هر روز در مورد شاخص بورس اخباری را میشنویم. عددی که بالا و پایین میرود و بر تصمیم افراد مبنی بر ورود به بازار سرمایه تاثیر میگذارد. اما شاید خیلیها به درستی ندانند شاخص بورس چیست؟ و چه تاثیری بر سرمایه افراد میگذارد.
از وقتی که یادم میآید، این سوال در بازار سرمایه مطرح بود که شاخص تا کجا میرود؟ زمانهایی بود که شاخص 100 هزار واحد، یک رویا بود. بعدها سوال شد که آیا شاخص به 200 هزار میرسد؟ 800هزار یا یک میلیون واحد چطور؟
در این نوشته در مورد شاخصهای موجود در بازار سرمایه حرف خواهیم زد و عوامل موثر بر آنها را بررسی میکنیم. امیدواریم که بتوانیم کمک کنیم که بتوانید شاخص را بهتر و موثرتر درک کنید.
شاخص کل بورس چیست
معمولا وقتی از شاخص بورس حرف میزنند، منظورشان شاخص کل یا شاخص بازدهی و قیمت TEDPIX است.
در این شاخص قیمت و سود تعدادی از سهمهای برگزیده و بزرگ با ضرایب متفاوت، میانگین گرفته میشود. یعنی شرکتهای بزرگ تاثیر بیشتری در شاخص دارند تا شرکتهای کوچک.
تفاوت وزن سهمها در شاخص، یک نکته خوب و یک نکته بد دارد. نکته خوب این است که درک ما از وضعیت عمومی بازار سهام را بهتر میکند. طبیعی است که پرداخت سود از سوی یک شرکت بزرگ، تاثیر بیشتری داشته باشد تا پرداخت عددی به مراتب کمتر از سوی یک شرکت کوچکتر.
“شرایطی قابل تصور است که رشد شاخص بیشتر یا کمتر از بازدهی پرتفوی شخصی افراد باشد.”
اما مشکل اینجا است که ما در پرتفوی شخصی خود، متناسب با وزن منظور شده در شاخص سهام نمیخریم. برای همین شرایطی قابل تصور است که رشد شاخص بیشتر یا کمتر از بازدهی پرتفوی شخصی افراد باشد.
به سهمهای حاضر در شاخص کل بورس، سهمهای شاخصی یا شاخصساز میگویند.
شاخص بورس چطور رشد میکند؟
همانطور که گفتیم، شاخص کل از دو قسمت ساخته شده است. قیمت سهمها و بازدهی آنها.
اگر اتفاقی رخ دهد که به موجب آن قیمت سهمها رشد کند، شاخص بالا میرود. در این صورت نسبت P/E بازار هم افزایش پیدا میکند. یعنی مردم برای گرفتن یک میلیون بازدهی، ملزم به پرداخت عددی بالاتر خواهند بود.
اما از طرف دیگر، اگر قیمت سهمها ثابت بماند و سود شرکتها افزایش پیدا کند نیز شاخص بالا میرود. با این حال افزایش شاخص کل بیشتر تحت تاثیر تغییر قیمتها است.
در این صورت، P/E بازار کاهش پیدا میکند.
در مجموع شاخص کل میخواهد نشان بدهد که به طور میانگین، سرمایهگذاران از بورس چه بازدهیای را میگیرند.
عوامل متعددی میتوانند قیمت و بازدهی سهمها را تغییر دهند. برای مثال تورم میتواند داراییهای شرکت را گران کند و همین موضوع (به صورت تجدید ارزیابی) در سرمایه شرکت نمود پیدا میکند.
هدایت نقدینگی به سمت بازار (کشش تقاضا) از دیگر عواملی است که قیمتها را بالا میبرد.
تغییر در نرخ ارز (سامانه نیما) سودآوری شرکتها را تغییر میدهد. بهبود اوضاع اقتصادی هم میتواند باعث تعدیل مثبت در سودآوری شرکت شود.
شاخص کل هموزن
یک شاخص دیگر در بورس، شاخص کل هموزن است. در این شاخص بورس بجای در نظر گرفتن وزن متفاوت برای شرکتها، تمام سهمها با یک وزن در شاخص منظور میشوند.
یعنی اگر نیمی از سهمهای شاخصساز مثبت 5 و نیمی منفی 5 باشند، مستقل از این که کدام بزرگ و کدام کوچک است، شاخص کل هموزن بدون تغییر باقی میماند.
