این روزها عده زیادی کد بورسی گرفتهاند و به معاملات سهام مشغولند. برای خیلیها، بورس وقتگیر است و نمیتوانند به شغل اصلی خود بپردازند، یا از انجام فعالیتهای روزمره خود بازماندهاند. همین موضوع باعث میشود که به یک برنامه منسجم برای مدیریت زمان نیاز داشته باشیم.
در این مقاله سعی میکنیم راهکارهایی برای مدیریت زمان ارائه کنیم و به کمک آنها، بتوانیم بورس را در کنار فعالیتهای دیگر خود، به تعادل برسانیم.
مدیریت زمان یک) شغل شما ارزشمند است
دوستی دارم که ماهانه 5 میلیون تومان حقوق میگیرد. در دی ماه 98، او 30 میلیون تومان به بازار آورد و ظرف مدت کوتاهی پولش 5 برابر شد. با هر مثبت 5، او 7.5 میلیون تومان سود میکرد. یک روز به من زنگ زد و گفت که میخواهد شغلش را رها کند. چرا که در یک روز میتواند حقوق یک ماهش را در بیاورد.
اولین حرف من به این دوست، این بود که بازار همیشه به همین صورت باقی نمیماند. به روزهایی فکر کن که بازار سراسر منفی است و میخواهی برای خرج یومیه از بورس پول برداری و نمیتوانی.
در همین مکالمه، فرمولی را به دوستم پیشنهاد کردم که فکر میکنم تکرار آن مفید باشد.
P/E بازار × 12 × حقوق ماهانه = ارزش ریالی شغل
این فرمول چه میگوید؟
فرض کنید هزار سهم 100 تومانی خریدهاید و قیمت هر سهم 10 هزار تومان شده است. سود خوبی است اما هنوز 1000 سهم دارید. تنها راهی که به شما امکان میدهد که یک سهم بیشتر بخرید، درآمد نقدی است. این درآمد نقدی میتواند از حقوق ثابت یا از سود تقسیمی شرکت بهدست بیاید.
در حال حاضر p/e بازار در حدود 22 است. یعنی اگر 22 میلیون تومان بدهید، 1 میلیون تومان سود نقدی دریافت میکنید.
برای دوست ما، ارزش شغلی که دارد معادل است با 22 × 12 × 5 یعنی 1 میلیارد و 320 میلیون تومان.
یعنی اگر دوست ما این عدد را در بورس داشت، در پایان سال برابر با حقوق امروز خود، سود نقدی دریافت میکرد و میتوانست به همان میزان سهمهای بیشتری بخرد.
اما آیا او با رسیدن به رقم 1.3 میلیارد تومان باید دست از کار بکشد؟ هنوز نه، چرا که حقوق ثابتش با سود تقسیمی بازار برابر است و میتواند قدرت خرید خود را دو برابر کند.
«نه بورس را رها کن و نه شغلت را، بلکه تلاش کن با مدیریت زمان به هر دو کار خود برسی.»
وقتی او باید شغل خود را رها کند، که حقوقش درصد ناچیزی از درآمد نقدیاش باشد. مثلا با سرمایه 130 میلیارد تومان. سرمایه دوست ما، یک هزارم این رقم بود.
توصیه من به او این بود که «نه بورس را رها کن و نه شغلت را، بلکه تلاش کن با مدیریت زمان به هر دو کار خود برسی.»
مدیریت زمان دو) همه تخممرغهایت را در یک سبد نگذار
در سال 1398، بعد از سالها کار کردن در یک سازمان، احساس خستگی و ملال شدیدی داشتم. دلم میخواست مدتی در خانه بمانم، ساز بزنم، کتاب بخوانم، سفر کنم، پلیاستیشن بازی کنم، استخر بروم و ایامی را از غوغای جهان فارغ باشم. (در آن روزها نمیدانستم که کرونا در کمین است.)
خوشبختانه بورس وجود داشت، پساندازم در بورس کافی بود و بازار هم سیگنالهای خوبی نشان میداد. با خیال راحت توانستم بیکاری را در آغوش بکشم. نه تنها برای مدت دو ماه در پرداخت اجاره و مخارج یومیه مشکلی نداشتم، بلکه توانستم سود خوبی از بازار بگیرم.
امروز که دارم این مطلب را مینویسم، بازار سراسر منفی است. در حسابم پول زیادی ندارم و میخواستم مبلغ کمی را نقد کنم، که ممکن نیست. از طرفی در این زمان که فرصت خریدهای عالی پیدا شده، فروختن حس خوبی ندارد. خوشبختانه شاغل هستم و میدانم چند روز دیگر حقوق میگیرم.
خوب است که با مدیریت زمان یک تعادل بین کار و سرمایهگذاری برقرار کنید. کسی که فقط یک منبع درآمد دارد، با بد شدن اوضاع کار، حال و روز ناخوشی پیدا میکند. اما احتمال این که هر دو منبع درآمد شما با هم قطع شود، به مراتب پایینتر است.
پس لازم است که با یک مدیریت زمان درست بتوانیم سرمایه خود را حفظ کنیم، همزمان وظایف شغلی خود را نیز به درستی انجام دهیم.
