهم رو بفروشن. سایر سهامداران ممکن هست فکر کنن در اون قیمت اتفاق خاصی افتاده یا قیمت سهم به ارزش ذاتی خودش نزدیک شده، بخاطر همین میفروشند
سلام
با تشکر فراوان از زحمات ارزشمندتون یک سوال داشتم
الگوی toweezer bottom چطور شکل میگیره؟؟؟؟؟
خیلی ممنونم ولی فکر میکنم میخواستید جواب سوال دیگه ای رو بدید
سلام بله من عذر میخوام . اول منظورتون رو اول اشتباه متوجه شدم. این الگو یک الگوی بازگشتی حذف هست و در آخر یک روند نزولی تشکیل میشه باز زود شدن روند بشه. ساختار کلی او نهم به این صورت که کندل نزولی تشکیل میشه و بعد از اون یک کندل دیگه با ساختار صعودی تشکیل میشه و انتهای هر دو کندل توی سطح قرار می گیرند. این الگو معمولاً وقتی شکل میگیره که به یک سطح تقاضای قوی می رسیم. سطوح تقاضا همون سطوح حمایتی هستند و اجازه نمیدن قیمت پایین بره به خاطر همین هر موقع قیمت پایین… ادامه مطلب »
باعرض سلام. برای اینکه یک روندصعودی شود بایددره هاوقله های بالاتر تشکیل شود. ایااین دره ها مینیوربایدباشد یاماژور؟ ممنون
سلام روندها معمولاً از اتصال پیوت های ماژور رسم میشن.
سلام
بسیار خوب بود
اما من نمیدونم این خط روند رو در کجا باید رسم کنم
لطفا پاسخ بدین??
سلام این آموزش چند بخش دارد که در ادامه بخش های بعدی به این موضوع هم اشاره شده.
سلام جناب بهایی پور. وقت بخیر. اسم نرم افزاری که در تحلیلهاتون استفاده میکنید و صاویر تحلیلها رو قرار دادید چیست؟
سلام
tradingview.com