کشش قیمت یا بحث کالاهای پرکشش و کمکشش، موضوعی بسیار مهم در تحلیل بازار است که میتواند تاثیر تورم بر میزان تولید کالاها و به دنبال آن سود شرکتها را روشن سازد.
فرض کنید که شب میخوابید و صبح بلند میشوید و میبینید قیمت همهچیز بیست درصد بالا رفته است. اتفاقی که ما ایرانیها کمابیش با آن آشنا هستیم.
برای کسی که در بورس فعالیت دارد، سوال مهمی مطرح میشود:
- با افزایش قیمت، تولید کدام کالاها افزایش پیدا میکند؟ کدام کالاها با کاهش تولید روبرو خواهند شد؟
چرا این سوال مهم است؟
افزایش تقاضا برای کالایی که کارخانه تولید میکند به معنای افزایش فروش و به دنبال آن بالا رفتن سود است.
از سمت مقابل، کاهش تقاضا به دلیل گرانشدن، معادل است با کاهش سود شرکت.
به همین دلیل مهم است که با مفهوم کشش قیمت آشنا شوید و بدانید کدام کالاها پرکشش و کدام یک کمکشش هستند.
قدم اول: درک دلیل تورم
تورم همیشه به یک دلیل ایجاد نمیشود. به همین دلیل، شناسایی ریشه تورم میتواند درک ما را از بازار ارتقا دهد.
برای نمونه در اسفند ماه سال 1398، خبر ورود کرونا به کشور نگرانیهای زیادی ایجاد کرد.
مردم میخواستند از جان خود محافظت کنند. برای همین ماسک و ژل ضدعفونی میخریدند.
تا پیش از این، کمتر کسی هر روز ماسک میخرید و در کمتر خانهای میتوانستید ژل ضدعفونی پیدا کنید.
اما حالا هر کسی میخواست از خودش در مقابل این ویروس کشنده محافظت کند.
افزایش چشمگیر تقاضا برای این کالاها باعث شد که قیمت تا 200% رشد کند.
این اتفاق از یک سو به خالی شدن انبار کارخانه تولیدکننده و از سوی دیگر به افزایش تولید این محصول منجر شد.
در موارد دیگری هم افزایش تقاضا برای یک محصول، منجر به افزایش قیمت و به دنبال آن افزایش تولید کارخانه میشود.
حالا تصور کنید که گرانی ژل ضدعفونی (بدون تغییر در تقاضا) صرفا بهخاطر افزایش قیمت الکل رخ میداد.
در این صورت گران شدن کالا باعث کاهش مصرف میشود و میتواند از سودآوری شرکت بکاهد.
بحث دلایل ایجاد تورم و تاثیر آن بر تولید، خود مقالهای جداگانه طلب میکند. این مطلب میخواهد اثر قیمت بر مصرف یا کشش قیمت را بررسی کند.
کشش قیمت و کالای کمکشش، کالای پرکشش
بعدازظهر دارید به خانه باز میگردید. معمولا هر روز یک نان سنگک را به قیمت 2 هزار تومان خریداری میکنید.
در این روز بهخصوص متوجه میشوید که نان با 25 درصد تخفیف، 1500 تومان فروخته میشود.
امروز چند نان میخرید؟ به احتمال زیاد همان یک عدد.
بعد از خرید نان به یک مغازه طلا فروشی میروید. میدانید قیمت هر گرم طلا 500 هزار تومان است. از اصل بودن طلای این مغازه نیز اطمینان دارید.
اما امروز در این فروشگاه، طلا با 25 درصد تخفیف فروخته میشود. چند گرم طلا میخرید؟ به احتمال زیاد هرقدر که پول داشته باشید.
چرا اینطور است؟ چرا کاهش قیمت، تقاضا برای یک کالا را به شدت بالا میبرد؛ در حالی که برای کالای دیگر تاثیری روی مصرف نمیگذارد؟
جواب به کشش قیمت بستگی دارد:
- کالاهای پرکشش (کشسان یا Elastic) کالاهایی هستند که اندکی تغییر در قیمتشان، باعث ایجاد تغییر بزرگی در تقاضا میشود.