این شاخص درک بهتری از تغییرات بازار به دست میدهد. چرا که مثبت بودن چند شرکت بزرگ باعث بالا رفتن شاخص کل میشود اما ممکن است اثر آن را در پرتفوی شخصی خود نبینید.
شاخص قیمت
وقتی از شاخص بورس حرف میزنیم، منظورمان تغییر در قیمت و بازدهی شرکتها است. یعنی اگر قیمت تمام سهمها ثابت بماند، اما سود تقسیمی آنها به طور سالانه افزایش داشته باشد، شاهد بالارفتن شاخص بورس خواهیم بود.
با این وجود برای بیشتر سرمایهگذاران حقیقی، تغییر قیمت سهم مهمتر از تغییر در سود تقسیمی شرکتها است.
به همین دلیل شاخص دیگری به اسم شاخص قیمت تعریف میشود که در آن مستقل از تغییر در سود تقسیمی، تنها تغییر در قیمت سهمها منظور شده است. گاهی به این شاخص، شاخص TEPIX هم میگویند.
شاخص شناور آزاد
تمام سهم شرکتی که در بورس پذیرفته شده، به صورت روزانه معامله نمیشود. بخشی از سهم یک شرکت، در اختیار سهامداران عمدهای است که قصد فروش سهم در کوتاه مدت را ندارند. این افراد میخواهند در مدیریت شرکت نقش داشته باشند. به قسمت دیگری از سهم که توسط دیگر سهامداران خرید و فروش میشود، سهام شناور آزاد میگویند.
تصور کنید که تنها دو شرکت در شاخص بورس حضور داشته باشند. شرکت اول یک شرکت بزرگ است که ده درصد سهام شناور آزاد دارد. شرکت دوم، یک پنجم این شرکت ابعاد دارد، اما همه سهمهایش شناور آزاد هستند. اگر قیمت این دو شرکت تغییر کند، تاثیر شرکت اول بر شاخص بورس بیشتر خواهد بود.
سهامداران حقیقی و خرد، معمولا در بخش شناور آزاد قرار میگیرند. برای آنها شرکتی کوچک که سهام شناور آزاد بیشتری دارد، موثرتر است تا شرکتی بزرگ که بیشتر سهم آن در اختیار عدهای خاص است.
به همین دلیل توجه به شاخص شناور آزاد برای حقیقیها اهمیت پیدا میکند.
شاخص صنعت
یکی از شاخصهایی که در بورس به آن پرداخته میشود، شاخص صنعت است. این شاخص، خود از شاخصهای کوچکتری ساخته میشود.
هر صنعت موجود در بورس، برای خود یک شاخص دارد. مثلا شاخص صنعت خودرو، شاخص صنعت بانکها و شاخص صنعت کانیهای غیرفلزی.
این شاخصها ابزاری بسیار مفید در بررسی و انتخاب سهم هستند.
از یک سو، به طور معمول سرمایهگذاران باتجربه، تلاش میکنند که سهمهایی خوب از صنایع قوی را انتخاب کنند. بسیاری از سرمایهگذاران هرگز سراغ یک صنعت نمیروند، حتی اگر یک سهم در این صنعت وضعیت خوبی داشته باشد.
مثلا وارن بافت علاقه زیادی به بانکهای سرمایهگذاری ندارد و به غیر از سالامون برادرز، چندان سراغ این صنعت نرفته است. سالامون برادرز هم به او ضربه بزرگی زد.
یک وضعیت مهم زمانی است که شاخص یک صنعت رشد کرده، اما سهم خوبی در این گروه، از شاخص صنعت جا مانده است. معمولا در ایران، سهم به دنبال صنعت حرکت میکند. برای همین پیدا کردن چنین سهمهای جاماندهای برای سرمایهگذاران ارزشمند خواهد بود.
توصیه میشود که همواره علاوهبر بررسی نمودار سهم، نمودار صنعت آن را هم بررسی کنید.
شاخص 30 شرکت بزرگ و 50 شرکت فعالتر
در شاخص بورس تعداد بسیار زیادی شرکت حضور دارند. برخی از آنها شرکتهایی بزرگ و برخی دیگر کوچک و متوسط هستند. برای مثال اخابر، جم، وبملت، شتران، وصندوق و خودرو شرکتهای بزرگ به حساب میآیند. اما خلنت، غالبر و ومشان شرکتهایی کوچک هستند.
