شاید شما هم شنیده باشید که سرمایهگذاری در بورس، شغلی با استرس زیادی همراه است. شاید خودتان این حس بد را تجربه کرده باشید و الان به دنبال راهی برای غلبه بر استرس باشید.
این مقاله در مورد همین موضوع است. اگر قرار باشد از بورس سودی بگیریم، اما مبلغ بیشتری را برای دارو و درمان هزینه کنیم، این سود به آن ضرر، نمیارزد.
به همین دلیل بد نیست اگر زمانی را برای شناخت استرس و روشهای غلبه بر آن اختصاص دهیم.
استرس چیست و چرا بهوجود میآید؟
احساسات منفی مثل درد، شاید ناخوشایند باشند، اما برای ما فوایدی هم دارند. مثلا وقتی دستمان درد بکند، میفهمیم که نباید به این دست فشار بیاوریم تا فرصت کند سلامتی خود را بازیابد.
استرس، واکنش طبیعی بدن به هر نوع تغییری است که به تعدیل یا واکنش نیاز داشته باشد. این حس میتواند به صورت فیزیکی، ذهنی و احساسی بروز پیدا کند.
منبع استرس میتواند بیرونی یا درونی باشد. یک حادثه در بیرون (مثلا افت شدید شاخص در یک روز) استرسزا است. از سوی دیگر افکار درونی (مثل ترس از اشتباه) افراد را دچار واکنش استرسی میکند.
نکته جالب اینجا است که عوامل استرسزا الزاما منفی نیستند. حتی رخدادهای مثبت هم ما را مضطرب میکنند. افراد با ترفیع، سود غیرمنتظره و تولد فرزند نیز به هم میریزند.
این فشارهای عصبی میتواند مضر باشد. وقتی افراد تحت استرس قرار میگیرند، هورمون کورتیزول ترشح میکنند. این هورمون باعث میشود رفتارهایی غیرعقلایی و هیجانی بروز دهیم.
این رفتارهای هیجانی در روزهایی که بازار به شدت مثبت یا منفی است، دیده میشوند.
انواع استرس چیست؟
استرس چهار شکل کلی دارد:
اول: استرس زمان یا Time stress
کدام جمله بیشتر شما را مضطرب میکند:
- لطفا این کار را انجام بده.
- لطفا این کار را تا پایان امروز انجام بده.
معمولا مفهوم زمان برای ما استرسزا است. وقتی میدانیم باید کاری را خیلی زود انجام دهیم و بدتر از آن، وقتی متوجه میشویم که برای انجام آن کار خیلی دیر شده است، به هم میریزیم.
در بازار سرمایه این نوع استرس فراوان است. کسانی که میخواهند ساعت 8:30 دقیقه سرخط بزنند، یا وقتی سهم دارد به سمت صف میرود و شما میخواهید قبل از قفل شدن، آن را بخرید یا بفروشید.
شاید شما هم دقت کرده باشید که از ساعت 9 تا 10 و همچنین 12 تا 12:30 بازار بیشتر از زمانهای دیگر هیجانزده است.
سهامداران، صبح زود، رنگ سبز یا قرمز بازار را میبینند و تصمیم میگیرند هرچه زودتر سفارش خود را ثبت کنند.
ساعت 12 دوباره هیجان بالا میرود. کسی که سفارش خرید خود را پایین گذاشته بود، حالا قیمت را بالا میبرد تا خرید انجام شود. آنهایی که سفارش فروش بالایی ثبت کرده بودند هم با پایین آوردن قیمت، معامله را جوش میدهند. اما بسیار پیش میآید که فرد بهخاطر استرس زمان، بدون توجه به مطلوبیت، قیمت را بیش از اندازه بالا یا پایین بیاورد. بدون آن که دقت کند که فردایی هم هست و میتواند خرید خود را به روز بعد موکول کند.
دوم: استرس پیشبینی یا Anticipatory stress
وقتی میخواهید به کسی هدیه بدهید، استرس میگیرید. نمیدانید او چه واکنشی خواهد داد. آیا خوشش میآید؟ اگر بفهمید کسی برای شما هدیهای خریده است هم دچار همین حال میشوید. چرا؟ چون سعی میکنید رفتار او را پیشبینی کنید.
این نوع از استرس، شایعترین وضعیت در بازار سرمایه است. فردا چه خواهد شد؟ هفته دیگر چطور؟ آیا بورس میریزد؟ نکند همه پولم را از دست بدهم؟ شاید اشتباه حساب کردهام...