- کالاهای کمکشش (غیرکشسان یا Inelastic) کالاهایی هستند که تغییر زیاد در قیمتشان، تاثیر زیادی بر تقاضا نمیگذارد.
کدام کالاها کشسان هستند؟
در بیشتر موارد تغییری اندک در قیمت کالاهای ضروری، میزان تقاضا را تغییر نمیدهد.
برای مثال اگر قیمت کتاب درسی مدارس افزایش پیدا کند، باز هم بچهها مجبورند کتاب درسی بخرند.
از طرف دیگر، اگر قیمت کتاب درسی نصف شود، هیچ دانشآموزی چهار جلد از یک کتاب تهیه نخواهد کرد. پس کتاب درسی کالایی کمکشش است.
در مقابل کالاهای لوکس پرکشش یا کشسان هستند. اگر طلا در یک کشور 5 درصد ارزانتر باشد، مردم از سراسر دنیا برای خرید آن هجوم میآورند.
تلفن هوشمند یک کالای ضروری است. افزایش قیمت باعث نمیشود مردم از داشتن آن امتناع کنند. بعید است با کاهش قیمت نیز، هر کس چند گوشی هوشمند بخرد.
اما آخرین مدل آیفون لوکس است. در نتیجه اگر قیمت گوشی بالا برود، فروش گوشی تغییر زیادی نمیکند، اما مردم بجای آیفون سراغ گزینههایی ارزانتر مثل شیائومی خواهند رفت.
اگر یک کالا لوکس باشد، اندکی افزایش قیمت باعث کاهش شدید مصرف خواهد شد. تولید موقتا کاهش پیدا میکند تا دوباره قیمت اصلاح شود.
پس همینجا یک نتیجه جالب میگیریم:
«اگر یک کالا لوکس باشد، اندکی افزایش قیمت باعث کاهش شدید مصرف خواهد شد. تولید موقتا کاهش پیدا میکند تا دوباره قیمت اصلاح شود.»
اگر یک کالا ضروری باشد، اندکی افزایش قیمت تاثیری بر مصرف آن نخواهد گذاشت.
«قیمت بالا انگیزه تولیدکننده (واردکننده) برای افزایش عرضه را بیشتر میکند. مازاد عرضه ادامه پیدا میکند تا دوباره قیمت اصلاح شود.»
بررسی موردی: ژل ضدعفونی و بیماری کرونا
گفتیم که در اسفند 1398، میزان عرضه ژل ضدعفونی کفاف این حجم از تقاضا را نمیداد. داروخانهها ژل نداشتند و آنهایی که داشتند، آن را با قیمتی بالا میفروختند. اما افزایش قیمت باعث کاهش تقاضا نشد. چه اتفاقی افتاده بود؟
تا پیش ورود بیماری کرونا به ایران، کالاهایی مثل ژل ضدعفونی کالای لوکس به حساب میآمدند.
اگر به خانه کسی میرفتید و میزبان از شما میخواست دستهای خود را ضدعفونی کنید، برایتان عجیب بود.
اگر قیمت ژل یکباره افزایش پیدا میکرد، شاید همین فرد هم از خرید ژل صرفنظر میکرد.
اما بعد از ورود بیماری ماجرا تغییر کرد. مردم به این ژلها به چشم یک کالای ضروری نگاه میکردند که میتوانست جانشان را نجات دهد.
با وجود کمیابی و افزایش شدید قیمت، تقاضا برای ژل ضدعفونی پایین نیامد.
بررسی موردی: کالای سرمایهای
برای تعداد انگشتشماری از افراد، کالای سرمایهای یک کالای ضروری است که نمیشود خرید آن را به تعویق انداخت.
