سقف دوقلو و کف دوقلو! آیا در رابطه با الگوهای سقف دوقلو و کف دوقلو چیزی شنیدهاید؟ بهنظر شما استفاده از این استراتژی در معاملاتمان کاری منطقی است؟
از اولین مفاهیمی که بعد از ورود به دنیای آموزش تحلیل تکنیکال با آن آشنا میشوید، الگوهای کلاسیک هستد.
الگوهای کلاسیک، انواع مختلفی دارند که الگوهای کف دوقلو و سقف دوقلو، یکی از پرکاربردترینِ آنها هستند. معمولا بعد از آشنایی با کندلها، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی، نوبت به الگوهای کلاسیک میرسد.
الگوهای کف دوقلو و سقف دوقلو از جمله الگوهایی هستند که به ما هشدار میدهند روند غالب در حال تغییر است. به این الگوها، الگوهای بازگشتی (Reversal Pattern) هم گفته میشود.
در این مقاله قصد داریم در رابطه با الگوهای سقف دوقلو و کف دوقلو صحبت کنیم و استراتژی معاملاتی کلاسیکِ رایج در آن را توضیح دهیم. سپس این الگوها را بهینه کنیم.
مقالات پیشنهادی : تله خرسی (Bear Trap) چیست؟ 3 دلیل مهم که باید بدانید!
الگوهای بازگشتی
الگوهای بازگشتی گروهی از الگوها هستند که براساس رفتار قیمت و الگوی قیمتی حاصل از آن، به ما هشدار تغییر روند میدهند. این الگوها به ما میگویند که احتمالا روند فعلی رو به پایان است وقیمت روند جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
از زمانهای دور، تحلیلگران تکنیکال از این الگوها برای بررسی حرکات فعلی و پیشبینی حرکات آتی در معاملاتشان استفاده میکردند و با استفاده از آن به سودهای خوبی هم میرسیدند. تا اینکه این بازار گستردهتر شد و افراد بیشتری با این الگوها آشنا شدند. حالا دیگر گروهی از تحلیلگران معتقد هستند که الگوهایی مثل کف دوقلو و سقف دوقلو منسوخ شده و دیگر کارایی ندارد. اما بهشخصه با این مورد مخالف هستم و بر این باورم که اگر این الگو در جای درست و با نشانههای قدرتمند ظاهر شود، میتواند بسیار کاربردی باشد.
در این مقاله قصد داریم ابتدا با هر دو نوع الگو، یعنی کف دوقلو و سقف دوقلو آشنا شویم و سپس استراتژی معاملاتی رایج در آنها را بررسی کرده و بهینه کنیم.
الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو (Double Bottom) یکی از الگوهای بازگشتی قوی است که در انتهای یک روند نزولی ایجاد میشود و ساختاری شبیه به حرف W انگلیسی دارد. در واقع این الگو نوید دهنده پایان افت قیمتی و شروع احتمالی یک روند رو به بالا است. این الگو با زبان بدنِ خود به ما میگوید که قدرت و شتاب (مومنتوم) روند قبلی در حال تغییر است.
روانشناسی الگوی کف دوقلو
یکی از دلایل ایجاد این ساختار را میتوان به عملکرد حقوقیها نسبت داد. معمولا حقوقیها برای جلوگیری از ریزش بیشتر سهم، در یک ناحیه خریدهای حجیمی انجام میدهند و بهدنبال افزایش تقاضا، قیمت بالا میرود. اما این بالا رفتن موقتی است؛ معمولا در ناحیه خط گردن، حقوقیها سهام خود را عرضه میکنند تا با ایجاد ترس در سهامداران، قیمت را تا ناحیه قبلی پایین برده تا بتوانند سهم را در قیمتهای پایین، جمعآوری کنند. البته همیشه اینگونه نیست و احتمال دارد علت تشکیل این الگو، افرادی باشند که از قبل سهم را خریدهاند و در ضرر هستند، به همین علت با بالا آمدن قیمت، این افراد فرصتی برای خروج پیدا میکنند. بعد از اینکه این افراد مقدار سهم مورد نظر خود را خریداری کردند، میزان عرضه کم میشود و قیمت به سمت بالا حرکت میکند.