حتی اگر پیشبینی شما درست از آب دربیاید، باز هم آرامش خاطر نخواهید گرفت. مثلا اگر سهم به اندازه کافی رشد کند، حالا نگران میشوید که نکند وقت فروش است؟ نکند همین سود را هم از دست بدهم؟ به خصوص برای سهمی که رشد زیادی را تجربه کرده باشد.
و اگر تصمیم بگیرید سود خود را ذخیره کنید، نگران میشوید که شاید این تصمیم اشتباه باشد و سهم باز هم بالاتر برود!
اخبار هم میتوانند شما را مضطرب کنند. قیمت نفت پایین آمده؟ چه اتفاقی برای پالایشگاهها میافتد؟ کرونا آمده؟ آیا EPSها کم خواهد شد؟ آمریکا ایران را تهدید کرده؟ یعنی بازار میریزد؟
اخبار مثبت هم اثری مشابه دارند. اگر در گروه فلزات اساسی سهمی داشته باشید و متوجه شوید به خاطر برداشتن تعرفه واردات در آمریکا قیمت جهانی رو به رشد است، دچار استرس خواهید شد. آیا باید خرید کنید؟
این احساس، به تعریف استرس باز میگردد. هر تغییری که به تغییر یا تعدیل نیاز داشته باشد، میتواند منبع استرس باشد.
سوم: استرس موقعیتی یا Situational stress
یک اشتباه کردهاید و باعث شدهاید که تیم شما ضربه بخورد. نمیدانید واکنش آنها در مقابل این اشتباه چه خواهد بود. در این حالت دچار استرس موقعیتی میشوید.
چرا هواپیما، عمل جراحی یا تجربه یک آرایشگاه جدید استرسزا است؟ چون شما در موقعیتی قرار میگیرید که کنترل دست خودتان نیست. ترجیح میدهید ریسک جاده را به جان بخرید، اما مرگ و زندگی خود را به یک خلبان غریبه نسپارید.
اگر سهمی را به کسی معرفی کنید و سهم منفی شود، اضطراب موقعیت به سراغتان میآید. زمانی که میخواهید برای کسی دیگر سهم بخرید نیز دچار همین حس آزاردهنده میشوید.
بهخاطر حسابداری ذهنی، ممکن است با پول خود بیشتر از پول دیگران ریسک کنید. بدون این که توجه کنید تمام زیان از پرتفوی شما کسر میشود. روی زیان کل نمینویسند «بابت پول خودتان».
اگر در صف فروشهای سریالی گیر بیفتید هم دچار چنین تنشی خواهید شد. میخواهید سهم را بفروشید و از شرش خلاص شوید. اما اراده و انتخاب شما تاثیری ندارد.
یک حالت دیگر هم مشکل در هسته معاملات است. وقتی میخواهید سهمی را بخرید، قیمت دارد مدام بالاتر میرود، اما با خطای قطع بودن ارتباط با هسته مرکزی مواجه میشوید.
استرس مواجهه یا Encounter stress
وقتی از کسی خوشتان نمیآید، از مواجهه با او احساس استرس خواهید کرد. این موضوع در مورد کارهایی که دوست ندارید انجام دهید نیز پیش میآید.
معمولا کسانی که تازه وارد بازار میشوند، از خرید و فروش، درخواست وجه، بسته و باز شدن نماد و به طور کلی مواجهه با هر رخداد جدید دچار استرس میشوند. برای آنها بالا یا پایین رفتن شاخص هم نگرانکننده است. در روزی که شاخص به شدت پایین بیاید، یا بالا برود، حتی اگر تاثیری بر پرتفوی آنها نگذارد، مضطرب خواهند شد.
چطور استرس را مدیریت کنیم؟
استرس به طور طبیعی چیز بدی نیست. اگر این احساس را به درستی مدیریت کنید، میتوانید با دقت و توجه مضاعف، تصمیمهایی عقلاییتر بگیرید و عملکرد خود را ارتقا دهید.
گام اول برای معاملهگری بدون استرس، همین است که منشا اضطراب خود را کشف کنید.
از خود بپرسید:
آیا زمان معامله دلم را آشوب میکند؟
آیا نگران غلط بودن پیشبینیهای خود هستم؟
آیا فکر میکنم بعد از خرید، دیگر عنان سهم از کف من خارج میشود؟
آیا به اندازه کافی اعتمادبهنفس ندارم؟
بعد از آن که ریشه مشکل کشف شد، حالا میشود برای آن راهحل ارائه داد.
افق زمانی خود را بازتر کنید
اگر معاملهگر روزانه هستید و این کار شما را اذیت میکند، فرکانس ترید خود را پایین بیاورید.