اما بیشتر مردم سرمایهگذاری را کاری لوکس میدانند. آنها فکر میکنند فقط ثروتمندان هستند که پولشان را به گردش میاندازند و با آن کسب درآمد میکنند.
برای آنها تحمل یک زیان کوچک غیرقابل تحمل است.
از علم اقتصاد میدانیم که فرقی بین افزایش قیمت کالا و کاهش درآمد وجود ندارد. یعنی اگر درآمد شما نصف شود، درست مثل آن است که قیمت همه چیز دوبرابر شده باشد.
از آنجایی که کالای سرمایهای برای بیشتر مردم «لوکس» است، اندکی کاهش در درآمد به کاهش تقاضا برای سرمایهگذاری میانجامد.
یعنی اگر به یکباره درآمد شما کم شود، به احتمال زیاد قطع پسانداز، اولین تغییر در زندگی شما باشد.
به همین ترتیب زنان (که به طور میانگین درآمدی کمتر از مردان دارند) بسیار کمتر از مردان به سرمایهگذاری روی میآورند.
چه کالایی ضروری است؟
گفتیم که افزایش قیمت در کالاهای غیرضروری و به خصوص لوکس، تقاضا را به شدت کاهش میدهد. عکس این گزاره نیز صادق است:
اگر افزایش قیمت باعث کاهش شدید مصرف آن شد، آن کالا ضروری نیست.
در آبان ماه سال 98، قیمت بنزین دولتی از 50 درصد افزایش قیمت داشت. همچنین قیمت بنزین آزاد از 1000 تومان به 3 هزار تومان رسید.
به نظر شما بنزین یک کالای ضروری و کمکشش است یا کالایی لوکس و پرکشش؟
جواب همیشه به همین سادگی نیست:
- برای سفرهایی ضروری مثل مراجعه به محل کار یا پخش کالا با وانت، بنزین کالای ضروری و کمکشش است. در نتیجه افزایش قیمت تاثیری در مصرف نمیگذارد.
- برای سفرهای غیرضروری مثل گردش در شهر، بنزین یک کالای غیرضروری و پرکشش است. افزایش قیمت باعث کاهش سفرهای غیرضروری میشود.
کشش قیمت و کالای جایگزین
تصور کنید قیمت اینترنت همراه بالا برود، اما قیمت ADSL ثابت بماند. طبیعی است که شما دانلودهای خود را برای زمانی بگذارید که در خانه هستید.
اما اگر در ایران اینترنت خانگی وجود نداشت، احتمالا مجبور میشدید از همان دیتای موبایل استفاده کنید.
آیا برای بنزین جایگزین وجود دارد؟ شاید به خودروی الکتریکی یا گاز فکر کنید. اما بعد از گرانی بنزین، ماشین شما نمیتواند از برق و گاز استفاده کند. برای شما بنزین جایگزین ندارد.
اما میتوانید بجای خودروی شخصی از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. یعنی درست است که بنزین بدون جایگزین و کمکشش است، اما اگر زیرساختهای حملونقل شهری به حد کافی فراهم باشد، همین کالا پرکشش خواهد شد و افزایش قیمت به کاهش مصرف منجر میشود.
تمام کالاها در بلندمدت پرکشش هستند
اگر قیمت بنزین کم شود، بعید است که در پارکینگ بیدلیل ماشین خود را روشن بگذارید. اگر قیمتش زیاد شود، بعید است که مردم یکباره استفاده از ماشین را کنار بگذارند.
در دنیای واقعی بنزین با تقریب خوبی کمکشش است. بالا رفتن قیمت تاثیری در مصرف آن ندارد.
اگر قرار است سهام شرکتی را بخرید که بنزین تولید میکند، افزایش قیمت سوخت باعث کاهش فروش و افت در EPS نخواهد شد.
اما در بلندمدت اوضاع متفاوت است:
- مردم کمکم به خودروهای کممصرف علاقه نشان میدهند.
