ساختار سرمایه یا نسبت‌های اهرمی چیست؟

تاریخ بروز رسانی: 1402/01/07

ساختار سرمایه یا نسبت‌های اهرمی چیست؟


در تحلیل بنیادی اصطلاحات و نسبت‌های گوناگونی برای ارزیابی شرکت‌ها به کار گرفته می‌شود که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نسبت‌های ساختار سرمایه یا نسبت‌های اهرمی یا پوششی گفته می‌شود.

ساختار سرمایه به بررسی شرکت از این جهت می‌پردازد که شرکت توانایی پرداخت تعهدات میان‌مدت و بلندمدت خود را به سهامداران و بدهکاران دارد یا خیر؟ از این جهت به بررسی نسبت‌های گوناگون باید اقدام کرد که متوجه شد شرکت در زمان سررسید به بازپرداخت بدهی خود تواناست یا نه.

برای آشنایی بیشتر مقاله تحلیل بنیادی چیست؟ را مطالعه کنید.

در نسبت‌های ساختار سرمایه به توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌ها از منابع خارجی یعنی از محل وجوه بدهی که توسط سهامداران یا وام پرداخت می‌شود، توجه می‌شود. علاوه بر این می‌توان با این نسبت‌ها متوجه شد که آیا یک شرکت در حال حاضر به دنبال تمدید بدهی‌هاست یا بدهی‌های خود را در موعد مقرر می‌پردازد.

به عبارتی می‌توان این‌گونه تفسیر کرد که ساختار سرمایه شرکت تا چه اندازه از بدهی تشکیل شده و تا چه اندازه نقدینگی دارد. همان‌گونه که می‌دانید وجود نقدینگی در شرکت می‌توان ریسک‌های گوناگون را کاهش دهد و وجود بدهی‌ها می‌تواند منجر به ریسک‌های گوناگونی شود که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود. 


در این مقاله می خوانید

اهمیت نسبت‌های اهرمی

اهمیت نسبت‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه از جمله نسبت‌هایی است که برای بررسی شرکت از نظر بنیادی قابل ملاحظه است و دلایل گوناگونی نیز برای این موضوع ذکر می‌شود که در ادامه می‌آید:

  1. با بررسی نسبت‌های ساختار سرمایه به میزان ثروتی که توسط سهامداران برای شرکت تأمین می‌شود، توجه می‌شود که در نتیجه برای اعتباردهندگان به شرکت ارزشمند است.
  2. میزان درآمد شرکت مورد توجه قرار می‌گیرد و در نتیجه می‌توان متوجه شد که آیا شرکت توان بازپرداخت بدهی‌های خود را دارد یا خیر.
  3. در صورتی که شرکت بتواند سرمایه‌گذاری‌هایی انجام دهد که به خوبی درآمدزا باشند، نیازی به تأمین مالی خارج از شرکت ندارد و سرمایه سهامداران شرکت نیز افزایش می‌یابند.
  4. با به دست آوردن میزان هزینه‌های شرکت و ساختار سرمایه و دارایی ه می‌توان متوجه شد که شرکت در چه وضعیتی قرار دارد و در زمان‌های رکود و رشد اقتصادی باید چه عملکردی از آن انتظار داشت.
  5. سهامداران بزرگ با بررسی ساختار سرمایه توانایی‌های شرکت اقدام به خرید سهام آن می‌کنند و بنابراین وضعیت بدهی و ساختار سرمایه برای آن‌ها مهم است.
  6. با بررسی نسبت‌های اهرمی و ساختار سرمایه می‌توان خطرات ورشکستگی شرکت را نیز بررسی کرد چراکه بر اساس این نسبت‌ها می‌توان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌ها را سنجید.
  7. نسبت‌های اهرمی و ساختار سرمایه می‌توانند میدانی برای زورآزمایی قدرت صاحبان سهام و اعتباردهندگان باشند و اگر در این نسبت‌ها غلبه بر صاحبان سهام باشد، یعنی وضعیت شرکت مناسب و دارای ساختار سرمایه خوبی است اما اگر قدرت اعداد به نفع بدهی‌ها و اعتباردهندگان باشد یعنی ریسک‌های شرکت بالاست.

انواع نسبت‌های اهرمی چیست؟

نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه، دارای انواع متعددی است و ممکن است هر کسی به بررسی بخشی یا یکی از آن‌ها بپردازد. البته در نظر داشته باشید که استراتژی شما نیز در این زمینه بی‌تأثیر نیست. با این حال در این مقاله به معرفی همه نسبت‌های مالی می‌پردازیم.

نسبت بدهی

نسبت بدهی همان‌گونه که از نامش مشخص است نشان‌دهنده میزان بدهی شرکت و توانایی آن در بازپرداخت است. این موضوع به ویژه برای بانک‌ها به شدت مهم است چراکه تضمین‌کننده بازپرداخت اعتباراتی خواهد بود که شرکت اخذ کرده است.

