ریسک چیست؟ و چه تعریف از آن در ذهن دارید؟ تفسیر ریسک به چه معناست؟ اگر در مرحله آموزش بورس هستید بهتر است این مقاله را مطالعه کنید. بسیاری از مردم درک درستی از این کمله در بازار سرمایه، بازارهای مالی و بطور کل در زندگی ندارند. این حرف را با اطمینان میگویم. منظورم چیست!
اگر به شما بگویم دمای هوای امروز 62 درجه فارنهایت است، چه حسی پیدا میکنید؟ آیا روز گرمی است؟ آیا روز سردی است؟
آیا هوای 17 درجه سانتیگراد، درک خوبی از شرایط آب و هوا به در شما نمی دهد؟
ما سانتیگراد را بهتر میفهمیم تا فارنهایت را. به همین ترتیب مردم بازدهی را بهتر میفهمند تا ریسک را. چرا؟ الان میگویم.
ریسک چیست؟
بسیاری از مردم ریسک را معادل واژه خطر میگیرند. اما این دو واژه با هم تفاوتی بنیادین دارند. برای همین فعالان بازار، Risk را ترجمه نمیکنند و همین کلمه را عینا به زبان فارسی وارد کردهاند.
خطر چیست؟ خطر احتمال رخداد پدیدهای است که یک سوی آن خسران است و سوی دیگرش سلامت. مثلا شیر خطرناک است. یا شما را میخورد یا نه.
اما این کلمه از یک وجه زیان و یک وجه سود تشکیل میشود. سرمایهگذاری ریسک دارد. یا ضرر میکنید یا به سود خوبی میرسید.
این که وارد قفس شیر بشوید، ریسکپذیری نیست. خطرپذیری است. اما اگر شیر در قفس خوابیده و یک تکه الماس کنار دستش افتاده است، این که برای برداشتن الماس وارد قفس شیر بشوید، Risk است.
مقالات پیشنهادی : معامله یا ترید در بازارهای مالی
بازی با دم شیر، یا به مرگ منتهی میشود یا به هیچ. اما برداشتن الماس از کنار دست شیر یا به مرگ منتهی میشود یا به ثروت.
خطر غیرعقلانی است، ریسک مدیریتشده کاملا منطقی و عقلانی.
تعریف رسمی ریسک
تعریف رسمی ریسک (Risk) سرمایهگذاری را اینطور ارائه میدهیم: «احتمال اختلاف بازدهی واقعی یک سرمایهگذاری نسبت به بازدهی مورد انتظار سرمایهگذار.»
این حرف یعنی چی؟ یعنی اگر با انتظار سود 20 درصد وارد یک بازار شوید، اما سود 18 یا 22 درصد بگیرید، به اندازه همین دامنه نوسان، ریسک کردهاید.
مثلا فرض کنید سرمایهگذاری مورد نظر شما در سه سال متوالی بازدهیهای 18، 20 و 22 درصد داشته است. برای محاسبه بازدهی میانگین، کافی است اعداد 0.18، 0.2 و 0.22 را با هم جمع و بر سه تقسیم کنیم تا بازدهی میانگین بهدست بیاید. جواب این محاسبات برابر است با سود 20 درصد.
بده بستان ریسک و ریوارد
فرض کنید 100 میلیون تومان پول اضافه دارید. چند گزینه سرمایهگذاری به شما پیشنهاد میشود:
- بانک با سود 18 درصد.
- صندوق با درآمد ثابت با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
چیزی که در اینجا دیده نمیشود، ریسک است. بیشتر مردم با دیدن این اعداد میگویند که چرا باید پولم را در بورس بگذارم، وقتی میتوانم آن را بدم به یک کاسب و از او ماهانه 3.4 درصد سود بیزحمت بگیرم. (توجه کنید که 1.034 به توان 12، برابر میشود با 1.5، یعنی ماهانه 3.4 درصد سود معادل است با سود 50 درصد سالانه.)
اگر فکر میکنید این بازدهی بدون نوسان بسیار جذاب است، احتمالا باید بار دیگر در مورد Risk فکر کنید.
مقالات پیشنهادی : طرح پانزی چیست؟ توهم یک شبه پولدار شدن
5 مرحله در محاسبه ریسک
محاسبه ریسک کمی دشوار است. اما اگر دقت کنید، مرحله به مرحله به شما میگویم که باید چهکار کنید.
- قدم اول: بازدهی هر سال را از بازدهی میانگین کم کنید.
برای مثال ما، به اعداد 0.02-، 0 و 0.02+ میرسیم.
- قدم دوم: حاصل مرحله قبلی را به توان 2 برسانید. (توان دوم یک عدد منفی، عددی است مثبت.)
حاصل برای مثال برابر است با 0.0004، 0 و 0.0004.
- قدم سوم: اعداد مرحله قبل را با هم جمع کنید.
جواب مساوی میشود با 0.0008.
- قدم چهارم: جواب مرحله سوم را بر «تعداد سالها منهای یک» تقسیم کنید.
0.0008 تقسیم بر 2 میشود 0.0004.
- قدم پنجم: از جواب مرحله قبل، جزر بگیرید.
جزر مرحله قبل مساوی میشود با 0.02 یا 2 درصد.
