داستان من با چالش پس انداز یا سرمایه گذاری به 12 شهریور سال 97 برمیگردد؛ همان روزی که متوجه قبولیام در کنکور ارشد مدیریت شدم. روز بسیار خوبی بود، بالاخره توانستم در رشته موردعلاقهام، آن هم در یکی از دانشگاههای دولتی تهران قبول شوم.
اما خوشحالیام فقط یک روز دوام داشت؛ از روز دوم استرسها و نگرانیهایم شروع شد. آن زمان من در یک شرکت خصوصی در شهرمان مشغول فعالیت بودم و رفتن به دانشگاه مساوی با ترک کارم بود. بهخاطر فاصله 900 کیلومتری شهر محل زندگیم با تهران، امکان رفتوآمد روزانه هم میسر نبود.
مشکل تنها استعفا از کار نبود؛ واقعا به درآمد این شغل نیاز داشتم. به این فکر میکردم که با استعفا از شغلم چه چیزی پیش خواهد آمد؛ آیا میتوانستم در مدت زمان کوتاهی شغلی متناسب با تواناییهایم در تهران پیدا کنم؟
تصمیم به ترک کارم گرفتم؛ یک حسابوکتاب سرانگشتی هم کرده بودم و فکر میکردم با پساندازی که دارم میتوانم با خیال آسوده تا پیدا کردن شغل جدید در تهران، حداقل به مدت یکسال بدون دغدغه در دانشگاه تحصیل کنم.
متاسفانه استرسها تمامی نداشت و به اینجا ختم نمیشد. هر روز خبر افزایش قیمت دلار به گوش میرسید. از ابتدای سال 97 روند قیمتی دلار افزایشی شده بود و در شهریور همان سال از 6 هزار تومان به 13 هزار تومان رسید.
با روند صعودی افزایش قیمت دلار و به تبع آن افزایش قیمت کالاها و خدمات، آیا پس انداز من میتوانست کفاف زندگی و تحصیلم را بدهد؟!
دقیقا آن زمان بود که با چالش انتخاب بین پس انداز یا سرمایه گذاری مواجه شدم. پول پس انداز شدهام در حساب بانکیام میماند یا از آن برای سرمایه گذاری استفاده میکردم؟!
رسیدن به پاسخ سوالم زمان زیادی نبرد و من خیلی زود به جواب رسیدم. در مهر سال 1397 رکورد قیمتی دلار شکسته شد و از 18 هزار تومان نیز عبور کرد.
اما رسیدن به پاسخ سوالم تنها بهخاطر شکسته شدن رکورد قیمتی دلار نبود؛ بلکه تجربه بد همسایهمان بود که مرا به یک پاسخ قطعی رساند.
انتخاب بین پس انداز یا سرمایه گذاری
همسایه ما، زنوشوهر 70 سالهای بودند که خانه ویلایی خود را بهخاطر خلوتی محله و دور بودن آن از مرکز شهر فروخته و یک واحد آپارتمان در ساختمان محل زندگی ما خریداری کردند.
با حسابوکتاب سرانگشتیشان به این نتیجه رسیده بودند که میتوانند با پول فروش خانه ویلاییاشان یک واحد آپارتمان در محلهای نزدیک به مرکز شهر خریداری کرده و مابقی پول خانه را در بانک پس انداز و از سود آن برای هزینههای روزمره استفاده کنند.
فروردین سال 1397 بود که خانه ویلایی را به قیمت 300 میلیون تومان فروختند و با 200 میلیون آن یک واحد آپارتمان خریدند و مابقی پول را در بانک پس انداز کردند. (خوشوخرم از این تصمیم بینظیر که هم صاحب خانه شدند و هم سود بانکی ماهیانهای دریافت خواهند کرد).
اما خوشحالیشان بیشتر از یکی دو ماه دوام نیاورد؛ قیمت دلار روزبهروز در حال افزایش بود و قیمت مسکن و زمین هم به همان نسبت روند صعودی به خودشان گرفته بودند.
الان سه سال از تاریخ فروش خانه گذشته و قیمت خانه ویلایی همسایه ما تقریبا 8 برابر افزایش پیدا کرده است. اما از آن 100 میلیون تومانی که در بانک پس انداز کرده بودند، فقط سود سالانه 20 درصدی نصیبشان شده است.
