اگر جزء افرادی هستید که به دیگران در زمینههای مالی مشاوره میدهید و یا در سرمایهگذاریهای خود به مشاوران سرمایهگذاری و مالی مراجعه میکنید، خواندن این مقاله میتواند برای شما جالب باشد و شما را با عوامل موثر بر نگرش نسبت به ریسک آشنا کند.
آیا شما هم به شانس اعتقاد دارید و لازمهی یک سرمایهگذاری موفق را، داشتن شانس میدانید؟ یا معتقدید هر اتفاقی که برای ما میافتد، ناشی از اعمال خود ما است؟
ما در دنیایی زندگی میکنیم که دائما در حال انتخاب و تصمیمگیری هستیم، حتی گاهی این انتخابها را بهصورت ناخودآگاه انجام میدهیم. تصمیماتی که در زمینه مالی میگیریم، میتوانند یکی از مهمترین تصمیمات زندگی ما باشند. این تصمیمات میتوانند بازخوردی بزرگ در زندگی شخصی و یا محیط بیرونی ما داشته باشند و علاوهبر زندگی خود ما، زندگی اطرافیان ما را هم تحت تاثیر قرار بدهند. در این مقاله قصد داریم که راجعبه عوامل موثر بر تصمیمهای مالی خود صحبت کنیم.
دانش مالی رفتاری چیست؟
مالی رفتاری (Behavioral Finance)، یکی از مباحث نسبتا جدیدی است که در دهههای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این مبحث، رشتهای در حوزه مالی است که نظریههایی بر مبنای روانشناسی ارائه میدهد، تا دلایل رفتار سرمایهگذاران و اتفاقاتی که در بازار سهام میافتد را توضیح دهد.
بسیاری از نظریههای مالی که از گذشته تا کنون شکل گرفتهاند، متاثر از فرضیه رفتار عٌقلایی سرمایهگذاران هستند. اما دانش مالی رفتاری این فرضیه که تمامی سرمایهگذاران به صورت عاقلانه تصمیمگیری میکنند، رد کرده است. دلیل رد این فرضیه هم، عدم انطباق آن با رفتار واقعی انسانها در بازار سهام بوده است.
همانطور که میدانیم بیشتر گزینههای سرمایهگذاری با درجهای از ریسک همراه هستند. ممکن است بارها دیده باشید افراد مختلف، در سهمی که ریسک یکسانی برای همه دارد، به یک اندازه سرمایهگذاری نمیکنند و در اتخاذ تصمیمات خود با هم تفاوتهای بسیاری دارند. سوالی که در این قسمت شکل میگیرد این است که چه عواملی باعث میشود تا سرمایهگذاران تصمیمات متفاوتی از هم بگیرند.
شاید شما هم در اطراف خود افراد زیادی را دیده باشید که میگویند بورس، ریسک زیادی دارد و من هم شانس ندارم، بهمحض وارد شدن به بورس، بازار خواهد ریخت. یا گروهی هستند که ادعا میکنند به محض فروش یک سهم، آن سهم شروع میکند به رشد کردن و این موضوع را به شانس و اقبال بد خود نسبت میدهند.
دلیل این رفتارهای متفاوتِ سرمایهگذاران چیست؟ آیا میتوان این رفتارها را به اعتقادات آنها و نوع نگرشی که نسبت به ریسک دارند، ربط داد؟
بهطور کلی ریسک و عدم اطمینان نقش مهمی در تصمیمگیریهای اقتصادی ایفا میکنند. نگرش افراد نسبت به ریسک، ارتباط نزدیکی با درک و پیشبینی رفتارهای اقتصادی و تصمیمگیریهای مالی آنها دارد (روهرمن و همکاران،2005).

در مالیِ رفتاری، نقش واکنشهای طبیعیِ رفتارِ انسان (نه لزوما عٌقلایی)، بهعنوان متغیری اثرگذار بر سایر متغیرهای اقتصادی و مالی، که در گذشته در نظر گرفته نمیشد، با تاکید بیشتری مطالعه میشود.