تفسیر ریسک
در اینجا تفسیر ریسک بسیار ساده است. داریم میگوییم سرمایهگذاری مورد نظر شما 20 درصد سود احتمالی دارد، اما ممکن است 2 درصد بیشتر یا کمتر بگیرید. این همان صورت مسئله است. یک سال سود 18 و سال دیگر سود 22 درصد محقق شده است.
اما همیشه کار به همین سادگی نیست.
(توجه کنید برای محاسبه بازدهی و Risk به دادههای بیشتری نیاز داریم. مثلا خوب است که در یک مثال واقعی بازدهی ماهانه سرمایهگذاری به مدت ده سال محاسبه شود. ما برای سادگی با 3 عدد کار میکنیم. اما میدانیم که کار ما از نظر آماری نادرست است و صرفا جنبه آموزشی دارد.)
بار دیگر، تفسیر ریسک
سه دارایی را تصور کنید که چنین بازدهیهایی را محقق کردهاند.
صندوق اول: 18، 20 و 22 درصد. (درآمد ثابت با میانگین بازدهی 20 درصد)
صندوق دوم: 40، 10- و 50 درصد. (در سهام با بازدهی میانگین 26 درصد)
صندوق سوم 90-، 2 و 1000 درصد. (جسورانه با میانگین بازدهی 304 درصد)
مراحلی که گفتیم را طی میکنیم تا به درصد ریسک برای هر سه صندوق برسیم:
صندوق اول: 0.02.
صندوق دوم: 0.32.
صندوق سوم: 6.04.
این اعداد را با بازدهی داراییها مقایسه کنید.
در صندوق اول شما به امید بازدهی 20 درصد به میدان میآیید و با سودی بین 18 تا 22 درصد بار خود را میبندید. این تغییر کوچک در بازدهی نه شما را بهشدت ناراحت میکند و نه عمیقا خوشحال. این یعنی عدد 0.02 برای ریسک.
در صندوق دوم، به دنبال بازدهی 26 درصد هستید، یعنی اگر سود 26% بگیرید، نه چندان خوشحال میشوید و نه اندوهگین. اما به احتمال زیاد بازدهی شما چیزی بین 58 درصد سود و 6 درصد ضرر خواهد بود. ریسک 32درصد چنین حسی دارد.
اما برای صندوق سوم، با 100 میلیون تومان به این صندوق وارد شدهاید. یکباره 90 درصد از دارایی خود را از دست دادهاید. از این بدتر نمیشود. یا شاید با 100 میلیون آمدهاید و حالا به یک میلیارد تومان رسیدهاید. باورکردنی نیست! فکر میکنید این صندوق سال دیگر چقدر سود بدهد؟ هیچکس نمیداند. شاید پولتان تقریبا از بین برود، شاید با پول پراید بتوانید تویوتا بخرید!
و باز هم تعبیر ریسک
یکبار دیگر به داستان ابتدای این مقاله باز گردیم. 4 انتخاب در مقابل ما قرار دارد.
- بانک با سود 18 درصد.
- صندوق درآمد ثابت با سود 20 درصد.
- صندوق سهامی با سود انتظاری 40 درصد.
- سود ربوی 50 درصد.
وقتی به امید سود 18 درصد پول خود را در بانک میگذارید، قطعا به این سود میرسید. (به شرط آن که پول خود را در بانک امنی گذاشته باشید.) توقع ندارید سر سال 16 یا 20 درصد سود بگیرید.
صندوق درآمد ثابت به شما اندکی سود بیشتر میدهد. به همین میزان ریسکهای بیشتری نیز متوجه شما است. هرچند هنوز ریسک این سرمایه گذاری پایین است.
توقع خود از سود را دو برابر میکنید و به بورس میآیید. حالا دارید Risk میپذیرید. شاید هم ضرر کنید.
پول خود را به یک نفر اجاره میدهید. ریسک این کار از همه داراییهای دیگر بیشتر است. شاید او پول شما رو بخورد، شاید فوت کند و نتوانید به سادگی اصل پول خود را زنده کنید. شاید...
سهمی زیانده که امسال سود شناسایی میکند، میتواند بازدهی بالایی داشته باشد. اما ریسکش هم بیشتر است. شاید شما یکی از ده نماد پرتفوی خود را به این سهم اختصاص بدهید. بازدهی انتظاری شما کم میشود، اما ریسک سرمایهگذاری نیز پایین میآید.
فکر میکنم حالا متوجه شدهاید که ریسک و بازده، دو کفه از یک ترازو هستند. اگر بازدهی بیشتر میخواهید، باید Risk بیشتری را بپذیرید.
مقالات پیشنهادی : روانشناسی ضرر و زیان
توازن ریسک و بازده
اگر بخواهید بازدهی پرتفوی خود را بالا ببرید، الزاما ریسک خود را هم بالا میبرید. اما اینطور نیست که همیشه ریسک بالا، به سود بالا منجر شود. داراییهای پررسیک با بازدهی کم بهسادگی قابل تصور هستند.
از طرف دیگر با کاهش بازدهی میتوانید ریسک را کم کنید، اما اینطور نیست که هر اقدامی برای کاهش آن، به کاهش بازدهی منجر شود. برای مثال با اوراق اختیار فروش میتوانید Risk را کاهش دهید، اما در بازدهی انتظاری خود تعدیلی نداشته باشید.
خیلیجالبوآموزنده،برایمنبود!ممنونم
خوشحالیم که این مقاله برای شما مفید واقع شده.
مثل همیشه عالی بود