فرمول به دست آوردن نسبت بدهی ساده است و برای این کار کافی است، مجموع بدهی را تقسیم بر مجموع دارایی کنید و آن را در 100 ضرب کنید.

100*مجموع دارایی / مجموع بدهی = نسبت بدهی

هر چه عدد به دست آمده بالا باشد، ریسک آن برای وام‌دهندگان بیشتر می‌شود، چراکه مشخص می‌شود که شرکت برای بازپرداخت اعتبارات خود نیاز به کمک خارجی دارد. اما هر چه کمتر باشد ریسک وام‌دهنده نیز پایین می‌آید و به اعتبار شرکت کمک می‌کند. به عبارتی این نسبت شاخصی برای سنجش "ریسک مالی" شرکت است.

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

اگر از دارایی شرکت، میزان بدهی‌ها را کسر کنیم، آن‌وقت به ارزش ویژه دست می‌یابیم که میزان سرمایه‌ای است که بدون کمک خارجی به دست آمده است. حالا برای اینکه نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه را به دست بیاوریم، کافی است این دو را به یکدیگر تقسیم کنیم.

دارایی ثابت / ارزش ویژه = نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه

نسبت به دست آمده یک معیار برای بررسی نقدینگی شرکت است. به این معنی که هر چه مقدار به دست آمده پایین باشد یعنی هزینه کمتری برای دارایی‌هایی ثابت صرف شده و در نتیجه نقدینگی شرکت برای بازپرداخت بدهی‌ها بالاست اما اگر عدد به دست آمده بالا باشد، یعنی نقدینگی زیادی صرف دارایی‌های ثابت شده و احتمال تمدید بدهی‌ها برای شرکت زیاد است.

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

در این نسبت به بررسی قدرت اعتباردهندگان به صاحبان سهام پرداخته می‌شود. به عبارتی در این نسبت متوجه می‌شویم که تا چه اندازه صاحبان سهام در ساختار سرمایه نقش دارند و تا چه اندازه قدرت اعتباردهندگان زیاد است. برای اینکه این نسبت به دست بیاید باید کل بدهی را تقسیم بر ارزش ویژه کنیم.

کل بدهی / ارزش ویژه = نسبت کل بدهی به ارزش ویژه

همان‌طور که مشخص است هر چه میزان بدهی پایین‌تر باشد، ریسک شرکت کاهش می‌یابد و خطرپذیری کمتری دارد. هر چه این عدد بالاتر باشد، متوجه می‌شویم که قدرت صاحبان سهام بیشتر است و نقش بیشتری در شرکت ایفا می‌کنند چراکه نقش اصلی در شرکت را آن‌ها بازی می‌کنند. به همین دلیل در این نسبت به بررسی قدرت سهامداران و اعتباردهندگان می‌پردازیم و متوجه می‌شویم که کدام‌یک نقش بالاتری ایفا می‌کنند.

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

بدهی جاری شامل بدهی‌های کوتاه‌مدت است که ممکن است بهره بالاتری نیز داشته باشد. اگر این بدهی‌های جاری بیشتر شود، قاعدتاً میزان قدرت نقدینگی در شرکت پایین می‌آید. به همین دلیل در این نسبت می‌خواهیم به میزان قدرت بدهی جاری به ارزش ویژه بپردازیم. برای این کار کافی است تا ارزش ویژه را تقسیم بر بدهی جاری کنیم.

بدهی جاری / ارزش ویژه = نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

اگر بدهی‌های جاری افزایش یابند باید شرکت فکری به حال ساختار سرمایه خود کند، چراکه سهم بدهی‌ها افزایش یافته و ریسک‌های بیشتری به شرکت وارد می‌شود.

نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

همان‌طور که از اسم این نسبت مشخص است، هدف بررسی بدهی‌های بلندمدت است که تا چه اندازه در ساختار سرمایه شرکت اثرگذار هستند. اگر بدهی‌های بلندمدت زیاد شوند و شرکت ناتوان از پرداخت آن‌ها شود یعنی شرکت دچار ریسک‌های بزرگی است. بدهی‌های بلندمدت به طور کلی شامل بدهی‌هایی می‌شود که بیشتر از یک سال زمان برای پرداخت آن‌ها وجود دارد. برای به دست آوردن آن نیز کافی است تا ارزش ویژه را تقسیم بر بدهی‌های بلندمدت کنیم.

بدهی طولانی‌مدت / ارزش ویژه = نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه

بدهی‌های بلندمدت نقش به سزایی در تحلیل شرکت دارند و از این رو توجه به آن‌ها و بازپرداختی که شرکت‌ها در سررسید انجام می‌دهند، مهم است.

نسبت مالکانه

در این نسبت به بررسی وضعیت شرکت در نسبت با سهامداران بررسی می‌شود و در نتیجه بیشتر بر قدرت آن‌ها تمرکز می‌شود. از این جهت به آن نسبت مالکانه گفته می‌شود چون نسبتی است که با حقوق صاحبان سهام در ارتباط است. برای اینکه این نسبت به دست بیاید باید کل دارایی‌ها را تقسیم بر ارزش ویژه کنیم.