حالا دوباره به سطح خط گردن میرسیم، اگر در این ناحیه افزایش محسوسی در حجم معاملات داشته باشیم و این ناحیه با کندلهای پرقدرت شکسته شود، میتوان وارد یک موقعیت معاملاتی خرید شد چون به احتمال بالا، روند نزولی رو به پایان است.
ویژگیهای الگوی کف دوقلو
برای پیدا کردن ساختار کف دوقلو، ابتدا باید در انتهای یک روند نزولی، بهدنبال دو کف ماژور همسطح یا همتراز باشیم. اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا هر دو کفِ همسطح، کف دوقلو میسازند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت خیر. برای اینکه بگوییم یک کف دوقلو داریم باید ویژگیهای خاصی را در الگو ببینیم.
یکی از نکاتی که هنگام معامله از طریق الگوهای تکنیکالی حتما باید به آن توجه کرد، ویژگیهای الگو است. ما نمیتوانیم هر دو کف متوالی روی نمودار را بهعنوان کف دوقلو در نظر بگیریم و ساختار ما باید ویژگیهای خاصی داشته باشد.
مقالات پیشنهادی : صنعت پتروشیمی، تحلیل و چشمانداز تا سال 1404
ویژگیهای خاص ساختاری الگوی کف دوقلو
- دو منطقه آبی رنگ در تصویر بالا، کفها یا همان درههای الگوی ما را تشکیل میدهند. فاصله بین کفها تا خط گردن (NL)، باید با هم برابر باشند. البته تفاوت 2 الی نهایتا 5 درصدی بین ارتفاع درهها، اهمیت چندانی ندارد.
- هرچه فاصله بین دو کف بیشتر باشد، اعتبار الگو بالاتر خواهد بود. معمولا فاصله زمانی بین دو تا 8 هفته، فاصلهای مطلوب است.
- فاصله عمودی کفها تا خط گردن نباید کمتر از 10 درصد باشد. هرچه فاصله بیشتر باشد، احتمالا الگوی بهتری خواهیم داشت.
- ارتفاع الگوی کف دوقلو معمولا بین 20 تا 25 درصد روند نزولی پیش از خود است.
- معمولا در ناحیه کف اول حجم معاملات زیاد میشود، زیرا حقوقیها، نهادهای مالی و حتی نهنگهای بازار، زودتر از بقیه وارد سهم یا دارایی میشوند.
البته به این مورد در بازارهایی که به یک هسته معاملاتی واحد وصل نیستند، نمیتوان وزن زیادی داد؛ چون حجم معاملات در تمامی صرافیها و بروکرها یکسان نیست.
- زمانی میتوانیم بگوییم الگوی کف دوقلو داریم که قیمت از سطح خط گردن بالاتر رفته و بالای آن تثبیت شود. در این حالت میتوان گفت که الگوی کف دوقلو تشکیل شده است.
استراتژی معاملاتی رایج در الگوی کف دو قلو
زمانی که خط گردن (NL) شکسته و قیمت بالای آن سطح تثبیت شد، میتوانیم برای گرفتن موقعیت خرید، اقدام کنیم. در شکل بالا محل ورود برای باز کردن یک موقعیت خرید را با T نشان دادیم.
هدف قیمتی ما (Target Price)، به اندازه فاصله کفها تا خط گردن است. یعنی بعد از شکست خط گردن قیمت به اندازه H، فاصله کفها تا خط گردن بالا خواهد رفت.
حد ضرر (Stop Loss) نیز کمی پایینتر از کف دوم در نظر گرفته میشود.