در مالیِ رفتاری، نقش واکنشهای طبیعیِ رفتارِ انسان (نه لزوما عقلایی)، بهعنوان متغیری اثرگذار بر سایر متغیرهای اقتصادی و مالی، که در گذشته در نظر گرفته نمیشد، با تاکید بیشتری مطالعه میشود.
تواناییهای شناختی و غیرشناختی
تواناییهای شناختی
تواناییهای یک فرد برای انجام فعالیتهای مختلف ذهنی را، که بیشتر مرتبط با یادگیری و حل مسئله است، تواناییهای شناختی میگویند.
تواناییهای غیرشناختی
مهارتهای غیرشناختی، آن دسته از نگرشها، رفتارها و استراتژیهایی هستند که موفقیت در محل کار و... را تسهیل میکنند مانند انگیزه، استقامت، منبع کنترل و...
تاکنون مطالعات متعددی انجام شده است که رابطه بین تواناییهای شناختی و نگرشهای متفاوت نسبتبه ریسک مالی را مورد بررسی قرار دادهاند. اما به میزان کمی در مورد اهمیت تواناییهای غیرشناختی و رابطه آن با ریسک مالی مطالعه شده است. یکی از مهارتهای غیرشناختی مهم منبع کنترل است که در ادامه راجعبه آن صحبت خواهد شد.
عوامل موثر بر نگرش نسبت به ریسک
مطالعاتی که تاکنون انجام شده است، نشان میدهد که عوامل متعددی از جمله سن، میزان تحصیلات، رشتهتحصیلی، درآمد، ثروت افراد، پیشینهی خانوادگی آنها، بازده بازار و... بر نگرش افراد نسبت به ریسک تاثیر میگذارد. برای مثال با گذر زمان و کهولت سن، میزان ریسکپذیری افراد کاهش مییابد. در زمینه تاثیر جنسیت بر ریسکپذیری افراد نیز، مطالعات متعددی انجام شده است. نتایج اغلب مطالعات، این بوده است که زنان نسبت به مردان ریسکگریزتر هستند و از اتخاذ تصمیمات ریسکی دوری میکنند.
مطالعاتی که در زمینه بازده بازار انجام شده، نشان داده که رابطه خطی مثبتی بین بازده بازار و میزان ریسکپذیری افراد وجود دارد. یعنی هرچه بازده بازار بیشتر شود، ریسکپذیری مالی افراد هم بیشتر میشود و بالعکس. تحقیقاتی که در رابطه با سطح تحصیلات انجام شده نشانگر این است که هرچه تحصیلات افزایش پیدا کند میزان ریسکپذیری هم افزایش پیدا میکند. حتی بین دانشجویان رشتههای مختلف نیز این بررسی انجام شد و مشخص شد، افرادی که در رشتههای مالی و اقتصادی تحصیل کردهاند، ریسکپذیری بیشتری نسبت به دیگران دارند.
اشخاصی که ثروت و داراییهای مالی بیشتری دارند، تمایل کمتری به پذیرش ریسک بالا دارند. میتوان گفت که افراد ثروتمند ریسکگریزتر از سایرین هستند.
مطالعات داخلی در کشور ما در این زمینه بسیار کم است و یا میتوان گفت که اصلا وجود ندارد. در ادامه، ابتدا به توضیح نگرش نسبت به ریسک مالی میپردازیم. سپس منبع کنترل و رابطهی بین آن با نگرش نسبت به ریسک مالی را بررسی میکنیم.
نگرش نسبت به ریسک مالی
نگرش نسبت به ریسک را میتوان بهعنوان یکی از ویژگیهای ذاتی شخصی در نظر گرفت که در تمامی شرایط و زمینهها پایدار و ثابت است. همچنین میتوان آن را یکی از جنبههای مهم در تصمیمگیریهای مالی دانست (وبر و میلیمان، 1997 و 2004).