- شرکتهای تولیدکننده سعی میکنند کارایی موتورهای خود را بالا ببرند.
- «زندگی در کرج و کار در تهران» توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد، مردم خانه خود را به نزدیک محل کار میآورند.
- موتورهای جایگزین مثل خودروی الکتریکی (E.V.)، هایبرید، گازسوز و... رونق پیدا میکنند.
- ...
بعد از مدتی بالاخره کشش قیمت کار خودش را میکند و مصرف را کم میکند.
یک مثال دیگر، سیگار است. سیگار یکی از کمکششترین کالاهای دنیا است.
اگر قیمت سیگار بیشتر شود، بعید است سیگاریها مصرف خود را پایین بیاورند.
اما قیمتِ بیشتر، تمایل جوانان و دانشجویان به سیگار را کم میکند. از یک سو سیگار برای آنها هنوز به یک کالای ضروری تبدیل نشده، از سوی دیگر درآمد آنها خیلی کمتر از بزرگسالان است.
پس افزایش قیمت در بلندمدت میتواند مصرف کل را کاهش دهد، هرچند در کوتاهمدت تاثیری بر مصرف نگذارد.
پس چرا در ایران اینطور نیست؟
تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که افزایش قیمت سوخت واقعا قادر است در بلندمدت سرانه مصرف را کاهش دهد.
امروزه ماشینهای 6 سیلندر و 8 سیلندر محبوبیت زیادی ندارند و ماشینهایی با موتور 1200 سیسی یا کمتر بسیار مرسوم هستند.
اما به نظر میرسد که افزایش سوخت در ایران، حتی در بلندمدت هم تاثیری در مصرف نگذاشته باشد. مصرف سوخت در ایران با قیمت 300 تومان یا 3000 تومان تقریبا به یک اندازه بود.
اولین دلیلی که به ذهن میرسد این است که در ایران، بازار خودرو رقابتی نیست و دولت انحصار فروش را در دست دارد. از سوی دیگر تمرکز مشاغل در پایتخت مانع از اصلاح محل زندگی کارمندان میشود.
اما دلیل مهمتر این است که قیمت سوخت در ایران معمولا بالا نمیرود! با دلار 1500 تومانی قیمت بنزین 300 تومان بود و با دلار 15 هزار تومانی هر لیتر بنزین 3 هزار تومان. یعنی قیمت همان 20 سنت مانده است.
الگوی مصرف زمانی تغییر میکند که قیمت از 20 سنت به یک دلار برسد و به خاطر تورم دوباره به قیمت اولیه بازنگردد.
درک درآمد کل
دیدیم که به دلیل کشش قیمت، تاثیر تورم بر مصرف تمام کالاها شبیه به هم نیست: اگر قیمت همهچیز بالا برود، مصرف برخی اجناس ثابت میماند، در حالی که شاهد کاهش مصرف در اقلام مصرفی دیگر خواهیم بود.
اما برای شما به عنوان یک سهامدار تعداد فروش مهم نیست. بلکه شما به درآمد کل اهمیت میدهید.
برای شما به عنوان یک سهامدار تعداد فروش مهم نیست. بلکه شما به درآمد کل اهمیت میدهید.
تصور کنید تولید هر واحد از یک کالا 1000 تومان هزینه داشته باشد. طبیعتا عدد قیمت بر میزان فروش اثر میگذارد:
- یک میلیون دستگاه در قیمت 3000 تومان. شرکت 2 میلیارد تومان سود میکند.
- یک و نیم میلیون دستگاه در قیمت 2500 تومان. شرکت 2 میلیارد و 250 میلیون تومان سود میکند.
- دو میلیون دستگاه در قیمت 2000 تومان. شرکت دو میلیارد سود میکند.
همانطور که میبینید، کاهش قیمت از 3 هزار به 2500، سود شرکت را بالا میبرد. درست است که تخفیف بیشتر، باز هم به افزایش تقاضا منجر میشود، اما این افزایش تقاضا همیشه به معنای افزایش سود شرکت نیست.