بررسی مرحله به مرحله یک مثال
در تصویر بالا ابتدا دنبال دو کف همترازدر انتهای یک روند نزولی میگردیم. در انتهای موج X تا A، دو کف همتراز پیدا میکنیم؛ کف اول A و کف دوم C.
سطح B خط گردن ما در نظر گرفته میشود، چون قیمت به آن سطح واکنش نشان داده، پس فعلا نقش یک سطح مقاومتی را ایفا میکند.
همانطور که میبینیم در مثال بالا این سطح مقاومتی شکسته شده و قیمت بالای آن تثبیت کرده است. در این حالت میتوانیم در کندلی که با فلش بنفش مشخص شده، موقعیت خرید بگیریم.
- در این حالت حد ضرر ما کمی پایینتر از کف C در نظر گرفته میشود.
- فراموش نکنید که باید بررسی کنیم که آیا طول موجها، ارتفاع آنها و فاصله زمانی، با شرایطی که بالاتر گفتیم همخوانی دارد یا خیر. در این مثال: فاصله بین دو کف برابر با 24 روز است.
ارتفاع کفها تا خط گردن، 23 درصد ارتفاع روند نزولی قبلی است. (این مقدار را با رسم فیبوناچی اصلاحی از نقطه X به A محاسبه میکنیم.)
- هدف قیمتی ما به اندازه ارتفاع کفها تا خط گردن است.
همانطور که میبینید قیمت بعد از شکست خط گردن تا هدف قیمتی مشخص شده بالا رفته، کمی در آن ناحیه و تا سطح مقاومتی قبلی بالا رفته است.
مقالات پیشنهادی : پینبار چیست؟ شناخت پترن یا الگوی پینبار
کندلهای سازنده کف دوقلو و قدرت روند
در تصویر زیر به کندلهای تشکیل شده در کف الگوها و روند حرکتی بعد از آن دقت کنید:
بررسی کف دوقلو در تصویر A
در تصویر A یک الگوی کف دوقلو با دو کف منحنی مشاهده میکنید. در این تصویر کفها با سرعت کمتر و با تعداد کندلهای بیشتری شکل گرفتهاند. حتی اگر به تایم فریمهای کوچکتر مراجعه کنیم، میبینیم که در داخل همین الگو، کف دوقلوهای ریزتری هم تشکیل شده. اگر مطابق با استراتژی که ذکر شد پیش برویم قیمت باید به اندازه فاصله کفها تا خط گردن افزایش پیدا میکرد، اما این اتفاق نیفتاده است.
بررسی کف دوقلو در تصویر B
حالا به تصویر B نگاه کنید. تعداد کندلهایی که کفها را تشکیل دادهاند کم هستند. در کف اول کندلهایی با دنباله میبینیم، هر چه این دنبالهها طولانیتر باشند، نشان دهنده قدرت بیشتر سطح حمایتی در طرد کردن قیمت هستند. یعنی در آن محدوده تقاضا بالا است و تا کمی قیمت پایین میآید، خریداران دست به کار میشوند.
هر چهقدر دنباله کندلها در کفها بلندتر باشد، احتمال اینکه الگو بهترعمل کند، بیشتر است.
اگر به ادامه حرکت توجه کنیم، میبینیم در حالتی که قیمت در کفها حالتی منحنی بسازد، امکان اینکه به هدف قیمتی مورد نظر برسیم کمتر است؛ مانند شکل A.
بررسی حرکت قیمت در الگوی کف دوقلو (تصاویر A و B)
اما زمانی که تعداد کندلها کم باشد و دنباله بلندی داشته باشند، قیمت با سرعت و قدرت بیشتری حرکت خواهد کرد. همانطور که در شکل B میبینید. قیمت به هدف قیمتی تعیین شده رسیده و حتی از آن بالاتر هم رفته است.
