در مدیریت سرمایه و سنجش عملکرد سبد سهام مفاهیم متعددی وجود دارد که میتوانند بازدهی و مدیریت ریسک ما را بسنجند، نسبت استرلینگ sterling ratio یکی از این مفاهیم محسوب میشود.
نسبت استرلینگ تأثیر مستقیمی از دراودان(Drawdown) یا همان افت سرمایه میپذیرد و شاخصی برای سنجیدن بازدهی سبد، صندوق سرمایهگذاری و عملکرد معاملاتی تریدرهاست.
فرمول نسبت استرلینگ
برای به دست آوردن نسبت استرلینگ در ابتدا نیاز است تا در مورد دراوداون توضیح دهیم. دراوداون یا افت سرمایه به میزان کاهش ارزش حساب در فاصلههای زمانی گفته میشود. به عنوان مثال اگر ارزش سبد شما 200 میلیون تومان باشد و در روزهای بد بازار به 140 میلیون تومان برسد یعنی 30 درصد دراوداون یا افت سرمایه داشتهاید.
بیشتر بخوانید:
حال که با مفهوم دراوداون یا افت سرمایه بیشتر آشنا شدید بهتر است تا در مورد نسبت استرلینگ با هم صحبت کنیم. این نسبت اولین بار توسط دین استرلینگ جونز پیشنهاد داده شد و فرمول آن به این شرح است:
Sterling Ratio = (Compound ROR) / ABS (Avg. Annual DD – 10%)
Compound ROR به معنای بازدهی حساب است. ABS(Avg. Annual DD) نیز همان افت حساب میشود. 10 درصد نیز میزان بازدهی اوراق خزانه آمریکا در سال 1981 است؛ زمانی که این نسبت پیشنهاد داده شد.
تمرین به دست آوردن نسبت استرلینگ
به زبان ساده اگر بخواهید نسبت استرلینگ را به دست بیاورید باید از یک سو به محاسبه سودی که سبد شما در بازه زمانی مشخصی کسب کرده را تقسیم بر افت حساب خود کنید. بهتر است این موضوع را با یک مثال توضیح دهیم.
فرض کنید دو معاملهگر را با هم مقایسه میکنیم. معاملهگر "الف" توانسته در یک سال ارزش سبد خود را از 100 میلیون تومان به 200 میلیون تومان افزایش دهد و 100 درصد سودسازی کرده است. در این بازه یک ساله اما در بدترین شرایط ارزش سبدش به 50 میلیون تومان رسیده که یعنی 50 درصد افت سرمایه داشته است.
حالا بیاییم با هم نسبت استرلینگ آن را محاسبه کنیم. باید درصد سودسازی (100 درصد) را تقسیم بر افت حساب (50 درصد) کنیم که یعنی نسبت استرلینگ آن میشود عدد 2.
حالا بیاییم و معاملهگر دیگری را بررسی کنیم. معاملهگر "ب" در یک سال توانسته ارزش سبد خود را از 100 میلیون تومان به 160 میلیون تومان برساند و در اصل 60 درصد سودسازی کرده است. در این مدت بدترین وضعیتی که سبد سهام او داشته 80 میلیون تومان بوده است یعنی 20 درصد وارد ضرر شده است.
بیشتر بخوانید:
حالا اگر بخواهیم نسبت استرلینگ آن را محاسبه کنیم باید 60 درصد سودسازی را تقسیم بر 20 درصد افت سرمایه کنیم که حاصل آن میشود عدد 3.
هر چه نسبت استرلینگ بالاتر باشد یعنی عملکرد معاملهگر بهتر بوده است چراکه یک سویه به بازار نگاه نکردهاید. کسی در بازار زنده میماند که کمتر ضرر کند. بنابراین اگر شما هم به سودسازی و هم مدیریت ریسک خود توجه داشته باشید، نسبت استرلینگ شما بالاتر میآید و هر چه این نسبت بالاتر باشد یعنی معاملهگر بهتری هستید.
این موضوع را در مورد ریسک به ریوارد و سیگنالهای معاملاتی هم میتوانید در نظر بگیرید. ممکن است بازار یک سیگنال معاملاتی با 20 درصد سود به شما بدهد ولی سهم تا 15 درصد ابتدا افت داشته باشد و بعد برگردد. حالا میتوانید نسبت استرلینگ را بر اساس این درصدها محاسبه کنید که شبیه به ریسک به ریوارد میشود.
به عبارتی در نسبت استرلینگ میخواهیم بسنجیم که تا چه اندازه حساب ما متحمل ریسک میشود و بتوانیم ریسک حساب را در نظر بگیریم.
ممکن است معاملهگر چنان به بحث سود توجه کنید که فراموش کرده که مهمترین اصل به قول وارن بافت در بازار این است که ضرر نکنیم و همین موجب شود که با چند اشتباه، کل حسابی که با آن کار میکند از بین برود.
جمعبندی
هنگامی که وارد بازارهای مالی میشویم، ممکن است چنان محو تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال شویم که مدیریت ریسک و سرمایه را از دست بدهیم. اما شاید ضروریترین اصل در بازار همین مدیریت ریسک و سرمایه است که میتواند به زنده ماندن ما در بازار کمک کند.
بیشتر بخوانید:
افت حساب یک مفهوم کلیدی در این زمینه محسوب میشود و نسبت استرلینگ یک شاخص مهم برای سنجش میزان ریسکی است که در سبد سهام به حساب شما وارد میشود. هر چه شما بتوانید ریسک کمتری به حساب خود وارد کنید، توانستهاید حرفهایتر عمل کنید.
پس از اینکه مدیریت ریسک و دراوداون را توانستید مدیریت کنید، میتوانید به خوبی ارزش سبد خود را حفظ کنید و بعد در بهینهسازی سیستم معاملاتی خود از جمله افزایش نرخ برد، افزایش سیگنالهای معاملاتی و بهبود ریسک به ریوارد به افزایش ارزش حساب خود بپردازید.
ممنون از مقاله های خوبتون من مدتی دور بودم از آموزش بازار سرمایه دوباره میخوام با آموزش های خوبتون شروع کنم اینقدر مقاله هاتون خوبه که باید نت برداری کرد
با سلام و احترام.
سپاس از حسن توجه و نظرات انرژی بخش شما.