بحث بین تکنیکال یا بنیادی، یک بحث قدیمی است. هر روش طرفداران خود را دارد و معمولا هر گروه معتقد است که روش خودش، بهترین روش انتخاب سهام است.
تحلیلگران تکنیکال در بسیاری از موارد عوامل بنیادی را کنار میگذارند. تحلیلگران بنیادی نیز نمودار قیمتها را بیارزش میدانند و معتقدند که در قیمت تقریبا هیچ اطلاعاتی یافت نمیشود.
در این نوشته، نگاهی کوتاه میاندازیم به این دو روش و در پایان سعی میکنیم بهترین گزینه را معرفی کنیم.
هدف از تحلیل چیست؟
چه بخواهید از تحلیل بنیادی استفاده کنید، یا به سراغ تحلیل تکنیکال بروید، درنهایت یک هدف دارید: سود بیشتر.
با این وجود، خواستهای تا این اندازه روشن و صریح، میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. برای مثال به این دو سرمایهگذار توجه کنید:
آقای الف یک سهم را در قیمت 1000 تومان میخرد و آن را 1400 تومان به فروش میرساند. او توانسته است 40 درصد سود کند. با پول حاصل از فروش این سهم، یک سهم دیگر میخرد.
خانم ب همین سهم را میخرد. قیمت سهم هر سال بهطور میانگین 20 درصد بالا میرود و بعد از ده سال به 6200 تومان میرسد. اما دوست ما هم به کمک سود تقسیمی شرکت، هر سال تعداد سهم خود را 20 درصد افزایش داده است. بعد از ده دارایی او 40 برابر شده است. (یک میلیون تومان امروز معادل است با 6 میلیون تومان ده سال بعد.)
همانطور که میبینید هر دوی این افراد سود کردهاند. اما بهترین روش انتخاب سهام برای این دو فرد یکسان نیست. آقای الف به دنبال سهامی میگردد که در مدتی کوتاه، رشد قابل توجهی داشته باشد. در حالی که خانم ب به دنبال سهمی با سود تقسیمی مناسب با رشدی پایدار است.
درک تفاوت دو سرمایهگذار
شاید فکر کنید که اگر همهچیز درست پیش برود، الزاما آقای الف در بلندمدت برنده بازی خواهد بود. او اگر بتواند همیشه در یکسال، چندین بار همین سود را کسب کند، میتواند بازدهی چندسالِ خانم ب را در زمانی کوتاه به دست بیاورد.
اما روش خانم ب هم جذابیتهایی دارد.
اول: سود نمایی
فرض کنید شما هر سال 20 درصد سود کنید. پس از 30 سال سود شما برابر نمیشود با 20 ضربدر 30.
در این حالت سود شما برابر خواهد بود با 1.2 (بیست درصد سود) به توان 30، یعنی در حدود 24 هزار درصد.
در واقع اگر 10 میلیون تومان در این معادله قرار بگیرد، پس از 30 سال به رقم 2.37 میلیارد تومان خواهد رسید.
“درنهایت سود بلندمدت و پیوسته، از نوسانهای کوتاهمدت بهتر است.”
اگر در همین مدت، بجای 20 درصد، بتوانید 21 درصد سود کنید، 3 میلیارد پول خواهید داشت. این اختلاف 630 میلیونی، از 1درصد سود بیشتر حاصل میشود.
اگر روشی پیدا کنید که سود سالانه خود را به 40 درصد برسانید، بعد از 30 سال، ده میلیون تومان شما 242 میلیارد تومان خواهد شد.
در واقع برای خانم ب، شرکتی با 1 درصد سود بیشتر، خیلی معنی دارد.
درنهایت سود بلندمدت و پیوسته، از نوسانهای کوتاهمدت بهتر است.
دوم: سرمایههای بزرگ
شاید بتوانید به سادگی با چند ده میلیون تومان در بازار نوسانگیری کنید و سود مناسبی هم عاید شما شود. اما بهکار بستن این روش برای سرمایههای چند ده میلیاردی ممکن نیست.
اجازه بدهید یک مثال بزنم: فرض کنید میخواهید دمای یک قطره آب را اندازهگیری کنید. برای این کار، قصد دارید از یک دماسنج نسبتا بزرگ خانگی استفاده کنید. اگر دماسنج با قطره در تماس باشد، اتفاقی که میافتد این است که دمای قطره کاهش پیدا میکند و شما به نتیجه اشتباهی میرسید.
سرمایه بزرگ در بازار، نقش همین دماسنج را دارد. یعنی نمیتواند بر موجهای ایجاد شده سوار شود، بلکه خودش موج درست میکند.
به همین دلیل مدیران صندوقهای سرمایهگذاری تحلیل بنیادی و کمی را بهترین روش انتخاب سهام میدانند.