اعتبار این الگوها در تایمفریمهایی مثل هفتگی و روزانه بالا است البته در دورههای زمانی کوتاهتر نیز دیده میشوند ولی اعتبار چندانی ندارند.
نکته دیگری که باید به آن توجه کنید، فاصله زمانی میان کفها و درهها است. هرچه فاصله زمانی بین دو دره بیشتر باشد، احتمال موفقیت الگو بیشتر میشود. بنابراین، بهتر است هنگام تجزیه و تحلیل بازارها برای این الگوی خاص، از بازههای زمانی روزانه یا هفتگی استفاده کنید.
نقض الگوی کف دوقلو
تا الان با نمونههایی از الگوی کف دوقلو آشنا شدیم. اما این الگو همیشه آنطور که میخواهیم عمل نمیکند. به تصویر زیر دقت کنید:
در نمودار بالا یک الگوی کف دوقلو با کندلهایی با سایههای باند تشکیل شده و تمام ویژگیهای یک الگوی کف دوقلوی مناسب را داشته است.
قیمت از خط گردن عبور کرده، بالای آن تثبیت شده، اما نتوانسته به هدف قیمتی خود برسد و بعد از کمی بازی بالای خط گردن، آن را شکسته و به سمت پایین حرکت کرده است. حتی قیمت به پایینِ حد ضرر ما نیز رسیده است.
در این استراتژی یک باگ (ایراد) بزرگ وجود دارد و آن هم محل در نظر گرفتن حدضرر یا همان stop loss است.
نکته دیگری که در این استراتژی به آن توجه چندانی نشده است، میزان ریسک به ریوارد است، که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
مقالات پیشنهادی : نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نقاط ضعف الگوی کف دوقلو
دو مشکل بزرگ در این الگو وجود دارد که باعث بهخطر افتادن سرمایه ما میشود که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
هنگامی که میخواهیم یک موقعیت معاملاتی بگیریم، مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که میزان ریسک به ریوارد ما چهقدر است. یعنی طی این معامله، نسبت سودی که بهدست میآوریم به ضرر احتمالی ما چهقدر است؟
همانطور که دیدیم در این استراتژی حد ضرر ما زیر آخرین کف در نظر گرفته میشود و هدف قیمتی (حد سود) ما نیز به اندازه ارتفاع کف تا خط گردن است. یعنی میزان ضرر و سود احتمالی ما در نقطهای که وارد موقعیت خرید میشویم، با هم برابر است.
در حالی که عقل حکم میکند در چنین معاملهای با این میزان ریسک وارد نشویم. هر چه میزان سود احتمالی نسبت به ضرر احتمالی ما بیشتر باشد، ورود به معامله منطقیتر میشود.
مشکل دوم مربوط به زمان ورود به معامله است. این استراتژی ما را دیر وارد معامله میکند. یعنی چیزی حدود نصف سود از دست میرود و ما تازه وارد معامله میشویم.
اما میتوان این مشکل را با کمی چکشکاری حل کرد، پس با ما همراه باشید.
بهینهسازی معامله در الگوی کف دوقلو
در تصویر زیر همان نمودار اول مقاله را در تایمفریم یکساعته میبینیم. در این استراتژی برای گرفتن موقعیت معاملاتی، به محض تشخیص دادن کفها، برای موج bc یک خط روند رسم میکنیم.
اگر این خط روند با قدرت شکسته شد و قیمت بالای آن تثبیت کرد، میتوان یک موقعیت خرید گرفت. در این حالت حدضرر ما کمی پایینتر از آخرین کفِ قبل از فلش بنفش است و هدف قیمتی ما کمی پایینتر از خط گردن است.
وقتی به هدف قیمتی اول رسیدیم از کل معامله خارج میشویم و زمانی که از شکست خط گردن مطمئن شدیم، میتوانیم دوباره موقعیت معاملاتی بگیریم و هدف قیمتی ما به اندازه فاصله کفها تا خط گردن است. با استفاده از این استراتژی هم ریسک خود را مدیریت میکنیم و هم سود بیشتری از بازار کسب میکنیم.