برای پی بردن به عمق فاجعه بیایید از زاویه دیگری به این مساله نگاه کنیم. زمانی که همسایه ما 100 میلیون تومان را با سود 20 درصدی در بانک پس انداز کرد، قیمت دلار 6 هزار تومان بوده و اما اکنون بهطور تقریبی قیمت دلار افزایش 5 برابری نسبت به قیمت ابتدای سال 1397 دارد. در واقع نرخ بهره واقعی ما منفی است؛ چون سرعت رشد تورم بسیار بالا است.
سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول یا استقلال مالی؟
البته نباید فراموش کرد که بهدلیل تورم بالای کشور ما پس انداز کردن کار پرریسکی بهشمار میرود. در کشورهایی که ثبات اقتصادی بالایی دارند، پس انداز میتواند بسیار سودمند واقع شود و در مواقع ضروری مانند ایام پیری، بیماری یا برای خرید داراییهای گرانقیمت مناسب باشد.
در این کشورها مردم برای افزایش درآمد و دارایی سرمایه گذاری میکنند؛ اما در اقتصادهای بیثبات با تورم بالا، سرمایه گذاری صرفا راهی برای حفظ ارزش پول کسب شده است.
در واقع اگر نیت دارید به استقلال مالی برسید، باید ذهن رشد یافته و هوشمندی داشته باشید تا بتوانید به چیزی فراتر از سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول فکر کنید.
رابرت کیوساکی یکی از نویسندگان معروف حوزه مالی است که در تمامی کتابهای خود از هوش مالی و نحوه رشد و پرورش آن صحبت میکند. رابرت کیوساکی تاکید بسیار زیادی بر روی این جمله دارد: اگر خواهان ثروت هستید، باید بر روی هوش مالی خود کار کرده و آن را پرورش دهید.
رابرت کیوساکی بهرهِ هوش مالی را در 5 دسته تقسیمبندی میکند:
کسب پول بیشتر؛
حفاظت از پول؛
بودجهبندی پول؛
اهرم ساختن از پول؛
افزایش دانش مالی؛
ما در این مقاله فقط بر روی بهره هوش مالی دوم یعنی حفاظت از پول تاکید داریم و میخواهیم یاد بگیریم چگونه ارزش پول خود را حفظ کنیم.
معنی کاهش ارزش پول ملی و حفظ ارزش آن چیست؟
کاهش ارزش پول ملی به معنای کاهش ارزش واحد پول یک کشور نسبت به قیمت طلا یا سایر پولهای خارجی است. ارزش پول ملی متاثر از وضعیت تورمی کشور است؛ هر چه سرعت رشد تورم بالا رود به همان نسبت ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند.
معنای تورم چیست؟! تورم یعنی افزایش صعودی و نامنظم قیمتها.
در یک اقتصاد کم ثبات که تورم روند صعودی دارد برای حفظ ارزش پول کسب شده باید بر روی داراییهایی چون طلا، سهام، ارز و ملک سرمایه گذاری کنیم تا با افزایش تورم و کاهش ارزش پول نقد، ارزش دارایی ما نیز متناسب با تورم رشد داشته باشد
معنای سرمایه گذاری چیست و چگونه انجام میشود؟
سرمایه گذاری به تعویق انداختن مصرف فعلی با هدف کسب سود یا منفعتی بیشتر در آینده است.
نظر وارن بافت درمورد سرمایه گذاری به این شکل است: «سرمایهگذاری یعنی برنامهریزی برای پول تا در آینده پول بیشتری نصیبمان شود».
تا به اینجا متوجه اهمیت حفظ ارزش پول و سرمایه گذاری شدیم، حالا سوال اصلی که مطرح میشود این است؛ کجا و روی چه داراییهایی باید سرمایه گذاری کنیم؟
برای پاسخ به این سوال باز هم تاکید میکنم، اگر به دنبال استقلال مالی هستید باید هوش مالی خودتان را بالا برده، از ریسک کردن نترسید و جسارت کارآفرینی داشته باشید.