دوهمن در سال 1998 نگرش نسبت به ریسک را به صورت یک جهتگیری عمومی (به عنوان یک ذهنیت) بهمنظور پذیرش یا اجتناب از ریسک، هنگام تصمیمگیری در مورد نحوه ادامه، در شرایط با نتایج نامشخص تعریف کرد.
دوهمن در سال 1998 نگرش نسبت به ریسک را به صورت یک جهتگیری عمومی (به عنوان یک ذهنیت) بهمنظور پذیرش یا اجتناب از ریسک، هنگام تصمیمگیری در مورد نحوه ادامه، در شرایط با نتایج نامشخص تعریف کرد. یعنی در شرایط پرابهام که ما از نتیجه کار خبر نداریم، ذهنیتی که نسبت به ریسک آن موقعیت داریم، در تصمیمگیری به ما کمک میکند.
مطالعاتی که در این زمینه انجام شده، نشان داده است که اندازهگیری مواردی مانند نگرش افراد نسبت به ریسک، شاخص خوبی برای اندازهگیری میزان ریسکپذیری افراد است. اینکه افراد تا چه اندازه میتوانند ریسک یک سرمایهگذاری را تحمل کنند باعث میشود که بتوان رفتار سرمایهگذاران را بااطمینان پیشبینی کرد (کورتر و شن، 2001).
منبع کنترل چیست؟
موضوع منبع کنترل (Locus Of Control) برای اولین بار توسط راتر در سال 1966 مطرح شد. او منبع کنترل را چنین بیانکرد که آیا فرد رابطه علیت بین رفتار خود و پاداش را درک میکند یا خیر.
به زبانی سادهتر، میتوان گفت، منبع کنترل بیانگر این است که افراد تا چه اندازه معتقدند اعمالشان بر اتفاقاتی که برایشان میافتد تاثیرگذار است.به عقیده راتر یکی از ابعادی که افراد را از یکدیگر متمایز میکند، درجه کنترلی است که تصور میکنند بر رویدادهای زندگی خود دارند. راتر در مطالعات خود چنین بیان کرد که به طور کلی دو نوع منبع کنترل متمایز از هم وجود دارد، منبع کنترل درونی و بیرونی.
منبع کنترل درونی
افراد با منبع کنترل درونی بر این باورند که هر آنچه برای آنها اتفاق میافتد نتایج اعمال خودشان است. بنابراین رویدادهای زندگی را در کنترل شخصی خود میبینند.
منبع کنترل بیرونی
افراد با منبع کنترل بیرونی، بر این باورند که هر آنچه که برای آنها اتفاق میافتد، نتایج تصمیمات و عملکرد خودشان نیست، بلکه توسط عوامل فراتر از کنترل شخصی آنها مانند شانس، اقبال و یا توسط افراد قدرتمند تعیین می شود.
به بیان دیگر، اشخاص دارای منبع کنترل درونی باور دارند که کارآمدی، تدبیر، سختکوشی، احتیاط و مسئولیتپذیری به پیامدهای مثبت خواهد انجامید و رفتارشان نقش مهمی در افزایش اتفاقات خوب و کاهش اتفاقات بد دارد. اما اشخاصی که منبع کنترل بیرونی دارند رویدادهای مثبت یا منفی را پیامدهای رفتار خود نمیدانند، بلکه آن را به شانس و سرنوشت، نفوذ افراد قدرتمند و عوامل محیطی ناشناخته مهار نشدنی نسبت میدهند، در نتیجه بر این باورند که اتفاقات بد یا خوب به اعمال و رفتارهای آنها نسبت نداشته و از کنترل آنها خارج است (سیف، 1385) به همین دلیل در اعمال خود، قبول مسئولیت نمیکنند.
