قانون متکالف (Metcalfe’s law) به عنوان یکی از راهکارهای ارزش گذاری در زمینه پروژههای کریپتوکارنسی مطرح است که به وسیله آن میتوان وضعیت بنیادین و قیمتی یک شبکه را ارزیابی کرد.
طبق قانون متکالف ارزش یک شبکه بر مبنای توان دوم تعداد کاربران یا نودهای آن رشد میکند. از این جهت هر چه یک شبکه شلوغتر باشد، ارزش آن نیز بیشتر میشود. به عنوان مثال هر چه نودهای اتریوم و تراکنشهای آن افزایش یابد، شبکه اتریوم ارزش بیشتری خواهد داشت.
نخستین جرقههای ایده قانون متکالف
در سال 1996 رابرت متکالف در نشریه نیویورک تایمز برای اولین بار، قانون متکالف را با مثال یک تلفن همراه توضیح داد. او گفت اگر یک نفر در جهان فقط یک دستگاه گوشی موبایل داشته باشد، این موبایل ارزش خاصی ندارد اما از زمانی که تعداد دیگری به استفاده از آن بپردازند، ارزش آن بالاتر میرود.
طبق قانون متکالف هر چه تعداد کاربران یک فناوری بیشتر شود، در نتیجه ارزش آن بیشتر خواهد شد به عنوان نمونه اگر تعداد استفادهکنندگان از یک پیامرسان بیشتر شود، ارزش آن شرکت نیز بالاتر میرود و در صورتی که افراد به ترک پیامرسان اقدام کنند و از آن خارج شوند، دیگر آن پیامرسان ارزشی نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
با اینکه اولین بار رابرت متکالف این ایده را یک قانون نامید اما بارها قبل و بعد از او درباره این ایده صحبت شد، چرا که ارزش از جمله مواردی است که در اقتصاد نمیتوان به صورت عددی بررسی کرد و از این جهت نیاز به معیارهایی دارد که از طریق آن بتوان به ارزش وزن داد.
ضمن اینکه همیشه نمیتوان شلوغی شبکه را مفید دانست، مثل ایمیلهای اسپم یا تبلیغات تلفنی که باعث میشوند، شبکه شلوغ شود ولی در نهایت چیزی به ارزش شبکه اضافه نمیکنند. با این حال قانون متکالف برای سنجش ارزش برند شرکتهای فناوری به خوبی قابل استفاده است و از آن میتوان به معیاری قوی برای بررسی این گروه شرکتها پرداخت.
تکامل قانون متکالف به دم عصایی
اگر انیمیشن شیرشاه را دیده باشید، شخصیتی به نام تیمون (Timon) در این کارتون با یک گراز به اسم پومبا (Pumbaa) دوست بود. تیمون یک دم عصایی یا میرکت (Meerkat) است. این حیوانات در آفریقا و در دستههای 40 تا 50تایی زندگی میکنند.
دم عصاییها در هنگام خطر به صورت گروهی رفتار میکنند و همدیگر را مطلع میکنند. این رفتار در گروهی از حیوانات دیگر مثل پنگوئنها و زنبورها نیز مشابه است. ویژگی این گروه از حیوانات این است که به صورت گروهی به یک موضوع وارد میشوند و با استفاده از کانالهای ارتباطی که دارند، همچون ایجاد سر و صدا یکدیگر را با خود همراه میکنند. حال میخواهد موضوع یک خطر باشد یا به دست آوردن غذا.
اگر تعداد دم عصاییها کم باشد، آنها در خطر قرار میگیرند و به همین دلیل پس از مدتی شکار میشوند و از بین میروند. بنابراین تعداد معینی از آنها برای بقای گروه لازم است تا بتوانند به صورت گروهی از یکدیگر محافظت کنند. اگر تعداد آنها کافی باشد، شرایط برای تولید مثل آنها فراهم میشود و در نتیجه جمعیت آنها افزایش مییابد.
حالا بیاییم و همین موضوع را در مورد یک پیامرسان بررسی کنیم. ممکن است که یک پیامرسان تعدادی کاربر داشته باشد، اما تعداد آنها به اندازه کافی نباشد و آنها با یکدیگر ارتباطی نداشته باشند، به همین دلیل احتمال از هم پاشیدگی این جمعیت زیاد است. درست مثل زمانی که یک پیامرسان جدید میتواند مخاطبان دیگری را به خود جذب کند.
