دوستانی که من را میشناسند، میدانند که تا امروز حتی یک گرم طلا نخریدهام. استراتژی سرمایهگذاری من فقط به داراییهای مولد که سود تقسیمی سالانه داشته باشند توجه دارد. وقتی دلیل این رفتارم را میپرسند، به حرفهای وارن بافت تمسک میجویم. او به عنوان موفقترین سرمایهگذار تاریخ، همیشه از طلا، به عنوان یک موقعیت سرمایهگذاری گریزان بوده است.
حالا این که وارن بافت طلا خریده است، یکی از مهمترین تیترهای سرمایهگذاری در جهان به حساب میآید. دوستانم نیز این اخبار را برایم ارسال میکنند و میگویند «استادت به تو خیانت کرد و خودش طلا خرید.»
جدای از کلکلهای دوستانه، این خبر برای من هم شوکآور بود. و مهمتر از آن، میخواستم بدانم که این خبر چه تاثیری در آینده سرمایهگذاری ما دارد. آیا ما هم باید طلا بخریم؟ آیا وارن بافت دارد رفتارهای عجیبی بروز میدهد که شاید از کهولت سن ناشی شود؟ آیا نخریدن طلا طی این سالها اشتباه بوده است؟
بیایید با هم سری بزنیم به دنیای خوشآبورنگ این فلز گرانبها و ببینیم که چه اتفاقی وارن بافت را به خرید طلا رساند.
چرا بافت طلا نمیخرید؟
یک داستان قدیمی دارم که بارها و بارها برای دوستانم تعریف کردهام. بگذارید یکبار دیگر این داستان را بشنویم:
دو دوست قدیمی بودند که هر دو میخواستند سرمایهگذاری کنند. دوست بزرگتر (اسمش را بگذاریم اکبر به معنای بزرگتر) سراغ دوست کمسنتر (که لابد اسمش اصغر بوده) میرود و میگوید که قصد دارد در طلا سرمایهگذاری کند.
او پول زیادی میدهد و یک مجسمه گاو طلایی به وزن یک کیلوگرم میخرد و در گاوصندوق میگذارد. چند سالی میگذرد و قیمت طلا حسابی بالا میرود. حالا مجسمه او را یک میلیارد تومان میخرند. اکبر از این ماجرا خوشنود میشود و به دیدن اصغر میرود.
اصغر با همان پولی که اکبر برای خرید طلا خرج کرده بود، 50 عدد گاو میخرد. گاوها بزرگ میشوند و گوساله میزایند. گوسالهها نیز بزرگ میشوند و به سن بلوغ میرسند و بچه میزایند. اصغر در کنار گاوداری خود یک کارخانه لبنیات تاسیس کرده و با شیر گاوها، ماست و پنیر درست میکند. از سود کارخانه زمینهای بیشتری میخرد و کارش را توسعه میدهد. حالا اصغر ماهانه یک میلیارد تومان سود میکند. یعنی هر ماه معادل یک مجسمه طلا.
ارزش طلا، تقریبا ثابت است
اگر برای خرید یک خانه نوساز به سه کیلوگرم طلا نیاز داشته باشید، 20 سال دیگر هم با همین سه کیلوگرم، میتوانید خانهای نوساز با شرایط تقریبا مشابه بخرید.
دقت کنید کسی که 20 سال پیش یک خانه نوساز خریده، حالا نمیتواند خانه خود را بفروشد و با پولش خانه نوساز با همان متراژ بخرد. ارزش خانه افت میکند، ارزش طلا نه. چون خانه مستهلک میشود اما طلا کیفیت خود را در طول زمان حفظ میکند.
این قسمت خوب ماجرا است. خبر بد این است که قیمت طلا بالا میرود، اما ارزش آن خیر. شاید در کوتاهمدت قیمت طلا سریعتر از ملک رشد کند. اما در بلندمدت قدرت خرید طلا تقریبا ثابت میماند.
این استدلال، مهمترین دلیل وارن بافت علیه طلا بود. گاوِ طلایی اکبر، تا ابد یک گاو طلا باقی میماند. تعداد گاوهای اصغر سال به سال بیشتر میشود، علاوهبر این که در طول این سالها، گاوها شیر میدهند و شیر به ماست و پنیر تبدیل میشود. با فروش شیر و ماست و پنیر میشود یک جریان نقدی مثبت ایجاد کرد و با آن گاوهای بیشتری خرید.