پس از مطرح شدن موضوع منبع کنترل توسط راتر، سایر محققان نیز به مطالعه در این زمینه پرداختند. لونسون در سالهای 1973 و 1981، پیشنهاد داد که مفهوم منبع کنترل، باید به صورت یک ساختار چند بعدی در نظر گرفته شود. او برای افرادی که معتقدند مسئول اتفاقات زندگی خود هستند، یک بعد درونی (احساس حاکمیت) را پیشنهاد کرد و بین دو بعد بیرونی تمایز قائل شد. او بعد بیرونی را به صورت دو بعد شانس (اعتقاد به ماهیت تصادفی وقایع) و افراد قدرتمند ( اعتقاد به اینکه قدرتمندان حوادث زندگی آنها را کنترل میکنند) تعریف کرد. با این حال، بیشتر مطالعات در زمینه منبع کنترل، در سازمانها و سایر مکانها تحت تاثیر مقیاس اندازهگیری منبع کنترل تک فازی راتر قرار گرفته است.
مقیاسهای مختلفی که برای اندازهگیری منبع کنترل توسط راتر و لونسون مطرح شد، مورد بررسی و انتقاد گستردهای قرار گرفت (بروئن و شاپیرو، 1984؛ فرنهام و هنری،1980). بعد از مطرح شدن مفهوم منبع کنترل، محققان این موضوع را در سایر رشتهها و زمینهها مانند سلامت جسمانی (لائو و ویر،1981) و سلامت روانی (کالهون و همکاران، 1973) و غیره، نیز مورد مطالعه قرار دادند.
فرنهام (1986) مقیاسی جدید برای اندازهگیری منبع کنترل در زمینه اقتصادِ مالی مطرح کرد. او مقیاس اندازهگیری خود را بر اساس سایر مقیاسهای مطرح شده که مورد قبول واقع شده بودند، بنا کرد. این مقیاس چهار عامل تفسیری، که از سایر مقیاسها و پرسشنامهها استخراج شده بود را در خود جای داد. فرنهام پرسشنامهای طراحی کرد، که در آن سوالاتی مطرح شده که میزان اعتقاد افراد را به هر یک از چهار عنوان زیر میسنجد.
تقسیمبندی منبع کنترل اقتصادی فرنهام
- بعد درونی (Internal Factor)
- بعد شانس (Chance Factor)
- بعد افراد قدرتمند (Powerful others Factor)
- بعد بیرونی (External/denial)
1. بعد درونی
اولین عامل مطرح شده توسط فرنهام عامل یا بعد درونی بود، این عامل نشاندهندهی میزان اعتقاد افراد بر این است که خودشان بر امور مالی خود تسلط دارند و اتفاقاتی که برایشان میافتد، ناشی از اعمال خودشان است.
2. بعد شانس
دومین مورد از منبع کنترل اقتصادی، شانس نام گرفت. پرسشهایی که در این بخش آمده است، در برگیرنده مضمون شانس است و میزان اعتقاد افراد بر شانس را در امور مالی نشان میدهد.
3. بعد افراد قدرتمند
این بخش تاثیر افراد قدرتمند، نظیر شخصیتهای سیاسی را بر زندگی افراد معمولی میسنجد.
4. بعد بیرونی
او مواردی را در این بخش آورد که مربوط به انکار فقر در جامعه بودند. در این بخش میزان اعتقاد افراد بر این موضوع که فقر وجود دارد یا نه، سنجیده میشود.
بررسیها نشان داده است که تلاش برای کنترل محیط بیرونی ما در کودکی آغاز میشود و بین 8 تا 14 سالگی متمایز میشود. به نظر میرسد هر قدر سن افراد بالاتر میرود گرایش درونی آنها بیشتر میشود و در میانسالی به اوج خود میرسد. شواهد نشان میدهد که منبع کنترل در دوران کودکی آموخته میشود و به طور مستقیم به رفتار والدین یا مراقبان کودک مربوط است.
مطالعاتی که رابطه منبع کنترل را با برخی موارد مالی بررسی کرده است، نشان داده، خانوارهایی که سرپرست آنها منبع کنترل درونی دارد، نسبت به خانوارهایی که سرپرستشان منبع کنترل بیرونی دارد، از پسانداز بیشتری برخوردار هستند. افراد با منبع کنترل بیرونی تمایل کمی به پسانداز دارند و پولهای خود را بیبرنامه خرج میکنند.