پس موضوع مهم این نیست که آیا همراه با گرانی، مصرف بیشتر میشود یا کمتر. بلکه باید بدانیم کاهش قیمت «چقدر» مصرف را بیشتر میکند.
اصول اقتصاد به ما میگوید:
- افزایش قیمت تقاضا را کم میکند.
- افزایش قیمت عرضه را زیاد میکند.
به این دو گزاره، قانون عرضه و تقاضا میگوییم. اما کشش قیمت به ما میگوید که افزایش قیمت، چقدر تقاضا را کم میکند.
کشش قیمت در کالای گیفن
دانشجوهای اقتصاد قبول کردهاند که در صورت افزایش قیمت، مصرف کاهش پیدا میکند.
کالاهای کمکشش هم از این قانون پیروی میکنند، هرچند میزان افت مصرف برایشان کوچکتر باشد.
اما آیا همیشه قانون عرضه و تقاضا به همین شکل برقرار است؟ همیشه، به غیر از یک مورد: کالای گیفن.
بحث کالای گیفن مقالهای مفصل طلب میکند. اما به طور خلاصه میتوانیم بگوییم:
کالای گیفن کالایی است که با افزایش قیمت، مصرفش بیشتر میشود!
مثلا فرض کنید یک کبابی، از ترکیب 100 گرم گوشت و 10 گرم پیاز، کباب درست میکند. اگر گوشت کیلویی 100 هزار و پیاز کیلیویی ده هزار باشد، هزینه تولید برای این واحد به صورت زیر است (از مخارج دیگر مثل اجاره مغازه، قبض آب و برق، هزینه نان، هزینه کارگر و... صرفنظر کردهایم).
10100 تومان = (100 تومان) 10 گرم پیاز + (ده هزار تومان) 100 گرم گوشت
حالا هر کیلو پیاز از 10 هزار به 20 هزار تومان میرسد. مغازهدار چطور میتواند وزن هر سیخ و قیمت آن را ثابت نگه دارد؟
کسی که اطلاعاتش از اقتصاد کم باشد، فکر میکند به خاطر افزایش قیمتِ پیاز و ثابت ماندن قیمتِ گوشت، حتما مصرف پیاز در این رستوران کاهش پیدا خواهد کرد.
اما اگر مغازهدار 11.25 گرم پیاز و 98.75 گرم گوشت استفاده کند، با قیمتهای جدید باید 225 تومان برای پیاز و 9875 تومان گوشت بخرد. جمع این دو عدد میشود 10 هزار و 100 تومان.
میبینید که با افزایش قیمت پیاز، مصرف پیاز در رستوران به میزان 1.25 گرم افزایش پیدا میکند.
تذکر 1
درست است که برای یک کبابی، محاسبه یک چهارم گرم پیاز مقدور نیست، اما در شرکتهایی که روزانه چند صد تن مواد اولیه مصرف میکنند، این شرایط برقرار خواهد بود.
تذکر 2
اگر بجای قیمت پیاز، قیمت گوشت بالا رفته بود، کبابفروش نمیتوانست با افزایش وزن گوشت، قیمت هر سیخ را ثابت نگه دارد.
در این مثال پیاز گیفن است و گوشت نه.
تذکر 3
اگر محصول ما پیاز حلقهای میبود (که در آن پیاز گرانتر است از آرد سوخاری)، نمیشد با افزایش وزن پیاز قیمت را ثابت نگه داشت. یعنی این طور نیست که پیاز ذاتا گیفن باشد. بلکه باید در مقابل کالای مکمل (گوشت) بررسی شود.
کالای گیفن دو شرط دارد:
- یک، نسبت به کالای مکمل خود ارزانتر است (در این مثال پیاز ارزانتر است از گوشت)
- دو، جایگزین ندارد (فروشنده نمیتواند بجای پیاز، از سیر استفاده کند).