بحث اصلی من در این مقاله حفاظت از پول است، در ادامه راههایی برای حفظ ارزش پول معرفی خواهم کرد.
چه روشهایی سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول وجود دارد؟
خرید طلا
با خرید طلا خیالتان آسوده خواهد بود که قیمت داراییتان با رشد قیمت جهانی طلا رشد میکند؛ همچنین طلا نقدشوندگی بالایی در تمامی بازارهای جهانی دارد. در صورت نیاز به سادهترین شکل ممکن میتوانید آن را به پول نقد تبدیل کنید.
خرید سکه طلا
قیمت سکه طلا نیز متناسب با رشد قیمتی انس جهانی طلا حرکت کرده و نقدشوندگی بسیار بالایی دارد. با پرداخت کارمزد کم میتوانید سکههای خود را تبدیل به پول نقد کنید.
خرید مسکن و زمین
مسکن و زمین نسبت به طلا و سکه نقد شوندگی پایینتری دارند و نسبت به تورم کمی دیرتر رشد میکنند.
خرید مسکن دارای هزینه مالیات و انتقال سند است و در گذر زمان مستهلک میشود؛ اما خب در شرایط بیثباتی اقتصادی، خرید مسکن و زمین بسیار بهتر از نگهداری پول نقد است.
خرید خودرو
در یک اقتصاد باثبات خودرو یک کالای مصرفی محسوب میشود و نمیتوان آن را بهعنوان کالایی برای سرمایه گذاری معرفی کرد. اما در کشور عزیزمان ایران بهدلیل تورم بسیار بالا، کالایی چون خودرو هم جزو کالاهای سرمایهای محسوب میشود. قیمت خودرو نیز متناسب با قیمت دلار رشد کرده و نقدشوندگی پایینتری نسبت به طلا و سکه دارد.
خرید سهام، اوراق قرضه و واحد صندوقهای فعال در بازار بورس
گزینه آخر یکی از بهترین راههای سرمایه گذاری است. چرا که علاوه بر حفظ ارزش پول به تولید کشور هم کمک میکند؛ همچنین ریسک بسیار کمی دارد. اوراق خریداری شده از بازار بورس متناسب با رشد تورم، رشد میکنند. تنها ایراد این نوع سرمایه گذاری تاخیر رشد آن نسبت به رشد تورم است.
رشد بازار سرمایه، بیشتر تحت تاثیر سیاستهای دولت بوده؛ اما شما با افزایش دانش مالی خودتان میتوانید چند صنعت مهم و اساسی در بازار بورس را پیدا کنید و روی یکی یا دوتا از شرکتهای فعال در این صنعتها سرمایه گذاری کنید.
در این صورت دیگر نگران وضعیت بازار بورس نخواهید بود. یکی از مزایای مهم سرمایه گذاری در بازار سهام، نقدشوندگی بسیار بالای این بازار است؛ در صورت نیاز به پول نقد بهراحتی میتوانید سهام خودتان را در بازار به فروش برسانید و پول نقد دریافت کنید.
نتیجهگیری
مردم کشورهایی که از ثبات اقتصادی برخوردار نیستند، همیشه درگیر چالشهای حفظ ارزش پول میشوند. معمولا هم بعد تجارب تلخ به گذشته فکر میکنیم و افسوس میخوریم که اگر با پول نقد خود روی داراییهای ارزشمندی چون طلا، سهام و... سرمایه گذاری میکردیم، اکنون میزان داراییمان رشد چند برابری را تجربه میکرد.
اگر میخواهید قدمبهقدم متناسب با تورم، ارزش داراییتان را رشد دهید، باید با اصول سرمایه گذاری آشنا شده و آموزش ببینید.
خوب بودممنون
باسلام؛ سپاس از حسن نظر شما
از اونجایی ک بورس توی کشور ما عمق نداره ممکنه صف فروش بشه برای بعضی سهام
بخاطر همین نمیتونید بگید براحتی هر موقع ک لازم دارید میتونید نقدش کنید
سهم هایی بودن ک حتی چندین ماه صف فروش بودن
بله صحبت شما هم صحیح است
ممنون .واقعا” آموزنده بود و کاربردی.
خوشحالم که برای شما مفید واقع شده است