مدیریت زمان سه) پای پورتفوی خبری نیست
این که به بازار بپردازید، تحلیل کنید، سهمها را بررسی کنید و برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرید، خود به اندازه کافی وقتگیر است. اما عده زیادی، روزها پای پرتفوی مینشینند و مثبت و منفیها را تماشا میکنند. سهمهای مختلف را سرچ میکنند. به نقشه بازار سر میزنند. در اینستاگرام چند پست بورسی لایک میکنند. بعد حوصلهشان سر میرود، میروند در یک کانال تلگرامی با یک نفر در مورد یک سهم کلکل میکنند و دوباره پرتفوی خود را باز میکنند...
با دیدن پرتفوی، با جدلهای تلگرامی، با لایک اینستاگرام و با چشم دوختن به نقشه بازار، یک ریال هم نصیب کسی نمیشود. در این حالت، برای بازار وقتی نگذاشتهایم، فقط وقت ارزشمند خود را کشتهایم.
اگر میخواهید برای برقراری تعادل بین بورس و کار و زندگی به مدیریت زمان دست پیدا کنید، لازم است برای هر کدام برنامه داشته باشیم.
در وقتهای آزاد، آخر هفتهها و بعدازظهرها میشود به سایت کدال رفت، صورتهای مالی را دید، نسبتهای مالی را بررسی کرد، چارتها را بالا و پایین کرد و در مورد یک سهم به نتیجه رسید. در ساعت بازار، چند دقیقه برای خرید یا فروش سهم کافی است.
برای داشتن یک مدیریت زمان درست، فقط کافی است که برای بورس وقت بگذارید، اما برای کسب سود نه برای سرگرمی.
مدیریت زمان چهار) نگاه بلندمدت داشته باشید
یکی از دوستانم در بدترین روز سال 92، در اوج بازار، حدود 100 میلیون تومان سهام خرید. این پول، یک پول اضافه بود که به آن نیازی فوری نداشت.
سال 93 برای او سال بدی بود. دوست ما، بخش زیادی از دارایی خود را از دست داد. صفحه بورس را بست و با خرید و فروش سهام قهر کرد.
سال 1399 و وقتی شاخص به نزدیک 2 میلیون واحد رسیده بود، دوست ما (که همیشه در اوج یاد بورس میافتد) صفحه آنلاین خود را باز کرد. پولش چند میلیارد تومان شده بود.
اگر شاغل هستید، شاید معاملات روزانه چندان برایتان مناسب نباشد. این که سهمهایی را با نگاه بلندمدت (بیش از 5 سال) خریداری کنید، باعث میشود که وقتتان بسیار آزاد شود.
برای این کار لازم است قدری تحلیل بنیادی بلد باشید. در این صورت میدانید که یک منفی و یک مثبت، آینده شما را تعیین نمیکند. پنح سال دیگر قطعا از تورم جلو افتادهاید.
مدیریت زمان پنج) تورم با بورس دوست است!
بسیاری از افراد فکر میکنند که بورس، آینه اقتصاد کشور است. یک اقتصاد پویا، بورس خوب دارد و اگر وضع اقتصاد بد شود، اوضاع بورس هم به هم میریزد.
با یک نگاه به شاخص بورس توکیو (TPOIX) ممکن است نظرمان عوض شود. اقتصاد ژاپن یکی از شکوفاترین و مولدترین اقتصادهای جهان است. اما بورس توکیو، جذابیت زیادی برای سرمایهگذاران ندارد.
یکی از دلایل عدم جذابیت بورس توکیو، تورم پایین در این کشور است.
شاید فکر کنید که تورم برای سرمایهگذاران خوب نیست، چرا که تمام سود آنها را در خود میبلعد. متاسفانه یا خوشبختانه اینطور نیست.
پایه پولی در ایران، به طور متوسط 25 درصد در سال رشد میکند. برای همین قیمت هر چیزی (از جمله زمین) به صورت متوسط 25 درصد در سال بالا میرود. یعنی اگر پول خود را بدهید و یک تکه زمین بخرید، به طور متوسط میتوانید تورم را پوشش دهید.
حالا تصور کنید در زمین شما گیاهان دارویی به هم میرسد. هر سال معادل ده درصد فروش زمین، گیاه دارویی از این زمین برداشت میکنید. گیاه دارویی هم هر سال 25 درصد گران میشود و شما با فروش محصول برداشت شده، هر سال زمین خود را ده درصد بزرگتر میکنید.
زمین دوم، به دلیل آن که محصولی را تولید میکند و میفروشد، میتواند از تورم جلو بزند. وقتی زمین میخرید، فقط از تورم بهره میبرید، اما وقتی شرکت شما محصولی تولید بکند، هم دارایی ثابت شرکت گران میشود و هم محصولات آن.
به همین دلیل بورس همیشه از تورم جلو میزند.
این حرفها چه کمکی به مدیریت زمان میکند؟ در نبود تورم، فروش سهام و نقد ماندن توجیه دارد. مهم است که نقاط خروج را به دقت تعیین کنید. اما در شرایط تورمی، نگه داشتن پول نقد استرس بیشتری دارد.