سوال اینجا است که چطور میتوانیم بفهمیم که رشد شاخص، به خاطر رشد شرکتهای بزرگ است یا کوچک و متوسط؟ گفتیم که یک راه، توجه به شاخص هموزن بجای شاخص بورس است. اما از طرف دیگر میتوانید تغییرات 30 شرکت بزرگ بازار را در شاخصی جداگانه مشاهده کنید.
یک موضوع جالب دیگر، تاثیر شرکتهایی با حجم معاملات کمتر در شاخص کل است. ممکن است سهمی بسته باشد، یا به تعدادی بسیار اندکی معامله شود، اما بر شاخص بورس اثر بگذارد.
سرمایهگذاران حقیقی و فعال، معمولا به سمت سهمهایی با نقدشوندگی و فعالیت بیشتر کشیده میشوند. به همین دلیل میشود شاخصی جدید تعریف کرد که در آن فقط شرکتهای فعالتر منظور شده باشد.
آیا شاخص کل گویای همهچیز است؟
همانطور که دیدیم، در شاخص کل سهمهای متعددی حضور دارند. عملکرد پرتفوی شما در هر روز میتواند بهتر، بدتر یا مشابه روند تغییرات شاخص باشد. به بیان ساده، تغییرات شاخص کل، همان چیزی نیست که شما در پرتفوی خود میبینید.
اگر شما روی صندوق شاخصی سرمایهگذاری کرده باشید، باید بازدهی صندوق معادل شاخص کل شوند. صندوق شاخصی صندوقی است که سهمهای شاخصساز را با رعایت وزن در خود دارد. در این صورت رشد شاخص بورس دقیقا در حساب سرمایهای شما نیز منعکس خواهد شد.
درست است که شاخص کل و دیگر شاخصها روند حرکت بازار را به شما نشان میدهند، اما میشود در بازههایی که شاخص بورس روندی نزولی دارد، پرتفوی سودآوری داشت.
به بیان دیگر، بجای آن که تمام تمرکز خود را متوجه تغییرات شاخص کنید، بهتر است برای ساختن یک پرتفوی ایمن و سودآور وقت بگذارید. در این صورت حتی اگر شاخص منفی باشد هم میتوانید سود کنید.
آیا شاخص بورس دماسنج اقتصاد است؟
شاید بارها شنیده باشید که شاخص بورس دماسنج اقتصاد است. یعنی اگر شرایط اقتصادی خوب شود، شاخص هم بالا میرود.
این حرف به هزاران دلیل اشتباه است. یک نمونه بسیار خوب، خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام است.
با این تصمیم ترامپ، قیمت ارز در ایران بالا رفت، شرکتها در تامین سرمایه، تامین مواد اولیه و فروش با مشکل مواجه شدند و اقتصاد ایران با مشکلاتی جدی روبرو شد.
از آن تاریخ تا به امروز (آبان 97 تا اردیبهشت 99)، شاخص نزدیک به 800 درصد رشد داشته است. این در حالی است که از نرخ بازار آزاد از آن تاریخ، نزدیک به 300 درصد بالا رفت.
اگر شاخص را با نرخ دلار تنظیم کنیم، میبینیم که یک سرمایهگذار توانسته در بازار سهام، 125 درصد سود دلاری بگیرد. (توجه کنید که یک میلیون تومان یا 250 دلار، به 9 میلیون تومان یا 562 دلار تبدیل شده است.) اما آیا میشود ادعا کرد که اقتصاد ایران از سال 96 تا به امروز، 125 درصد پیشرفت داشته؟
برای این منظور میتوانیم آمار رشد اقتصادی در سالهای 97 و 98 را ببینیم، یا به تغییرات نرخ بیکاری، نرخ تورم و دیگر شاخصهای اقتصادی نگاه کنیم تا متوجه شویم رشد 125 درصدی بازار سرمایه، به معنای بهبود اوضاع اقتصادی نیست.
به زبان ریاضی، بین نمودار GDP و شاخص کل، هیچ ارتباط معناداری وجود ندارد.