الگوی سقف دوقلو
سقف دوقلو هم مثل الگوی کف دوقلو، یک الگوی معکوس کننده روند است که معمولا در سقفهای سالیانه و بعد از یک روند صعودی طولانی دیده میشود. همانطور که در شکل زیر میبینید، این الگو ساختاری شبیه به حرف M دارد. در واقع همان کف دوقلوی برعکس شده است و باید ویژگیهایی که در الگوی کف دوقلو ذکر کردیم را داشته باشد.
در انتهای روندهای صعودی باید بهدنبال دو سقف ماژور همسطح یا همتراز باشیم.
استراتژی معاملاتی رایج در الگوی سقف دوقلو
زمانی که خط گردن (NL) شکسته و قیمت زیر آن سطح تثبیت شد، میتوانیم برای گرفتن موقعیت خرید، اقدام کنیم. در شکل بالا محل ورود به موقعیت معاملاتی را با حرف T نشان دادهایم.
هدف قیمتی ما (Target Price)، به اندازه فاصله سقفها تا خط گردن است. یعنی بعد از شکست خط گردن، قیمت به اندازه فاصله سقف تا خط گردن (H) ریزش خواهد کرد.
حد ضرر (Stop Loss)، کمی بالاتر از سقف دوم در نظر گرفته میشود.
در تصویر زیر، الگوی سقف دوقلو را در انتهای یک روند صعودی میبینیم. همانطور که مشخص است، قیمت بعد از شکستن خط گردن، به اندازه فاصله بین سقفها تا خط گردن، پایین آمده است.
اما همانطور که در الگوی قبلی گفتیم، ریسک به ریوارد در این استراتژی بالا است و همانگونه که استراتژی معاملاتی در الگوی قبل را بهینه کردیم، میتوانیم این را هم بهینه کنیم.
مقالات پیشنهادی : صنایع فعال در بورس ایران
بهینهسازی استراتژی معاملاتی سقف دوقلو
نمودار قبل را در یک تایمفریم پایینتر میبینیم، برای آخرین موج صعودی یک خط روند میکشیم. زمانی که خط روند شکسته شد، موقعیت فروش میگیریم یا اگر در سهمی بودیم از آن خارج میشویم.
هدف قیمتی اول ما کمی بالاتر از خط گردن میشود، در این منطقه بهطور کامل از معامله خارج میشویم. حد ضرر را کمی بالاتر از قله در نظر میگیریم.
اگر خط گردن پرقدرت شکسته شود، دوباره یک موقعیت فروش میگیریم و هدف قیمتی ما به اندازه فاصله سقفها تا خط گردن میشود.
در این حالت حدضرر خود را حرکت میدهیم و کمی بالای خط گردن میگذاریم.
چرایی شکلگیری الگوی سقف دوقلو
زمانی که حقوقیهای بازار احساس کنند که قیمت فعلی سهم بالاتر از ارزش ذاتی آن است، برای حفظ سود خود یا پرداخت بدهیها و حتی متعادل کردن قیمت سهم، بخش عمدهای از سهام خود را میفروشند. بنابراین قیمت سهم تا یک منطقهای افت میکند اما با کاهش فشار فروش، قیمت دوباره تا سقف قبلی یا نزدیکی آن بالا میرود. همانند الگوی قبل، میتوان یکی از دلایل شکلگیری الگوی سقف دوقلو را به رفتار نهنگهای بازارها یا حقوقیها نسبت داد.
اما سوال اینجا است که چرا قیمت سهم دوباره بالا میرود؟
دقت کنید که حجم و میزان ورود و خروج سرمایه در بازارهای مالی حرف اول را میزنند. فرض کنید که یک حقوقی بخواهد تمامی سهام خود را در یک روز بفروشد، این کار به دلیل بالا رفتن عرضه و کمبود تقاضا باعث ایجاد اخلال در سازوکار بازار خواهد شد. بنابراین حقوقیها بعد از فروش قسمت بزرگی از سهام خود، میزان عرضه را کاهش میدهند تا قیمت دوباره متعادل شود.