ارزش ویژه / کل دارایی‌ها = نسبت مالکانه

اگر این نسبت عدد بالایی به دست دهد، یعنی شرکت نسبت به تعهدات خود خوب عمل می‌کند و وابستگی کمتری به اعتبارات و اهرم‌های بیرونی دارد، اما اگر عدد آن پایین باشد یعنی وابستگی شرکت بیشتر به منابع خارجی است و ریسک‌های آن افزایش می‌یابد.

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

در این نسبت به بررسی قدرت سهامداران نسبت به بدهی تمرکز می‌شود. به عبارتی در این نسبت مشخص می‌شود که قدرت هر کدام در نسبت با یکدیگر چگونه است؟ برای این کار لازم است تا حقوق سهامداران نسبت به همه اعتبارات سنجیده شود. به همین دلیل فرمول این نسبت عبارت است از تقسیم کل بدهی بر حقوق صاحبان سهام.

حقوق صاحبان سهام / کل بدهی = نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها

اگر عددی که در این نسبت به دست می‌آید بالا باشد یعنی سهم و قدرت حقوق صاحبان سهام از اعتباردهندگان خارجی بیشتر است اما اگر این نسبت پایین باشد یعنی قدرت در دست اعتباردهندگان خارجی است و در نتیجه ریسک شرکت افزایش یافته است. در نظر داشته باشید که هر چه در این نسبت حقوق صاحبان سهام عدد بالاتری را نشان دهد، یعنی شرکت از خطرات اقتصادی و ورشکستگی دور است.

نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

در این نسبت به بررسی وضعیت سهامداران نسبت به دارایی‌های ثابت پرداخته می‌شود. به عبارتی به این موضوع توجه می‌شود که تا چه اندازه صاحبان سهام در تأمین ثروت و خرید دارایی‌های یک شرکت نقش دارند. برای اینکه این نسبت را به دست بیاوریم باید سرمایه‌های ثابت را تقسیم بر حقوق صاحبان سهام کنیم.

حقوق صاحبان سهام / سرمایه‌های ثابت = نسبت حقوق صاحبان سهام به‌کل دارایی‌های ثابت

هر چه این نسبت عدد بالاتری را به شما نشان دهد، می‌توانید به این نتیجه برسید که ساختار سرمایه شرکت قوی‌تر و وابستگی کمتری نسبت به بیرون دارد. بنابراین در زمان‌هایی که شرکت با رکود یا مشکلات اقتصادی رو به رو می‌شود، می‌تواند ریسک کمتری بپذیرد.

جمع‌بندی ساختار سرمایه

تحلیل بنیادی دانشی روان دارد، اما برای اینکه بتوانید در آن به تبحر برسید لازم است تا تمرین‌های زیادی انجام دهید و دانش خود را به محک و آزمون بگذارید. برای این کار بهتر است تا اول از همه از ابتدا شروع به یادگیری کنید.

برای آشنایی بیشتر دوره آموزشی تحلیل بنیادی در بازار بورس ایران را مطالعه کنید.

در قدم بعدی با اجزای صورت‌های مالی و تحلیل بنیادی شرکت‌ها آشنا شوید و سپس وارد بررسی‌های عمیق‌تر شوید. در نظر داشته باشید که سبک‌ها و استراتژی‌های گوناگونی نیز برای تحلیل بنیادی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

استفاده از نسبت‌های اهرمی و ساختار سرمایه نیز از جمله بخش‌های تحلیل بنیادی است که بر اساس آن می‌توانید به بررسی شرکت‌ها بپردازید. به عبارتی نسبت‌های اهرمی به بررسی ریسک‌های یک شرکت و آنچه موجب می‌شود که بقا یا ورشکستگی شرکت در ادامه به وجود بیاید، پیش‌بینی پذیر شود.

مسلماً در یک مقاله نمی‌توان همه بخش‌های تحلیل بنیادی و همچنین نسبت‌های مالی از جمله نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه را بررسی کرد اما سعی کردیم در این مقاله آشنایی با این موارد را به شما ارائه دهیم. از این جهت در ادامه می‌توانید با یادگیری کامل‌تر و به آزمون گذاشتن دانش خود بتوانید تحلیل‌های دقیق‌تری نسبت به شرکت‌ها ارائه دهید و ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهید.

امتیاز این مقاله

درباره نویسنده

میلاد مرتجی

اشتراک
اطلاع از
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه دیدگاه ها
{"email":"آدرس ایمیل وارد شده نامعتبر است","url":"آدرس وب‌سایت وارد شده نامعتبر است","required":"لطفا فیلد‌های مشخص شده را تکمیل نمایید"}

مقالات پیشنهادی


بورس ایران بخش‌های گوناگونی دارد؛ از جمله بازار بورس و اوراق بهادار، بازار آتی و

0
شما هم نظر بدهیدx
Success message!
Warning message!
Error message!