به تعبیر وارن بافت «یک دارایی مولد در بلندمدت بسیار سودآورتر از خرید طلا است.»
اما چرا وارن بافت که پرچمدار نخریدن طلا بود، طلا خریده است؟
وارن بافت طلا نخریده است!
شاید بهتر بود قبل از این حرفها، این موضوع را به شما میگفتیم که وارن بافت طلا نخریده است. در واقع تیتر روزنامهها اشتباه بودند و کسانی که پیگیر ماجرا نشدند، خیال کردند که نظر بافت در مورد طلا تغییر کرده است.
من طلا نمیخرم، همینطور هرگز پول خود را برای خرید و انبار کردن شمش فولاد خرج نمیکنم. اما یک معدن سنگ آهن یا شرکت تولید فولاد از سرمایهگذاریهای مورد علاقه من بهشمار میروند.
این که بافت پول داده و مقداری طلا خریده درست نیست. کاری که او کرده این است که 1.2% از سهام دومین شرکت بزرگ استخراج طلا در جهان یعنی Barrick Gold را خریداری کرده است.
بریک گلد، یک شرکت است که طلا تولید میکند. پس یک دارایی مولد با سود سالانه به حساب میآید. خرید سهام یک شرکت تولیدکننده طلا، با خرید طلا و گذاشتن آن در گاوصندوق یکی نیست.
تا اینجا چیزی عوض نشده است. بافت معتقد بود که یک دارایی مولد مثل یک شرکت، بهتر است از یک دارایی غیرمولد مثل طلا. الان هم سهام یک شرکت مولد را خریداری کرده است.
رسانهها میدانستند که تیتر «چرا وارن بافت سهام شرکت بریک گلد را خریده است» به اندازه «چرا وارن بافت طلا خریده است» برای مخاطب جذاب نیست. برای همین با شیطنت، تیتر را تغییر دادند.
مثل این است که شما سهام خبهمن را بخرید، همه بگویند فلانی مزدا 3 خریده است!
اگر چیزی گران میشود، فروشنده باشید نه خریدار
تصور کنید که قیمت خودرو دارد زیاد میشود. مردم عادی برای خرید خودرو صف تشکیل میدهند و با رقابت بر سر ماشین، قیمتها را بالا و بالاتر میبرند. اما این روش وارن بافت نیست.
بگذارید برایتان یک مثال بزنم. قیمت مزدا 3 در سال 96، 110 میلیون تومان بود. با این پول میشد یک میلیون سهم خبهمن خرید. آن یک میلیون سهم امروز 4 میلیارد تومان ارزش دارند. به علاوه پنجاه میلیون تومانی که از تقسیم سود خبهمن نصیب خریدار شده است.
معنی این حرف چیست؟ سود اصلی به کسی که مزدا خریده و در پارکینگ گذاشته نرسیده است. سود اصلی به کسی رسیده که در این سالها به خریداران مشتاق مزدا میفروخته.
وارن بافت هم در صف خریداران طلا ننشسته است. بلکه او با اطلاع از تقاضای فزاینده طلا، به تولید و فروش این فلز گرانبها روی آورده است.
یک مثال قدیمی وجود دارد که میگوید «وقتی جویندگان طلا به میسیسیپی آمدند، کسی که بیل میفروخت از همه آنها ثروتمندتر شد.»
چرا بریک گلد سرمایهگذاری خوبی است؟
شرکت بریک گلد دومین شرکت بزرگ دنیا در زمینه کشف و استخراج معادن طلا است. این شرکت از دو طریق میتواند سود خود را افزایش دهد: افزایش تولید طلا و افزایش قیمت طلا.
در مسیر بریک، یک چاله بزرگ وجود دارد. افزایش تولید، قیمت را کم میکند.
اگر شرایطی قابل تصور باشد که قیمت طلا بالا برود، اما افزایش قیمت باعث کاهش تقاضا نشود، بریک به سود خوبی خواهد رسید.
از اصول اقتصاد کلاسیک میدانیم که افزایش قیمت به کاهش تقاضا منجر میشود. اما در شرایطی که نااطمینانی بسیار بالا باشد، با بالارفتن قیمت طلا، مردم همچنان خریدار هستند.