شاخص تا کجا بالا میرود؟
سال 92، زمانی که همه از بالا رفتن نجومی شاخص حرف میزدند، شاخص کل نتوانست از مرز 100 هزار واحد عبور کند. 4 سال طول کشید تا بالاخره سقف 100 هزار واحد شکسته شود. در آن زمان این عدد، بیاندازه بزرگ و سرسامآور بود.
در ابتدای سال 99 صحبت از میلیونی شدن شاخص بورس است. بعید نیست که چند سال دیگر از خودمان بپرسیم که آیا شاخص، میتواند از میلیارد عبور کند یا نه؟
“4 سال طول کشید تا بالاخره سقف 100 هزار واحد شکسته شود. در آن زمان این عدد، بیاندازه بزرگ و سرسامآور بود.”
توجه کنید که شاخص بورس فقط یک عدد است. زمانی بود که شاخص زیر ده هزار واحد بود. امروز شاخص در یک روز میتواند نزدیک به 40 هزار واحد جابجا شود.
معنی این حرف، این نیست که سرمایهگذاران در سال 99 میتوانند در یک روز، به اندازه یک سال سود کنند. 4 هزار و 40 هزار تنها عدد هستند. برای درک بهتر، باید نمودار لگاریتمی را مشاهده کنید.
شاخص لگاریتمی چیست؟
مفهوم نمودار لگاریتمی چیست؟ یک سهم از 100 تومان به 1000 تومان میرود، سهم دیگر از 1000 تومان به 10 هزار تومان. آیا عملکرد سهم دوم بهتر بوده است؟ خیر. اگر از سهم اول یک میلیارد تومان میخریدید، پول شما ده برابر میشد. در سهم دوم هم همین اتفاق میافتد.
درست است که سهم اول 900 و سهم دوم 9000 تومان بالا رفته، اما هر دو دقیقا ده برابر شدند. برای این که اعداد ما را فریب ندهند، به لگاریتم این اعداد نگاه کنید. لگاریتم قیمت سهم اول از 2 به 3 و سهم دوم از 3 به چهار رفته است.
تصور کنید شاخص 40 هزار واحدی، بشود 41200 واحد. یا شاخص 700 هزار واحدی به 721 هزار واحد برسد. کدام روز، روز بهتری بوده است؟ یکی 1200 واحد رشد کرده و دیگری 21 هزار واحد. اما لگاریتم اولی از 4.6 به 4.61 رسیده. در دومی لگاریتم از 5.85 به 5.86 حرکت کرده است. هر دو، 3 درصد رشد کردهاند.
توجه کنید که لگاریتم یک عدد در مبنای ده، یعنی اگر ده را به توان چند برسانیم به همان عدد میرسیم؟ مثلا لگاریتم 1000 برابر است با 3، زیرا 10 به توان 3 برابر میشود با هزار.
یک مثال ساده برای درک لگاریتم، نمودار پخش یک بیماری واگیردار است. در یک شهر کوچک، هزار مبتلا به 10 هزار مبتلا میرسد. در یک شهر بزرگ، 100 هزار به یک میلیون. ذهن ما شهر دوم را وخیمتر و خطرناکتر میبیند. در حالی که در هر دو شهر اتفاقی شبیه به هم افتاده است. در شهر اول، لگاریتم از 3 به 4 و در شهر دوم از 5 به 6 تغییر میکند. یعنی اتفاق متفاوتی در این دو شهر رخ نداده است.
به همین دلیل بهتر است شاخص بورس را هم لگاریتمی نگاه کنیم.
نتیجهگیری
دیدیم که شاخصهای متفاوتی در بازار سرمایه وجود دارد. از طرف دیگر گفتیم که 3 درصد رشد در شاخصهای 10 هزار و 800 هزار، احساس متفاوتی ایجاد میکند، در حالی که اتفاق متفاوتی نیفتاده است.
مطالعه بیشتر: اصول اقتصاد رفتاری و تاثیر آن بر بورس
آیا بالاخره شاخص یک میلیارد واحد میشود؟ بله. چه زمانی؟ هیچکس نمیداند.
مسئله اصلی ما رسیدن به اعداد نجومی برای شاخص نیست. چیزی که ما باید به دنبال آن باشیم، داشتن یک پرتفوی ایمن و سودآور است که از رشد شاخص بورس سود ببرد، اما در افت شاخص نیز آسیبی جدی نبیند.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
مقاله شاخص بورس را مطالعه کردم خیلی عالی بود با تشکر فراوان