آدمهای زیادی همین فکر را خواهند کرد و پولهای نقدشان را به بازار خواهند آورد. در شرایط تورمی، خارج شدن از بورس و نقد کردن، کار سختتری است.
مدیریت زمان شش) سود بورس در دانایی است
هستند کسانی که از خود بورس لذت میبرند، نه از سود آن. این افراد خرید و فروش اوراق را دوست دارند و به بورس به چشم یک بازی جذاب نگاه میکنند.
اما حتی کسانی که بازیهای کامپیوتری معتاد هستند هم تمام زمان خود را صرف مبارزه نمیکنند. بلکه یک بخش مهم بازی، شامل آپدیت کردن شخصیتها و اسلحهها میشود. بازی با یک شخصیت قدرتمند، لذت بیشتری دارد.
اگر معتاد بورس شدهاید به شکلی که نمیتوانید کارهای دیگر خود را مدیریت کنید، خوب است بدانید که شما هم مثل قهرمان یک بازی محتاج بهروزرسانی هستید.
یک بخش مهم در این بازی مطالعه است. کتاب بخوانید، در دورهها شرکت کنید، ویدیوهای آموزشی ببینید و خود را ارتقا دهید.
اشتباه نکنید. خواندن اخبار در کانال تلگرامی و دنبال کردن سیگنال در اینستاگرام از شما یک تحلیلگر قهار نمیسازد. لازم است که دانش خود از بازارهای مالی را تقویت کنید.
مدیریت زمان هفتم) شغل خود را عوض کنید!
اگر شغلی غیربورسی مثل طراحی گرافیک دارید، اما از بورس بیشتر از هر کار دیگری لذت میبرید، شاید بتوانید یک شغل بورسی پیدا کنید.
من نویسنده بودم، و کماکان هستم. اما برای این که بتوانم همزمان با قلمفرسایی از بازارهای مالی لذت ببرم، مدیریت محتوای بورسی را پیشه کردم. حالا خواندن یک تحلیل یا دیدن یک ویدیوی آموزشی، مرا از شغل اصلی دور نمیکند.
شاید شما یک معاملهگر یا تحلیلگر خیلی خوب بشوید. شاید در سبدگردانی تخصص پیدا کنید. حتی شاید منشی یک شرکت سرمایهگذاری بشوید. وقتی شغلتان «بورسی» باشد، دیگر دلیلی ندارد به تفکیک کار و بازار فکر کنید. بازار کار شما خواهد بود.
همیشه به کسانی که شغلشان «تست بازیهای کامپیوتری» بود حسودی میکردم. فکر کنید که هر روز بازی کنید و بابت این کار حقوق بگیرید. حالا شغل روزانه من، یکی از جذابترین بازیهای جهان با پاداش و تنبیههای واقعی است.خوشبختی یعنی همین.
راهکارهایی ساده برای مدیریت زمان
سرمایه زمانی خود را روشن کنید
از قبل بگویید که میخواهم روزانه نیم ساعت پای پرتفوی باشم، وقتی صفحه آنلاین را باز میکنید، زمان را اندازهگیری کنید و پس از نیم ساعت از حساب خود خارج شوید. گذاشتن آلارم هم ایده خوبی است.
بدانید میخواهید چه کار کنید
«میخواهم فلان سهم را بفروشم و بجایش این سهم را بخرم.» فقط همین کار را انجام دهید و خود را با سهمهای دیگر مشغول نکنید.
برونسپاری کنید
از صندوقهای سرمایهگذاری یا خدمات سبدگردانی استفاده کنید. بگذارید دیگران برای سرمایه شما وقت بگذارند.
مرخصی بگیرید
اگر در یک اداره مشغول به کار هستید و احساس میکنید وقتی که برای بورس میگذارید باعث میشود حقوقتان حلال نباشد، در ساعاتی که میخواهید بازار را باز کنید، مرخصی ساعتی بگیرید. همین موضوع باعث میشود که زودتر از حساب خود خارج شده و به کار بازگردید.
تغییر شغل بدهید
اگر این قدر به بورس علاقهمند هستید که از کارهای اصلی خود میمانید، شاید فکر بدی نباشد که شغلی مرتبط با بورس پیدا کنید. در این صورت زمانی که برای بازار میگذارید، بخشی از کار اصلی شما خواهد بود.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس مشاهده بفرمایید.
واقعا مفید و واضح سپاسگزارم
عالی بود
مدتهاست که زحمات سرور و استاد عزیز و محترم و همکارانشان رو دنبال میکنم و بارها از کیفیت و کمیت خدمات ارائه شده توسط این عزیزان شاکر و ممنون و سپاسگزار بوده امو با تمام وجود قدردانی خود را از ان ابراز کرده ام و مدام و مداوم از وجود چنین دانشمندان متعهد و متدبر و باهوش و مبتکر و توانایی کشورم به خود بالیده ام..
عالی
با سلام
مقاله عالی با قلمی عالی تر و روان
از شما سپاسگزارم