به دلیل نبود جایگزین مناسب، کشش قیمت برای کالای گیفن کم است. اما جهت آن با کالاهای کمکشش معمولی فرق میکند.
برای نمونه در مثال بالا دیدیم که 100 درصد افزایش قیمت پیاز، تنها 12.5 درصد تغییر در مصرف ایجاد کرد. اما بجای کاهش مصرف، مقدار پیاز مورد نیاز بیشتر شد.
استثنا: اثر رژ لب
اثر رژ لب یا Lipstick Effect یکی از اثرهای جالب در شرایط تورمی (به خصوص در شرایط بد اقتصادی) است.
البته این اثر به طور قطعی ثابت نشده است، اما ایده جالبی دارد.
میدانیم که با بالا رفتن قیمتها، سرانه مصرف کاهش پیدا میکند. اما از بحث کشش قیمت فهمیدیم که کاهش مصرف بیشتر در مورد کالاهای لوکس رخ میدهد و نه کالاهای ضروری. یعنی در شرایط بد اقتصادی مردم کمتر کالای لوکس میخرند اما تلاش میکنند مصرف اقلام ضروری را ثابت نگه دارند.
اثر رژ لب میگوید که همیشه وضع به این شکل نیست.
«اگر قیمت همهچیز بالا برود، مردم هنوز کالای لوکس خواهند خرید، اما بجای کالای لوکس گران، لاکشریهای ارزانتری را انتخاب میکنند. مثلا بجای کت خز، رژ لب گران میخرند.»
مثلا ممکن است مردم کمتر به سراغ ماشین لوکس بروند، بجای آن گوشیهای لوکستری بخرند.
پس در شرایط بد اقتصادی سرمایهگذاری بر تولید کالاهای لوکس ارزان، ایده جالبی است.
آیا تخفیف همیشه خوب است؟
خیلی از شرکتها با استفاده از تخفیف سعی میکنند فروش خود را بالا ببرند.
در مواردی خودشان اطلاع دارند که تخفیف از درآمد کل کم میکند، اما میخواهند با افزایش تعداد فروش، محصول خود را بین مشتریها جا بیندازند.
اما مهم است که بدانیم آیا تخفیف میتواند تغییری بزرگ در مصرف کالا ایجاد کند؟ اگر نانواییای که در کوچه شما است، قیمت نانهایش را کم کند، آیا مردم نان بیشتری خواهند خرید؟
کشش قیمت تعیین میکند که آیا تخفیف باعث افزایش چشمگیر تقاضا میشود یا خیر.
پس قبل از تصویب طرح تخفیف، لازم است اندکی در مورد میزان کشسانی محصول خود تحقیق کنید.
نتیجه نهایی این که تورم قطعا میتواند میزان تولید کارخانه را تغییر دهد. اما این که تورم دقیقا چقدر میتواند سود خالص هر سهم را جابجا کند، به کشش قیمت آن محصول بستگی دارد.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
عالی بود ممنون از بابت اطلاعاتی که در اختیارمون قرار دادید.
با سلام
واقعًا مطلب ارزنده اي بود.
لطفا بيشتر آگاهي بدين.
خلاصه و مفید …
خسته نباشید.
با سلام عالی بود استفاده کردیم
سلام
خیلی خیلی مفید بود،ممنونم.
سپاسگذار م از اطلاعات بسیار مفید شما که موجب بالا رفتن سطح اطلاعات ما گردید
خوب بود. اما با پاسخ به یک سوال , سوالات بیشتری را برایمان ایجاد کرد. حالا به یک الگوریتم برای حل مسائل متعدد و تأثیر آنها بر یکدیگر نیازمندیم که بتواند پاسخ سوال اول را در نهایت برایمان استخراج کند
دقیقا درست میگید. به خصوص که یک کالای پرکشش میتونه در شرایط خاص به کالای کمکشش تبدیل بشه.
بسیار عالی بود . متشکر
عالی بود
عالی بود