کسی که برای 5 یا 10 سال سرمایهگذاری میکند، نگران بالا و پایین رفتنهای روزانه نیست. به نمودار سهمها در ده سال گذشته نگاه کنید. کمتر سهمی پیدا میکنید که اگر 5 سال پیش آن را فروخته بودید، الان احساس پشیمانی نکنید.
در یک افق زمانی (Time Horizon) بازتر، آرامش بیشتری خواهید داشت.
همیشه فرصت وجود دارد
اگر اسفند ماه 100 میلیون تومان گذاشته بودم، الان 200 داشتم! اگر از فروردین پارسال سهمهایم رو نگه میداشتم چند برابر شده بود؟ کاش همان زمان که ترامپ از برجام خارج شد...
این حرفها را بریزید دور! غصه خوردن برای گذشته برای شما نان و آب نمیشود. بجای آن فکر کنید که الان باید چه کار کنید؟ پنج سال دیگر حسرت چه چیزی در امروز را خواهید خورد؟ بجای آن که سال دیگر بگویید کاش پارسال فلان کار را کرده بودم، الان همان کار را بکنید!
نگذارید اضطراب و حسرت فرصتهای از دسترفته، شما را از فرصتهای امروز غافل کند.
تحلیل داشته باشید
راه رفتن در یک اتاق تاریک، استرسزا است. هر لحظه ممکن است با چیزی برخورد کنید یا زمین بخورید. شمعی بسیار کوچک، تمام ترس و وحشت را از بین میبرد.
تک درک کلی از تحلیل، آگاهی مختصر از نمودار، اطلاع از چند نسبت بنیادی و تحقیقی مختصر در مورد نظر دیگران، استرس شما را کاهش میدهد.
اگر بدانید یک سهم ارزنده است، با پایین آمدن قیمت خوشحال میشوید و بیشتر میخرید. اگر بدانید سهمی ارزنده نیست، آن را به قیمت خوب میفروشید. در این صورت مثبت و منفیهای روزانه اثری در ذهن شما نمیگذارد و تنها به اختلاف قیمت سهم با ارزش ذاتی آن توجه خواهید کرد.
صفحه ذهن خود را رفرش کنید
در بسیاری از موارد،پیش از آن که به سراغ بازار برویم، بهخودیخود استرس داریم: خواب بیکیفیت، اختلاف شدید با یک دوست، خراب بودن کولر، عقب افتادن قسط بانکی و... باعث میشود که یک تنش کوچک از بازار ذهن ما را حسابی به هم بریزد.
خوب است اوقاتی را برای فراغت کامل در نظر بگیریم. در این زمانها، هیچ کاری نکنیم. به مدیتیشن، موسیقی، عبادت، تفریح یا هر فعالیت دیگری بپردازیم که برایمان آرامش بههمراه بیاورد.
خوب بخوابیم، به تغذیه و فعالیت بدنی خود توجه کنیم و باور کنیم که پول باید در خدمت ما باشد، نه ما در خدمت پول.
مدیریت ریسک
کسانی که از اواخر 1397 به بازار سرمایه آمده باشد، فقط روی خوش بازار را دیده و خیال میکند که هر ریزشی، خیلی زود جبران میشود. آنها روز بد بازار را ندیدهاند. برای همین شاید درکی از مدیریت ریسک نداشته باشند.
این که تمام پرتفوی خود را به سهمهای شارپ اختصاص دهید، میتواند بازدهی بسیار خوبی داشته باشد، اما باید بدانید که روی دیگر این سکه، ریسک بسیار بزرگی قرار دارد.
از سوی دیگر، به نمودار شاخص کل نگاه کنید. به روزهای سخت و منفی. روزهایی که عدهای فکر کردند بیچاره شدهاند. گریستهاند. سکته کردهاند. با زیانی سنگین پول خود را به زحمت از صف فروش بیرون کشیدهاند. و حالا به چند ماه جلوتر نگاه کنید، و به کسانی که بار دیگر بهخاطر بیرون کشیدن پولشان از بازار سرمایه، احساس پشیمانی کردهاند.
کسب دانش و مهارت
گفتیم که بخشی از استرس ناشی از بیتجربگی است. کسانی که سالها است که در بازار سرمایه فعالیت میکنند، بالا و پایینهای زیادی را دیدهاند و میدانند که نوسان روزانه با روند بازار فرق میکند.
خواندن کتاب، مطالعه سایتهای بورسی، شرکت در کلاسهای متفاوت و خواندن تحلیلهای دیگران سرعت رشد دانش و تجربه ما را بالا میبرد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
سلام.ممنون از مطالب مفید تون
خیلی عالی بود از جناب ثقفی و همکاران بسیار تشکر