وارن بافت به شدت به اوضاع اقتصادی آمریکا و جهان بدبین است. او باور دارد که بیم و امیدهای سیاسی، بهداشتی و اقتصادی باعث افزایش سطح نااطمینانی میشود. مردم از فردای خود هم بیخبر هستند. در این شرایط افزایش قیمت و افزایش تولید طلا، هر دو صعودی خواهند بود. معنی این حرف به فارسی ساده اینچنین است: تبریک به سهامداران بریک!
اما چرا طلا؟
درست است که میگوییم دارایی مولد بهتر است از دارایی غیرمولد. اما شرایطی را تصور کنید که قصد خرید سهام هیچ شرکتی را ندارید. شرایطی که وارن بافت هم تقریبا در آن قرار دارد. در این صورت چه کار میکنید؟
شرکت برکشایر، 202 میلیارد دلار پرتفوی دارد. در کنار این رقم، 146 میلیارد دلار پول نقد قرار میگیرد.
اما یک اتفاق دیگر هم در جریان است. ارزش دلار دارد افت میکند.
فرض کنید فردی در یک ساعت، 10 دلار حقوق میگیرد و با این پول یک وعده غذا میخورد. اگر حجم پول در آمریکا بیشتر شود (پول چاپ شود) ارزش هر دلار کاهش مییابد. حالا فرد برای خرید همان میزان غذا به 12 دلار نیاز خواهد داشت.
این اتفاق باعث میشود کالاهای آمریکایی در خارج از خاک آمریکا ارزانتر به نظر برسند. اما قدرت خرید مردم آمریکا نیز افت خواهد کرد. این ماجرا شبیه به گرفتن مالیات از آمریکاییها و دادن یارانه به خریداران کالاهای آمریکایی است. (کاری که چینیها در آن استاد هستند.)
از اول ژوئن 2020 تا امروز، قیمت هر دلار از 0.9 یورو به 0.85 یورو کاهش پیدا کرده است.
در این شرایط 146 میلیارد دلار پول نقد وارن بافت بهشدت در خطر است. او چطور میتواند پولش را از کاهش خطر ارزش دلار نجات دهد؟ طلا یک گزینه جدی است.
در واقع خریدن طلا، درست شبیه به نگه داشتن پول نقد است. با این تفاوت که چاپ پول نمیتواند ثروت شما را کاهش دهد. تنها کسی که میتواند باعث کاهش ارزش دارایی شما شود، یک تولیدکننده بزرگ طلا است.
ایده وارن بافت هم از همینجا ناشی میشود. بجای خرید طلا، بیایید طلا تولید کنیم!
یک نکته بسیار مهم دیگر را هم در نظر بگیریم. تمام سهامی که وارن بافت خریده (563 میلیون دلار)، 0.28% از پرتفوی بورسی شرکت برکشایر را تشکیل میدهد. یعنی رقم خرید آنقدری که رسانهها موضوع را بزرگ کردهاند، قابل توجه نیست.
جمع بندی
ختم کلام این که وارن بافت طلا نخریده، بلکه سهام شرکت تولیدکننده طلا را خریداری کرده است؛ آن هم در یک حجم بسیار کم.
بافت نسبت به اقتصاد آمریکا به شدت بدبین است و این بدبینی در فروش بانکهای آمریکایی خود را نمایان میکند.
او میداند که بدبینی به اقتصاد، باعث رشد قیمت و تقاضای طلا میشود و میتواند برای یکی از بزرگترین تولیدکنندگان طلا در آمریکا موقعیت خوبی بهوجود بیاورد.
این نکته را هم نباید نادیدهگرفت که کسی مثل وارن بافت، تنها انگیزه سود دلاری ندارد. برای او وارد کردن ضربه سیاسی به دونالد ترامپ و تاثیرگذاری بر انتخابات آمریکا نیز اهمیت دارد. یعنی قرار نیست هر کاری که او انجام میدهد، برای ما هم سودآور باشد.
او یقین دارد که روی کار آمدن یک دولت دموکرات برایش خیلی سودآورتر است تا این که با حمایت از بورس، هیزم در آتش انتخاباتی جمهوریخواهان بریزد.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.
سلام چگونه میتوان این سهام را خریداری کرد. لطفا راهنمایی کنید
این سهم در بورس نیویورک قابل معامله است و فعلا هم که به ایرانیها اجازه نمیدن
عالی بود
عالی بود واقعا از خوندن مقالات شما لذت میبرم