سوم: آرامش روانی
خانم ب شغل دیگری دارد. باید به کارهای خانه برسد. بچههایش مدرسه میروند. نمیتواند هر شب پای نمودار بنشیند و صبحها تا ساعت 12 به خریدوفورش سهام بپردازد. برای او بهترین روش انتخاب سهام روشی است که وقت زیادی نگیرد.
پس برای خانم ب، تحلیل بنیادی روش معقولتری است تا نوسانگیری با تحلیل تکنیکال. اما در ادامه میگوییم که خانم ب، چطور میتواند بهترین سهمها را انتخاب کند، بدون آن که وقت و انرژی زیادی تلف کند.
چهارم: هزینه فرصت
تصور کنید که خانم ب بخواهد 20 میلیون تومان را سرمایهگذاری کند و در یک سال نسبتا خوب، 100% سود بگیرد. او ماهانه کمتر از 2 میلیون تومان در آورده، که برای یک شغل تمام وقت، کافی نیست.
خانم ب ترجیح میدهد سر کار برود، حقوق بگیرد، و زمان اندکی را برای انتخاب سهم بگذارد. از نظر او خریدن یک سهم معمولی، و گرفتن سودی معقول در زمانی طولانی، بهتر است تا صرف وقت زیاد به امید درصد سود بالاتر. اما قبل از این که به او یک روش را پیشنهاد کنیم، بگذارید ببینیم که هر کدام از دو روش چه معنایی دارند.
تحلیل بنیادی در مورد چیست؟
بسیاری از مردم، در مورد تحلیل بنیادی تصورات اشتباهی دارند.
تحلیل بنیادی را با یک مثال شرح میدهم:
تصور کنید میخواهید در نیمی از مغازه یکی از دوستانتان شریک شوید. میخواهید بدانید که چه مبلغی برای شراکت، منصفانه است. چه کار میکنید؟
گام اول شما این است که در مورد فروش مغازه تحقیق کنید. یعنی ببینید که چه اجناسی در این مغازه به فروش میرسد، میزان فروش چقدر است، حاشیه سود چطور است، چند روز طول میکشد تا تمام اجناس داخل مغازه به فروش برسند و در نهایت چقدر زمان میبرد تا وجوه حاصل از فروش دریافت شوند.
سوالهای دیگری نیز برای شما مطرح میشود: بدهیهای این مغازه چقدر است؟ مثلا ماهانه چقدر اجاره پرداخت میشود. مغازه چقدر دارایی دارد؟ آیا این داراییها در خدمت فروش هستند یا فقط منابع مالی را هدر میدهند؟
اما شاید مهمترین سوال شما این باشد که در ازای پولی که میگذارید، چقدر سود میکنید و آیا این سود، دستکم از بهره بانکی بیشتر است؟
تحلیل بنیادی به دنبال همین سوالها است. یعنی میخواهند بداند که در بلندمدت، از سرمایهگذاری بر یک شرکت، چه میزان سودی به دست میآید و با توجه به این میزان سود، چه قیمتی برای سهام منصفانه است.
تحلیل تکنیکال در مورد چیست؟
تحلیل تکنیکال، شامل بررسی نمودار، ترسیم خطوط عجیب، تلاش برای پیشبینی قیمت از یک مجموعه الگوهای جادویی و غیره نیست!
تحلیل تکنیکال، به مطالعه رفتار آدمها در بازار میپردازد و سعی میکند الگوهای رفتاری افراد را تشخیص دهد.
به عنوان یک مثال ساده، تصور کنید قیمت دلار 15 هزار تومان باشد. هر بار دیدهاید که وقتی قیمت به زیر 10 هزار تومان میرسد، فشار تقاضا بار دیگر قیمت را بالا میبرد. اما به نظر نمیآید که خریداران حاضر باشند بیشتر از 16 هزار تومان برای هر دلار پرداخت کنند.
همین جملات، دارد ذهنیت خریداران دلار را بررسی میکند. این جادوی نمودار نیست که قیمت را از ده هزار تومان بر میگرداند و در 16 هزار تومان متوقف میکند. بلکه چیزی که قیمت را محدود میکند، ذهن خریداران و فروشندگان است.
پس، هدف اصلی تحلیل تکنیکال درک الگوی نمودار نیست، درک ذهنیتی است که این الگوها را تشکیل میدهد.
چرا تحلیل بنیادی؟
اگر به تحلیل بنیادی به چشم بهترین روش انتخاب سهام نگاه کنیم، دلایلی محکم داریم که از دیدگاه خود دفاع کنیم:
تحلیل بنیادی بر مبنای واقعیت است نه حدس و گمان. اگر یک شرکت بیدلیل در مورد آینده کسبوکار خیالپردازی کند، تحلیلگر بنیادی فریب نمیخورد. چرا که نگاهش به اعدادی واقعی است که دارند شرایط یک شرکت را توصیف میکنند.