در این حالت پیامرسان کمجمعیت قربانی شکار پیامرسان بزرگتر شده چراکه محیط برای افراد بیشتر در پیامرسان جدید فراهم است و تشکیل گروه در آن بهتر صورت میگیرد. همچنین اگر خطری در یک پیامرسان ایجاد شود، احتمال مهاجرت گروهی توسط کاربران وجود دارد به عنوان مثال هنگامی که واتساپ دچار باگهای امنیتی شد، تعداد زیادی از آن به دیگر پیامرسانها همچون سیگنال مهاجرت کردند. این مهاجرتها نیز در قالب گروهها اتفاق افتاد.
پس قانون دم عصایی به ما میگوید که برای پایداری یک شبکه در درجه اول به تعداد معینی از کاربر نیاز است تا هسته اولیه رشد شکل بگیرد و در درجه دوم این گروه باید با یکدیگر به خوبی تعامل کند تا بتواند ضامن رشد و ایجاد فضای مناسب در گروه برای پرجمعیت شدن باشد. در غیر این صورت شبکه ممکن است از بین برود.
قانون متکالف در بلاک چین
یکی از معیارهایی که از طریق آن میتوان به ارزش شبکه در بلاک چین پی برد و بر اساس آن به بررسی وضعیت پروژهها از جهت بنیادین پرداخت، همین قانون متکالف است. بر اساس قانون متکالف، اگر شما پروژهای را پیدا کردید که در آن تعداد کاربران و نودهایش زیاد بودند، پس امکان رشد آن زیاد است و ارزش بالاتری دارد.
همچنین در این موقعیت است که متوجه میشویم که کامیونیتی و طرفداران یک پروژه چقدر میتوانند در مورد آن تأثیرگذار باشند به عنوان مثال هر چه فالوورهای صفحه توییتر پروژه زیادتر باشد، میتواند فضایی ایجاد کند که کامیونیتی رشد کند و تعداد هواداران و کاربران شبکه افزایش یابند.
از سوی دیگر قانون متکالف به ما این اجازه را میدهد تا طبق آن شلوغی شبکه را متوجه شویم و کارایی یک شبکه را به دست آوریم. گفتیم که در قانون متکالف ارزش شبکه برابر با تعداد کاربران به توان دو است. دلیل آن هم این است که اگر شما با 50 نفر در یک شبکه تبادل داشته باشید، هر کدام از این 50 نفر نیز با 50 نفر دیگر میتوانند در ارتباط باشند.
بیشتر بخوانید:
اگر بخواهیم به مثال شبکههای اجتماعی برگردیم، اگر شما 50 نفر در لیست کانتکتهای contacts خود داشته باشید، هر کدام از دوستان شما که در لیست شما هستند نیز یک لیست کانتکت دارند به همین صورت شبکه رو به گسترش میرود.
بنابراین اگر به عنوان نمونه بخواهیم بیت کوین را در نظر بگیریم، هر چه تعداد کاربران و تبادلات مالی در آن افزایش یابد؛ در نتیجه ارزش شبکه آن افزایش مییابد و متوجه میشویم که ارزش بیت کوین در حال افزایش است. به همین طریق سایر ارزهای دیجیتال را نیز بر اساس کامیونیتی آنها میتوانیم بررسی کنیم و از جهت بنیادین مورد تحلیل قرار دهیم.
جمعبندی قانون متکالف
در مورد ارزهای دیجیتال ممکن است که دیدگاه بلندمدت داشته باشید و به دنبال رصد کردن وضعیت یک پروژه و نحوه عملکرد آن باشید. با اینکه همچنان شناخت بنیادین ارزهای دیجیتال نسبت به سهام بورسی از شفافیت کمتری برخوردار است، اما معیارهایی همچون ارزش شبکه و TVL میتوانند به شما کمک بسیاری کنند.
قانون متکالف یکی از پایههای ارزشگذاری در مبحث ارزهای دیجیتال است که شما با دانستن آن و بررسی رمزارزهای گوناگون میتوانید به رصد پروژه بپردازید و انواع و اقسام پروژههای کریپتویی از جمله دیفای، متاورس و NFT را از طریق آن تحلیل کنید.
برای آشنایی بیشتر مقاله شاخص TVL چیست و چه کاربردی دارد؟ را مطالعه کنید.
همچنین با در نظر گرفتن قانون متکالف و به ویژه نظریه رشد یافته آن یعنی قانون دم عصاییها باید در نظر داشته باشید که یک پروژه نیاز دارد تا نه تنها استفادهکنندگان گوناگونی داشته باشد؛ بلکه کاربرانش باید فعال باشند و از آن حمایت کنند. در غیر این صورت این پروژه ممکن است در ادامه به شدت آسیب ببیند، چراکه کاربران وفاداری ندارد که آن را حمایت کنند.