در این زمان سهامداران خرد که احساس میکنند اصلاح سهم به پایان رسیده و موج حرکتی دیگری آغاز شده به خرید سهم جذب میشوند. حالا دوباره حقوقیها مابقی سهام مدنظر خود را که آن هم حجم بالایی دارد میفروشند. بنابراین قیمت دوباره میریزد. از لحاظ تکنیکال اگر خط گردن یا همان سطح حمایتی قبلی با کندلهای پرقدرت شکسته شود، روند نزولی قیمت ادامهدار خواهد بود.
البته هنگام معامله براساس این الگوها باید منتظر تاییدیه باشید، زیرا هر دوسقفی، سقف دوقلو نیست.
قله دوم در سقف دوقلو میتواند کمی پایینتر یا بالاتر از قله قبلی تشکیل شود. پایینتر تشکیل شدن این قله میتواند بهدلیل نزدیک شدن به سطح مقاومتی قبلی و خستگی سهامداران نیز باشد. توجه داشته باشید که ترجیحا باید بین دو قله یا دو سقف فاصله وجود داشته باشد و هرچهقدر اندازه این فاصله بیشتر باشد، اعتبار الگو بالاتر میرود.
نکات تکمیلی الگوی سقف دوقلو
- نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که هرچه تعداد کندلهایی که سقفها را میسازند کمتر باشد و سایههای بلندتری داشته باشند، الگو حالت بهتری بهخود میگیرد و ریزش با شتاب بیشتری انجام میشود.
- اگر سقف اول از کندل با سایههای بلند تشکیل شده باشد، اما سقف دوم گرد باشد، شتاب ریزش کمتر خواهد بود.
- اگر هر دو سقف از کندلهای کوچک تشکیل شده باشند و حالت گرد داشته باشند، احتمال نقض شدن الگو بالا میرود.
- در این الگو زمانی تاییدیه میگیریم که ناحیه گردن با یک کندل پرقدرت شکسته شود و محل بسته شدن کندل نیز زیر سطح گردن باشد.
- از دیدگاه روانشناسی، دلیل تشکیل الگوی سقف دوقلو این است که دیگر سهم یا هر نوع دارایی دیگر از لحاظ قیمتی برای خریداران جذابیتی ندارد. اما نمیشود گفت که حتما روند صعودی تمام میشود و یک روند نزولی بلندمدت خواهیم داشت. باید توجه داشته باشیم که در تحلیل بازارها هیچ چیز 100 درصدی نیست.
- اگر در بازار بورس معامله میکنید و هولدر نیستید، با دیدن این الگو و گرفتن تاییدیه از آن باید سهام خود را فروخته و از بازار خارج شوید.
مقالات پیشنهادی : مجامع بورسی ۱۴۰۰
جمع بندی پایانی درباره الگوی کف دوقلو و سقف دوقلو
در این مقاله با دو نوع از پرکاربردترین الگوهای کلاسیک بازگشتی در تحلیل تکنیکال، یعنی الگوهای کف دوقلو و سقف دوقلو آشنا شدیم. همچنین در رابطه با شرایط و فاکتورهای لازم معاملهگری با این الگوها صحبت کردیم.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
از میان استراتژیهای گفته شده در مطلب، شما کدام یک را ترجیح میدهید؟ نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
ممنون عالی
سلام خداقوت.
واسه اطلاعاتی که منتقل میفرمائید،بسبار سپاسگزارم.
با سلام و وقت بخیر خسته نباشید واقعا توضیحات جامع و عالی است انشااله که موفق باشید.
سلام، سپاس از حسن نظر شما
ممنون بسیار مفید بود