تحلیلگر بنیادی هیجانزده نمیشود. او میداند که ارزش ذاتی یک شرکت چقدر است، در قیمتهای پایین خریدار است و در قیمتهای بالا فروشنده. در نتیجه، نه با کاهش قیمت سهم حالش بد میشود و نه با افزایش شدید قیمت، مشعوف.
چرا تحلیل تکنیکال؟
همانطور که میدانید اخبار مثبت و منفی، روی قیمت سهم تاثیر میگذارد. پس شاید دنبال کردن اخبار بهترین روش انتخاب سهم باشد. اما اینطور نیست.
آیا اطمینان دارید که میتوانید تمام اخبار را به صورت مداوم دنبال کنید؟
آیا ارتباط اخبار را به درستی درک میکنید؟
آیا اخبار به موقع به دست شما میرسد؟ یا وقتی باخبر میشوید که دیگر اخبار سوخته هستند؟
اخبار مهم، حتی اگر از آنها مطلع نشوید، قیمتها را تغییر میدهد. شاید ندانید چه اتفاقی دارد میافتد، اما میدانید که خبر خوبی وجود دارد که باعث ورود پول به سهم شده است.
بهترین روش انتخاب سهام
شاید حرفهایی که مطرح شد، برای شما گنگ باشد. بالاخره بهترین روش انتخاب سهام چیست؟ بنیادی یا تکنیکال؟
بهترین روش از نظر من این است: سهم را بنیادی انتخاب کنید، اما تکنیکال بخرید!
معنی این حرف چیست؟ از بین صدها شرکت بورسی، اگر با نگاه بنیادی پیش بروید، در نهایت به 10 یا 20 نماد میرسید که ارزش خرید دارند.
بعد تصمیم میگیرید که بین 5 تا 10 نماد را به پرتفوی خود بیاورید. اینجا است که به تحلیل تکنیکال نیاز پیدا میکنید.
“بهترین روش از نظر من این است: سهم را بنیادی انتخاب کنید، اما تکنیکال بخرید!”
به این ترتیب متوجه میشوید که آیا روند حرکت بازار، جهت مثبتی دارد؟ آیا اگر کمی صبر کنید، با همین سرمایه نمیتوانید سهمهای بیشتری بخرید؟ آیا اگر در خرید تعجیل نکنید، فرصت از دست خواهد رفت؟
با این روش، اولا اطمینان دارید که سهمهای خوبی را انتخاب میکنید. از طرف دیگر میدانید که دارید در قیمت خوبی خرید میکنید.
مثل کسی که اول به اندازه کافی در مورد مدل ماشین تحقیق میکند، وقتی مدل مورد علاقه خود را پیدا کرد، با بهترین قیمت آن را میخرد.
اگر از این فرمول استفاده کنید، هرگز با ضرر مواجه نخواهید شد.
نتیجه این که بهترین راه انتخاب سهام از ترکیب بنیادی و تکنیکال بهدست میآید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
بسیار عالی ، ضمنا ممنون خواهم شد روش ساده ای برای تعیین ارزش ذاتی سهم اگر میشناسید، معرفی کنید.
با سپاس
درود
جمله: سهم را بنیادی انتخاب کنید اما تکنیکال بخرید جان کلام است
اما تحلیل بنیادی و تکنیکال مقوله ای بسیار فنی و پیچیده است لذا راهنمایی بفرمایید چگونه میشود به تحلیل های بنیادی و تکنیکال معتبر دسترسی پیدا کرد.
با تشکر
سلام، ممنون از لطف شما، تلاش میکنیم رفتهرفته این مطالب رو برای شما باز کنیم. البته متن تحلیل تکنیکال به صورت کامل و تحلیل بنیادی هم فرازهایی در سایت قرار داره
لطفا ویدیو اموزشی یا مقاله ای برای محاسبه سهام هم بزارید
اکثر سایت ها ناو رو زدن فقط ناو صندوق رو میشه دراورد
ممنون
جالب بود
با این اوصاف ما باید یکبار بنیادی بزنیم بعد بریم سراغ تکنیکال؟
یعنی اگر سبد رو نخوایم تغییر بدیم دیگه نیازی به تحلیل بنیادی پیدا نمیکنیم؟
قطعا عوامل بنیادی در طول زمان تغییر میکنن. برای مثال تحلیلی که با مس 5000 دلاری انجام شده، در قیمت 7000 باید تغییر کنه. و بوده سهمی که در یک فصل فروختم با سود بالا، فصل بعدی به دلیل تغییرات بنیادی همون سهم رو باز خریدم، که بالاتر از قیمت فروش خودم بوده.
جسارتا شما میتونید راه روش و فرمول محاسبه nav رو بهم ارسال کنید؟
منم میخوام برای فملی و چند سهم دیگه حساب کنم