لیم و همکارانش در مطالعهای به بررسی رابطهی بین جنسیت، مشکلات مالی و منبع کنترل با نگرش پولی افراد پرداختند. نتایج نشان داد که افراد با منبع کنترل درونی، تمایل به بودجهبندی پول و سرمایه خود داشتند. یعنی هم به درآمد و هم به هزینههایشان توجه میکردند. این افراد به امید اینکه پولهای پسانداز شده بعدها با تلاش و تواناییشان میتواند در جاهای مناسبی استفاده شود دست به این کار میزنند، بنابراین ممکن است فرصتهای بهتر و بیشتری برای موفقیت در زندگی داشته باشند. در حالی که افراد با منبع کنترل بیرونی پول را به عنوان منبع قدرت در نظر میگرفتند. این افراد معمولا بخشنده نیستند زیرا ممکن است احساس کنند که سایر افراد تحت تاثیر سرنوشت ناخوشایندشان دچار این وضعیت شدهاند، بنابراین تمایل کمتری به کمک به سایر افراد دارند.
نتایج بررسیهای ما در بازار سرمایه
ما به بررسی تاثیر منبع کنترل بر نگرش افراد نسبت به ریسک در بین گروهی از سرمایهگذاران فعال در بازار سرمایه ایران پرداختیم. یافتههای ما نشان داد که از بین چهار بعد منبع کنترل اقتصادی، اعتقاد افراد بر بعد قدرت و بعد درونی بیشتر از دو بعد دیگر یعنی بعد بیرونی و شانس است. یعنی در جامعهی فعالان بازار سرمایه، افراد بیشتر بر این باور هستند که تصمیمات و انتخابهای خودشان بر آنچه که برای سرمایهاشان اتفاق میافتد تاثیر میگذارد. همچنین معتقدند که افراد قدرتمند در جامعه که دارای جایگاهی بالا هستند، نظیر سیاستمداران و افراد با سرمایههای کلان در تعیین منابع مالی آنها و آنچه که ممکن است در بازارهای مالی رخ بدهد بیتاثیر نیستند و حتی ممکن است قسمت عمدهای از بازار را کنترل کنند.
در آخر به مشاوران سرمایهگذاری و کارگزاران بورس اوراق بهادار پیشنهاد میشود که برای پذیرش سرمایهگذاران خود، ابتدا ویژگیهای رفتاری و شخصیتی مشتریان نظیر نگرششان نسبت به ریسک، منبع کنترل، گرایشهای اجتماعی و... را به دقت مورد بررسی قرار دهند. سپس متناسب با شخصیت افراد پیشنهادهایی برای سرمایهگذاری داده شود.
مشاوران مالی و سرمایهگذاری میتوانند با شناخت ویژگیهای روانشناختی افراد و آگاهی یافتن از نوع نگرش افراد نسبت به ریسک، به تعدیل اعتقادات سرمایهگذاران بپردازند و آنها را به سمت سرمایهگذاری صحیح هدایت کنند. علاوهبر این کارگزاران میتوانند از طریق مشاوره صحیح افراد را از ریسک یک سرمایهگذاری آگاه کنند. بهطور کلی مشاوران و کارگزاران میتوانند با شناخت از اعتقادات افراد، ویژگیهای شخصیتی و با توجه به ناهمگونیهای فردی که در بین اشخاص وجود دارد، منجر به بهتر شدن تصمیمات سرمایهگذاران شوند.
نظرات ارزشمند شما
لطفا اگر این مقاله برایتان مفید بود و یا نظری درباره آن داشتید، در انتهای همین صفحه، نظر خود را برای من ثبت بفرمایید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
بسیار مطالب ارزنده و مفیدی بود. خسته نباشید
درود
بسیار عالی بود.سپاس
مفید بود ممنون
مفید بود
متشکرم. بسیار خوب بود
خواهش میکنم